به گزارش هنرنیوز، در برنامه «خیابان زندگی» که ۶ فروردین ماه از «صدای آمریکا» پخش شد این رسانه به بهانه تشریح شهر تاریخی «لیدوما» واقع در ممسنی گریزی به حضور «دنیل پاتس» در ایران زد.
گزارشگر این برنامه با اشاره به این که یکی از دست آوردهای بازخوانی بخشی از ۳۰ هزار لوح گلی بازمانده از تخت جمشید که توسط پروفسور «جرج جی کامرون» و «هیکس» آمریکایی از دانشگاه شیکاگو انجام شد، شناخت بیش از ۱۳ شهر هخامنشی از جمله شهر «لیدوما»
” گزارشگر برنامه در پایان تأکید کرد که حالا دنیل پاتس دعوت ایران را پذیرفته است تا شاید دولتمردانی در جمهوری اسلامی ایران یافت شوند که بر ادامه کاوشهای باستانی در تمدنهای دیرینه ایران به شناخت مردم از تمدن نیاکانشان در ایران کمک کنند. “
بر سر راه تخت جمشید – شوش بوده است، اظهار کرد: پروفسور «دانیل پاتس» باستانشناس آمریکایی نخستین کسی است که ویرانههای شهری در نورآباد ممسنی را کشف کرد که البته گفته میشود همان شهر لیدوماست.
پس از عنوان این موضوع که کشف شهر « لیدوما» یکی از بزرگترین دست آوردهای معاصر در حوزه شناخت تمدن هخامنشی در فلات ایران به شمار میآید و بیان این مطلب که پروفسور پاتس یکی از دو سرپرست هیأت کاوشهای باستانی است که موفق به بازشناخت این شهر شدهاند، گزارشگر به سراغ پاتس رفت و او درباره کاوش انجام شده گفت: « هنوز زود است که بگوییم تمدن لیدوما را کشف کردهایم . ما بخشهایی از شهری را از زیر خاک بیرون آوردیم که بر سر راه تخت جمشید و شوش واقع شده بود و محل زندگی پادشاهی خاندان هخامنشی همچون داریوش بود.»
گزارشگر همچنین توضیح داد که لیدوما یک محوطه باستانی در تل نورآباد ممسنی فارس است که در تاریخ ۵۵۰ پیش از میلاد شهری آباد و پر رونق بوده که پیشینهای ۵ هزار ساله دارد. و دنیل پاتس در رأس هیأت مشترک باستانشناسی پژوهشکده باستانشناسی و دانشگاه سیدنی نخستین مرحله پژوهشهای مشترک را در سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ شمسی در این سامانه انجام داده و موفق به شناخت چهارمین بنای بزرگ هخامنشی پس از شوش، پاسارگاد و تخت جمشید شده است.
گزارشگر همچنین اظهار کرد که دنیل پاتس چند هفته پیش و از پی سالها به ایران رفته بود. او سپس به سراغ پاتس رفت که این باستانشناس در مورد وضعیت خود در ایران عنوان کرد:« زمانی که دانشجو بودم بخت آن را داشتم که در کاوشهای
” من چون در این دو کشور کار میکردم در سال ۱۹۹۰ میلادی کتابی نوشتم و در این کتاب از عنوان خلیج ع.ر.ب.ی استفاده کردم چون حتا به ذهنم خطور نمیکرد که بتوانم به ایران بازگردم و دنباله تحقیقاتم را ادامه دهم تا این که با آمدن دولت اصلاحات از من دعوت به همکاری در کاوشهای باستانشناسی در ایران شد. من بیدرنگ کار در امارات و عربستان را متوقف کرده و در سال ۲۰۰۳ به ایران بازگشته و برای توسعه کاوشها در ممسنی کار کردم و از آن پس همواره عنوان خلیج فارس را برای این دریا استفاده کردم.» “
باستانشناسی ایران پیش از انقلاب در سامانه «تپه یحیی» کرمان همکاری کنم. این اقدامات از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۵ میلادی ادامه یافت.»
در ادامه این برنامه مجری مدعی شد که پیش آمد انقلاب مانع از ادامه کارشناسی تمدنهای باستانی جنوب ایران شد و پروفسور پاتس با ناخشنودی تمام برای ادامه کار این تمدنها به امارات و عربستان رفت و در آنجا ناچار به استفاده از نام دیگری برای خلیج فارس شد.
پاتس هم در این باره گفت:« من چون در این دو کشور کار میکردم در سال ۱۹۹۰ میلادی کتابی نوشتم و در این کتاب از عنوان خلیج ع.ر.ب.ی استفاده کردم چون حتا به ذهنم خطور نمیکرد که بتوانم به ایران بازگردم و دنباله تحقیقاتم را ادامه دهم تا این که با آمدن دولت اصلاحات از من دعوت به همکاری در کاوشهای باستانشناسی در ایران شد. من بیدرنگ کار در امارات و عربستان را متوقف کرده و در سال ۲۰۰۳ به ایران بازگشته و برای توسعه کاوشها در ممسنی کار کردم و از آن پس همواره عنوان خلیج فارس را برای این دریا استفاده کردم.»
گزارشگر برنامه در پایان تأکید کرد که حالا دنیل پاتس دعوت ایران را پذیرفته است تا شاید دولتمردانی در جمهوری اسلامی ایران یافت شوند که بر ادامه کاوشهای باستانی در تمدنهای دیرینه ایران به شناخت مردم از تمدن نیاکانشان در ایران کمک کنند. شناختی که بیگمان به دلسوزی بیشتر مردم در حفظ این میراث کمک خواهد کرد.
به گزارش هنرنیوز، حضور دنیل پاتس در سیزدهمین همایش باستانشناسی ایران در اسفند ۹۳ با واکنشهای مختلفی از سوی باستانشناسان ایرانی به دلیل نگارش کتابی با نام جعلی« خلیج ع.ر.ب.ی در عهد باستان» روبه رو شد تا آنجا که برخی از باستانشناسان در این همایش سه روزه حضور نیافتند. در مقابل گروه دیگری از باستانشناسان معتقد بودند ایران در زمینه تقویت مراکز ایران شناسی و حمایت از ایرانشناسان ضعیف عمل کرده است و اقدام پاتس ماحصل همین عملکرد است اما در مجموع، همهی باستانشناسان بر سر موضوع عذرخواهی پاتس و نگارش کتابی به نام خلیج فارس توافق داشتند.
پاتس هم در گفت و گو با رسانههای ایران اعلام کرده بود «این یک حقیقت است و امیداوارم کسی از من ناراحت نباشد. در دنیا و غرب در حال حاضر بیشتر از اینکه فارسی، عربی تدریس میشود. بیشتر مطالعات عرب شناسی گذاشته میشود چون کشورهای عربی در این زمینه سرمایهگذاری کردهاند. امروزه بیشتر پژوهشهای اصلی غربیها در زمینه عراق و سوریه است نه ایران. بنابراین این چیز طبیعی است که خلیج عربی جا میافتد. امیدوارم کارهایی که کردم باعث ناراحتی مردم ایران نشود و متاسفم که باعث ناراحتی مردم ایران شدم اما این حقیقت را باید بپذیریم که به یک شخص محدود نمیشود.»
علیرضا افشاری :
دلیل آوردن سخنان پاتس از شبکه صدای آمریکا چه بود؟ ایشان چه توضیحی افزون بر آنکه در ایران گفته بودند ارایه کردند که توجیهی برای آوردن این مطلب شود؟ بهتر نیست به جای عذرخواهی های شفاهی در برنامه هایی که برای ایرانیان است به طور کتبی در رسانه هایی که برای غربی هاست چنین کند؟! ایشان استفاده شان از عنوانی دروغین را با این دلیل که در ایران کار نمی کردند یا عربها بیشتر پول می دهند توجیه می کنند پس فرق یک تاجر با ایشان چیست که برای پول پشت به دانش و استنادات می کنند؟ چیزی به نام شرافت علمی برای ایشان معنا دارد؟... در ضمن از خبرنگار آگاه هنرنیوز انتظار میرفت با چند تن باستان شناس گفتگو کند که آیا لیدوما را اولین بار جناب پاتس کشف کرده است؟!
۱۳۹۴-۰۱-۲۰ ۲۳:۲۷:۲۲