يكي از چالشهاي جدي پيش روي شهر تاریخی ایران؛
تخريب روز افزون ميراث فرهنگي اصفهان
همه روزه شاهد انتشار اخباري از تخريب بناهاي تاريخي هستيم كه گاه بين سازمان ميراث فرهنگي، اوقاف، مدارس علميه، شهرداري ها، هيات هاي امناء، مالكان خصوصي و غيره دست به دست مي شوند و سرانجام متولي مشخصي كه بتواند زخمشان را درمان كند، وجود ندارد.
تاريخ : دوشنبه ۶ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۵۹
شهر تاريخي اصفهان به لحاظ جمعیت پس از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران است؛ اما با وجود پتانسيل هاي فراوان، اين شهر همچنان در شمار شهرهاي در حال توسعه ايران باقي مانده است و درهاي توسعه پايدار همچنان به روي اصفهان بسته است.
۲۰ سال از زماني كه در سال ۱۹۹۲ در «کنفرانس زمین» توسعه پایدار تعریف شد، مي گذرد. پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت امکانات موجود در طول زمان کاهش نمییابد و به توانای اکوسیستمها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط میشود، بدون آنکه به كاهش منابع و یا بار بیش از حد بر منابع منجر شود. بنابراين توسعه پایدار فرایندي همه جانبه است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاریها، و سمت گیری توسعه فن آوري كه با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تامین نیازهای اولیه زیستی مردم، دستیابی به عدالت اجتماعی، تنوع فرهنگی، و حفظ یگانگی اکولوژیکی.
چند سال است كه يكم آذرماه از سوي اصفهان شناسان به عنوان روز اصفهان نامگذاري شده است و هرساله در چنين روزي در گوشه و كنار شهر جلساتي براي بررسي و ريشه يابي مشكلات و مسائل شهر توسط سازمان هاي مردم نهاد برگزار مي شود و ديدگاه هاي مختلف كارشناسان در موضوعات مختلف شهري بيان مي شود. اما اين كه چقدر مديران شهري به اين انتقادها و ديدگاه ها توجه مي كنند و تا چه اندازه توسعه پايدار شهر در دستور كار آنان قرار دارد، موضوع مهمي است كه بايد مورد بررسي قرار گيرد.
وضعيت فعلي شهر اصفهان و روشهاي مديريت شهري آن اگرچه نسبت به بسياري از شهرهاي كشور از برتري نسبي برخوردار است اما همچنان با الگوهاي توسعه پايدار هماهنگي و تناسب ندارد. مديران شهري نبايد فراموش كنند كه توسعه شهر را نبايد صرفا با توسعه چند خيابان يا احداث چند زير گذر و مجتمع تجاري و يا احداث شهرك هاي صنعتي آلاينده اشتباه گرفت.
يك شهر تاريخي و فرهنگي زنده، بايد پيش از هر چيز بتواند هويت و اصالت خود را حفظ كند و هرگونه فعاليت عمراني در خدمت آن و نه در تقابل با آن انجام شود. در چنين صورتي همه نهادهاي شهري موظف به فراهم آوردن شرايط رشد همه جانبه زيرساخت ها ضمن حفظ ساختار فرهنگي و تاريخي شهر خواهند بود.
به نظر مي رسد كه براي شهر تاريخي و فرهنگي همچون اصفهان بايد محور اصلي توسعه پايدار شهر بر بنيان گردشگري تعريف شده و همه برنامه ريزي ها طبق اين الگو طراحي شود. اما طبق آمار و به دلايل مختلف در حال حاضر اين شهر از حداقل توان خود براي جذب گردشگر خارجي سود مي برد و در عمل ميدان را به كشورهاي حاشيه خليج فارس و همسايگاني همچون تركيه واگذار كرده است و موجب بي رونقي بازار كار هتل داران و دفاتر گردشگري شده است.
تخريب ميراث فرهنگي
گرچه ميراث فرهنگي و طبيعي، بستر اصلي گردشگري به عنوان محور توسعه اصفهان به شمار مي رود ولي در حال حاضر يكي از چالشهاي جدي پيش روي اصفهان، تخريب روز افزون ميراث فرهنگي اين شهر است كه به واسطه مرمت ناكافي به خاطر كمبود بودجه و جذب كم نيروي انساني كارآزموده مرمت كار روي مي دهد.
نوسازي هاي شتابزده، هدف گذاري هاي اشتباه، ناهماهنگي بينبخشي و مديريت چندگانه آثار تاريخي نيز آسيب هاي وارده را تشديد نموده و وضعيت ميراث فرهنگي اصفهان را با بحران روبرو كرده است.
از اين روي، همه روزه شاهد انتشار اخباري از تخريب بناهاي تاريخي هستيم كه گاه بين سازمان ميراث فرهنگي، اوقاف، مدارس علميه، شهرداري ها، هيات هاي امناء، مالكان خصوصي و غيره دست به دست مي شوند و سرانجام متولي مشخصي كه بتواند زخمشان را درمان كند، وجود ندارد.
بحران مديريت آب زاينده رود
در سال هاي اخير به واسطه مديريت ناكارآمد منابع آب استان هاي اصفهان و چهارمحال بختياري، جريان زيبا و زندگي بخش زاينده رود که از کوه هاي بختياري به تالاب گاوخوني در شرقي ترين نقطه اصفهان در حركت بود پس از هزاران سال از حرکت بازماند و موجب خشک شدن زاینده رود در محدوده شهر اصفهان شد كه در عمل زمينه ساز نادیده گرفتن حقآبه مناطق پاییندست زاینده رود و نابودی کشاورزی در زمین های حاصلخیز شرق اصفهان، خشک شدن تالاب گاوخونی، از بین رفتن گونه های جانوری و گیاهی، فقر و آسیب های اجتماعی ناشی از بیکاری کشاورزان و دامداران منطقه، پایین آمدن قابل توجه آمار گردشگران داخلی و خارجی، اندوه و افسردگی مضمن شهروندان اصفهانی، و خشک شدن هزاران درخت در بیشهها و بوستان های شهر شده است.
به نظر مي رسد كه براي برون رفت از بحران خشک كردن زاینده رود، بايد مواردی همچون اصلاح روش های غلط مدیریت منابع آب و ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه اکوسیستم زاینده رود از سرچشمه تا تالاب مورد توجه قرار گيرد و لغو قانون استقلال آب استان ها که در سال ۱۳۸۴ مطرح شد، با تاکید بر رعایت حق آبه کشاورزان و بستر رودخانه زاینده رود که در قانون توزیع عادلانه اب در سال ۱۳۶۱ به تصویب مجلس رسید، هرچه سریعتر در دستور کار نهادهای مربوط قرار گیرد.
بهره وري ناكافي از مشاركت نخبگان
به نظر مي رسد كه شهر اصفهان به عنوان سومين شهر پرجمعيت ايران، با وجود مراكز آموزش عالي و دانش آموختگان در رشته هاي مختلف، در عمل از جذب مشاركت نخبگان با مهارتهاي مختلف علمي و هنري و فرهنگي ناتوان مانده است و در كادر اداره شهر معمولا يك عده افراد خاص با گرايش خاص حضور دارند كه حتي بعضي با وجود عدم تخصص كافي و اثبات ناكارآمدي و ضعف مديريت، در پست هاي مختلف جابجا مي شوند و چندين سال است كه عهده دار امور هستند. به سخن ديگر، گردش نخبگان در مراجع مديريت شهري و تصميم گيري ضعيف است.
حمل و نقل عمومي ناكارآمد
در حال حاضر سيستم حمل و نقل عمومي اصفهان از هرسو دچار كاستي است و چنانچه همه بودجه شهرداري هم به حمل و نقل عمومي اختصاص يابد باز هم كفاف آن را نمي دهد.
كمبود پاركينگ هاي عمومي، فرسوده بودن اتوبوس هاي درون شهري، تعيين مسير نامناسب و ناكارآمد براي احداث خطوط مترو، آشفتگي روز افزون در خطوط تاكسيراني و موارد بيشمار ديگر موجب شده است كه در بسياري از مسيرهاي شهر به ويژه مركز شهر با ازدحام مسافر بر سر چهارراه ها و در كنار خيابان ها و ميدان ها روبرو باشيم و بسياري از خودرو ها براي يافتن جاي پارك خودرو در خيابان ها سرگردان باشند و يا براي مدت طولاني در صف پارگينگ معطل بمانند.
طبق ضوابط، اتوبوسهای با عمر بالای هشت سال باید از گردونه حمل و نقل عمومی شهر حذف شوند و سازمان محیط زیست و نیروي راهنمایی و رانندگی در شهرها موظف به جلوگیری از تردد اتوبوسهای فرسوده در سطح شهر هستند ولي در حال حاضر ۳۵۰ دستگاه اتوبوس فرسوده در سطح شهر اصفهان وجود دارد اما هیچ اتوبوس جدیدی برای از رده خارج شدن اتوبوسهای فرسوده در اصفهان توزیع نشده است.
تاكسيراني اصفهان نيز وضعيت بهتري از اتوبوسراني ندارد. با وجود اين كه ۲۸ درصد از بار حمل و نقل عمومی شهر اصفهان بر دوش سازمان تاکسیرانی است اما در حال حاضر یک هزار و ۲۵۰ خودروی فرسوده در ناوگان تاکسیرانی اصفهان فعالیت میکنند كه افزون بر آلوده نمودن هواي شهر، باعث نارضايتي مسافران نيز مي شوند.
اين همه در حالي است كه عدم رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي توسط شهروندان و بخصوص رانندگان ناوگان حمل و نقل عمومي اعم از اتوبوس هاي شركت واحد و تاكسيراني و عدم نظارت هاي بازدارنده كافي توسط نيروي راهنمايي و رانندگي، در عمل موجب بي نظمی های ترافیکی، سرگردانی شهروندان و گردشگران، و مسدود شدن برخی خیابانها به واسطه حوادث رانندگي مكرر شده است.
آلودگي هوا
در حال حاضر اصفهان پس از تهران دومين شهر آلوده كشور است و با توجه به افزايش جمعيت و رشد واحدهاي صنعتي آلاينده و افزايش تعداد خودرو ها، بنا به اعتراف مسئولان شهر، در صورت ادامه اين روند، بهزودي آلودهترين شهر كشور خواهد شد؛ به طوري كه در حال حاضر در برخي از ماه هاي سال، نماگرهاي سامانه اندازه گيري ميزان آلودگي هوا تنها دو روز هواي سالم را در شهر اصفهان ثبت كردهاند.
اين در حالي است كه طرح جامع كاهش آلودگي هواي اصفهان پنج سال قبل تدوين شده اما به دليل ناكارآمدي، نيازمند بازنگري و اصلاح است. بر اساس آن طرح قرار بود طي پنج سال با اجراي برنامههاي كوتاه و بلند مدت كيفيت هواي اصفهان به سطح استانداردهاي زيست محيطي برسد.
متاسفانه روند افزاينده آلودگي هوا در اصفهان علاوه بر اثرات ناگواري كه بر سلامت شهروندان دارد زمينه آسيب به آثار تاريخي شهر را هم فراهم خواهد آورد اما تاكنون از سوي مديران شهر اقدام مهمي براي كاستن از اين روند نگران كننده صورت نگرفته است.
شاهین سپنتا