سینه ستبر ذوالجناح نمادی از پیروزی راکب او در پیکار است
جلیل جوکار در گفتگو با هنرنیوز؛
سینه ستبر ذوالجناح نمادی از پیروزی راکب او در پیکار است
 
داخلی آرشيو خبر
تاريخ : يکشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۱۰
جلیل جوکار درتوصیف ذوالجناح گفت: سینه ستبر ذوالجناح نمادی از پیروزی راکب او در پیکار است.

جلیل جوکار هنرمند خالق نگاره کوکب هدایت در خصوص تابلوی کوکب هدایت گفت: طراحی این نگاره 7 روز و اجرای آن هفت ماه به طول انجامید، این نگاره در تاریخ پنجم مرداد ماه در باغ موزه هنر ایرانی رونمایی شد.

وی افزود: این نگاره برگرفته از غزل حافظ و احساس و عرفان اندوخته در این بیان اوست که:

زان یار دل‌نوازم شــکری است با شکایت//گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت // بی مـزد بود و منت هر خدمتی که کردم // یارب مباد کـس را مخـــدوم بی عنایت.

وی در ادامه گفت: در این نگاره تلاش بر این بود تا عرفان حاکم بر داستان از طریق برخورد نمادین به نمایش در آید. مضمون کوکب هدایت در چهره پیروزمند ذوالجناح بازنمود می‌یابد. در واقع تلاش داشتم تا سمبولیزم عرفانی حاکم بر شعر در این اثر جلوه‌گر شود. در این حکایت گرچه ذوالجناح به خون آغشته است لیکن نگاه پیروزمندانه او و قامت قهار او حکایت از رضایت تام وی دارد. از سویی دیگر قامت این اسب به گونه ای تصویر شده‌است که به صورت موأکد حامل پیام پیروزی از سوی او است.

وی در پاسخ به این سوال که علت شکسته شدن قاب تصویر توسط قامت این اسب چیست؟ بیان کرد: قاب نمودی از جهان

مادیت است و شکسته شدن آن توسط قامت ذوالجناح نشانی از غلبه او به دنیای مادی است. به علاوه فرم بدن این اسب نیز به قدسی شدن تصویر کمک کرده است. ذوالجناح از این حاشیه به درون قاب حجوم آورده است. در این نگاره اشقیا به صورت ابر‌هایی که بر زمین نازل می‌شوند، قضای الهی محتومی هستند که بر زمین نازل می شود. قضایی حتمی. شهادت تقدیری است که بر شهدا و امامشان نوشته شده‌است. امام و یاران او با آگاهی به سمت این میدان می‌روند و چهره ذوالجناح بازنمود این تصویرگری است. پاکی معصومیت، آرامش، دردمظلومیت، رنج و شجاعت به هم آمیخته و بسیاری دیگر از خصوصیات در چهره ذوالجناح به نمایش درآمده است.

وی در ادامه گفت: سینه ستبر و گردن پهن، گرچه ذوالجناح بی راکب است، می‌توان به وضوح سرفرازی را در چهره او دید. تفاوت ذوالجناح در این اثر با دیگر آثار مصور شده از این واقعه در سرافرازی و شادابی ذوالجناح نهفته است. در نگاره های دیگر ذوالجناح سر افکنده است و غمگین، و به نوعی شکست خورده محسوب می‌شوند. دو تیر به بدن او وارد شده است، چراکه دو طایفه از اشقیا در این جنگ حضور داشتند و آن دو گروه کوفیان و شامیان بودند. اشکی که از چشمان او جاری است بیانی تغزلی از رنجی است که بر آنان وارد شده‌است و شاید بتوان گفت این قطره اشک به نوعی بیت الغزل اثر است. در جسم این اسب حالت دیگری نیز مشاهده می‌شود، گرچه اسب به سمت مقابل یورش می‌برد، دم و یال از طوفان حوادث حکایت دارند. این امر نشان‌گر این حقیقت است که حادثه در دست و پای این اسب می‌پیچد و او را به سمت سرنوشتی محتوم می‌کشاند.

وی در خصوص رنگ‌ها گفت: دو رویکرد بر رنگ‌ها مترتب است. یکی نمادشناسی رنگ و دیگری روانشناسی رنگ. رنگ سرخ خون را یادآوری می‌کند و رنگ سرخ در این نگاره از حالت نمادین خود بهره گرفته‌است. سرخ رنگی است که همواره نمادی از خشم و دشمنی بوده است. این رنگ در طول تاریخ بر لباس اشقیا جای داشته و دارد. رنگ های غروب از جمله رنگ ارغوانی، نارنجی، و سرخ آتشین در این تابلو دیده می‌شود. پس این رنگ در تابلو به رویکرد خیال‌پردازانه اشاره دارد. در این نگاره سعی بر این داشتم تا سرخی لباس در چهره اشقیا بازتاب یابد. خون رنگ جنگ است و این چهره ها خونین هستند. حجوم چهره ها به سوی اسب سفیدی که بازنمود بی واسطه پاکی است، این تقابل در خیر و شر را به وضوح می‌نمایاند.

وی در ادامه اظهار داشت: استفاده از طیف رنگ‌های ارغوانی تا قرمز در این اثر نشانی از غذا و قدر الهی از یک‌سو و نیز نشان دادن غروب خورشید از سوی دیگر است.

وی در پاسخ به این سوال که در اثر شما رنگ سفید به پایین کادر غالب شده است. به عارت دیگر می‌توان گفت سرخی به سفیدی گرایش یافته و به نمودی از پاکی بدل شده است علت این امر چه چیزی است، گفت: این آرامش حاکی از سکوتی است سرشار از بیان. حکایت از تمام اتفاقاتی دارد که در این روز بر مردم زمین گذشته است. علت عدم استفاده من از رنگی مانند سیاه در قسمت پایینی قاب تصویر این بوده است که نگاه من به عاشورا از بار منفی عاری است. این شهادت برای سیدالشهدا «اهلی من عسل » بود. این رخداد قرآن و دین خدا را به زندگی ابدی کلام و دین خدا رهنمون می‌سازد، و از نابودی دین خدا جلوگیری می‌کند. از طرفی این سفیدی به چشمان مخاطب مجال استراحت می‌دهد و به او امکان خیال‌گردازی می‌دهد.

وی در پاسخ به این سوال که اسب تصویر شده در نگاره حالتی از عرفان را با خود حمل می‌کند و هم‌زمان از نژاد عرب حکایت می‌کند، خاصیت اسب عرب چیست؟ اظهار داشت: این اسب حاصل ادغام نژاد 5 اسب ایرانی از جمله اسب بغلانی از منطقه خوزستان است. سینه فراخ و پاهای کشیده و باریک دم و یال پر مو و چشمان درشت براق مفرخین باز (حفره‌های درشت بینی) پوزه باریک فک گرد، گردن بلند، قو مانند و افراخته، از خصوصیات اسب عربی است. برای نشان دادن این دلاوری در ستبری سینه فراخی کتف و کپل و گردن اقراق شده است.

وی در پاسخ به این سوال که تفاوت این اثر را با نقش جدید خود چه می‌دانید گفت: در این نگاره ویژگی‌های فردی و انگاره ‌های شخصی پررنگ‌تر هستند. این اثر از ان جا شایسته برسی بیشتر است که نگاهی تازه به یک مفهوم سنتی دارد.
کد خبر: 31335
Share/Save/Bookmark