بر اساس آمارها و بررسیها، حدود چهل درصد از جمعیت کشور همچنان در روستاها زندگی میکنند. در کنار این دامپروری، کشاورزی و صنایع دستی، به عنوان مشاغل عمده روستایی، بخش مهمی از اقتصاد کشور را در بر میگیرند و اهمیتی حیاتی دارند. کشور ما در تولید چندین و چند محصول کشاورزی و باغی، از جمله پسته، زعفران، خرما، زرشک و زردآلو دارای رکوردهای جهانی است. همچنین بخش عمدهای از فرش و قالی ایرانی که باعث افتخار ملی است در کارگاههای روستایی و با دست های شریف روستا نشینان تولید می شود.اما علیرغم همه ی این نکات، متاسفانه شاهد مهاجرت رو به گسترش از روستاها به شهر، خالی شدن روستاها و افزایش افسار گسیخته جمعیت شهرها هستیم که واضح است که تبعات تلخ و ناگواری به همراه خواهد داشت. پدیده ای مانند حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ که آثار سوء اجتماعی، فرهنگی و امنیتی دارد از نتایج همین مهاجرت شوم به شمار می رود. اینجاست که اهمیت نقش صدا وسیما در فرهنگ سازی در این زمینه آشکار میشود. با یک نگاه اجمالی میتوان گفت که کمتر اثری از روستا، در تولیدات نمایشی و غیرنمایشی تلویزیون دیده میشود. هنوز در بسیاری از آثار، شخص روستایی شخصی ساده دل (یا بهتر است بگوییم ساده لوح!) و کم اطلاع نشان داده می شود. هنوز در بعضی از آثار لباس روستایی و محلی نشان امل بودن و بی شخصیت بودن است و هنوز در بعضی از آثار لهجهها مورد تمسخر و شوخی قرار می گیرد و افراد طبقه پایین از جمله خدمتکارها و رفتگرهای زحمت کش، افرادی با لهجه نشان داده میشوند!! (البته از حق نباید گذشت و باید گفت که این معظل فرهنگی در سالهای اخیر در تلویزیون ما کمرنگ شده است) به هر روی واضح است که رسانه ملی از طریق نمایش جاذبهها، قابلیتها و زیباییهای روستاها و بیان دستاوردهای عظیم ساکنین سرافراز روستاهای کشور، میتواند نه تنها در کاهش روند رو به رشد مهاجرت به شهرها یاری رسان باشد بلکه می تواند گروهی از شهرنشینان که از معظلات متعدد زندگی شهری همچون ترافیک، آلودگی صوتی و هوا و گرانی در عذابند را نیز به مهاجرت معکوس و بازگشت به طبیعت زیبا و بکر تشویق کند. در این میان، نقش شبکه اول سیما به عنوان شبکه ملی، حساس تر و تعیین کنندهتر است، بخصوص که ظاهرا این شبکه، تنها شبکهای است که در آن گروه موسوم به (جهاد) سازماندهی شده که به طور تخصصی و ویژه به موضوعات مربوط به روستا و اقتصاد کشاورزی و دامداری میپردازد. از شبکه اول در حوزه آثار نمایشی، سریال موفق و پرمخاطب (پایتخت) را پیش از این دیدهایم که در بستر طنز و با رویکردی داستانی و جذاب پاره ای از همین مسائل را مطرح کرد و البته پاسخ خوبی نیز از مخاطب دریافت داشت. در حوزه آثار غیر نمایشی، برنامههایی مانند (سیمای آبادی)، (مستقیم آبادی) و برنامه جدید (بذر و تدبیر) ساخته و پخش میشود. سیمای آبادی، برنامه اصلی گروه جهاد، با چندین نوبت پخش در هفته توانسته با دستمایه قرار دادن مسائل گوناگون حوزه کشاورزی و روستانشینی کشور، چتر فراگیر رسانه برای طرح دستاوردها و بیان معظلات باشد. برنامه مستقیم آبادی و برنامه جایگزین آن بذر و تدبیر، نیز همچون سفرنامه ای تصویری، گوشه گوشه کشور را درنوردیده و میکوشند خلاقیتهای خرد ولی موثر روستانشینان کشور را در امرار معاش و رونق کسب و کار مبنی بر کشاورزی به تصویر بکشند. با این حال و در همه این برنامهها، علیرغم ارزشمند بودن محتوا و رویکرد، ضرورت تقویت جنبههای فنی و تکنیکی برنامه سازی تلویزیونی به چشم می خورد. در بعد تصویربرداری، صدابرداری و تدوین خلاء هایی وجود دارد که باید رفع شود و در یک کلام نباید ساده انگاری و نگاه سرسری در تولید چنین برنامه هایی مهم و تاثیرگذاری به چشم بیاید. با این همه و در همین شرایط نیز، تولید و پخش این برنامهها در رسانه ملی شهرزده ما را باید غنیمت دانست.
یادداشت: علی فرزین فرد