به گزارش خبرنگار سینمایی هنرنیوز ؛ شب گذشته آخرین برنامه سینمایی«هفت» درحالی در شب میلاد حضرت زهرا(س) و با يک ساعت تاخير و اجرای «فریدون جیرانی» روی آنتن شبکه سوم سیما رفت که از هفته های قبل زمزمه هایی مبنی بر پایان پخش این برنامه شنیده می شد جيرانی در اين برنامه گفت: اين آخرين برنامه «هفت» است كه من و مجموعه عوامل این برنامه در ساخت آن سهیم هستیم و جا دارد من در همین جا از همه عوامل تهيه این برنامه تشكر كنم كه در اين مدت با من همراهی كردند، همچنين لازم است از مطبوعات و سينماگرانی كه امروز طی نامههايی از من و برنامه حمايت كرده بودند، قدردانی كنم.
وی افزود: تشكر ويژهای هم بايد از آقای عزت الله ضرغامی داشته باشم كه اگر نبود مطمئنا اين برنامه چالشی ادامه پيدا نمیكرد، در هر صورت از هفته آينده «هفت» با سردبير و مجری جديد ادامه پيدا خواهد كرد. همچنین امشب در اين برنامه سوال پيامكی نداريم و تنها از مخاطبان میخواهم به يادگار يک عدد ۷ را به شماره پيامک برنامه اس ام اس كنند.
در این برنامه «فاطمه گودرزی» بازیگر سینما وتلویزیون به خاطر بازی در فیلم سینمایی «می خواهم زنده بمانم» میهمان برنامه بود و یادبود مرحوم«ایرج قادری» سازنده این اثر با حضور گودرزی برگزار شد.
گودرزی دراین برنامه از بازی درفیلم«می خواهم زنده بمانم» و همکاری با ایرج قادری گفت وعنوان کرد: ایرج قادری به عنوان بازیگر وکارگردان سینمای ایران عاشق سینما، میهن بود.
وی در خصوص پاییان اجرای برنامه توسط فریدون جیرانی هم تصریح کرد : بايد اين سوال را بپرسم كه چرا بايد برنامه «هفت» قطع شود؟ در حالی كه سينماگرانی كه حداقل من آنها را میشناسم همه اين برنامه را نگاه می كنند. با چالشهای اخيری كه در برنامه ديدم احساس كردم كه «هفت» هر هفته بهتر ميشود.
جیرانی در ادامه برنامه در مورد ایرج قادری وسینمایش گفت: برخی ها در اين مدت قصد داشتند چهرهای متفاوت از ايرج قادری را به نمايش عمومی بگذارند ودر تلويزيونهای خارج از كشور هم سعی شد ایشان را مخالف حكومت معرفی كنند، بعضی از دوستان روشنفكر هم در تحليلهای خود تلاش كردند با تحقيرتحلیلهای خودشان را انجام دهند و برخی از روزنامهها حتی در انتشار خبر مرگ يک هنرمند هم اخبار را خودی و غيرخودی كردند.
وی خاطرنششان کرد: من به شخصه تاکنون ۲ بار در سالهای مختلف با ايرج قادری مصاحبه داشتم و می دانم که آن مرحوم اصلا فردی سياسی نبود و حتی مشخصا از او سوال كردم كه در گذشته فعاليت سياسی داشته يا نه؟ كه ايشان گفتند من اصلا آدم سياسی نيستم
وی ادامه داد: مرحوم قادری اهل مطالعه و فيلم ديدن نبود. اما در كنار تمام اين موارد شناخت دقيقی از مخاطب داشت و سعی میكرد فيلمش را به شكلی بسازد كه با مردم ارتباط زيادی برقرار كند.
مجری برنامه هفت تصریح کرد: اگر از اكران برخی فيلمهای ايشان جلوگيری نمی شد و يا در هنگام اكران از پرده پايين نمیآمد، برخی آن فيلمها به پرفروشترين فيلمهای سينمای ايران تبديل میشدند. چون قادری برای مردم فيلم ساخت اما هميشه از سوی منتقدين تحقير شد.
در ادامه برنامه « محمد درمنش» مجری طرح گروه اکران «مخاطب خاص» در برنامه اظهارداشت: آمار و بررسیها نشان می دهد حالا که عنوان «مخاطب خاص» مثل یک برند جا افتاده و مخاطب خودش را پیدا کرده این نام را تغییر ندهیم به ویژه آنکه سینمای ما همه اندیشهمحور است و تنها بیشتر این رویکرد را دارد تا تجاری بودن.
درمنش ابرازداشت: ایده گروه اکران «مخاطب خاص» در ابتدای به صورت مقطعی و چند ماهه اجرا شد و در مجموع طرح جواب داد و بر اساس آخرین گزارشها دستور داده شد که برای سال ۹۱ با بازه زمانی و فیلمهای بیشتر و با تبلیغات جامعتر در تهران و ۵ سینما در شهرستانها بتوانیم فیلمهایی که نمیتوانند سرگروه بگیرند، در این گروه اکران شوند.
وی ادامه داد: با اداره نظارت و ارزشیابی تعامل داریم تا ببینیم رویکرد آنها چگونه خواهد بود، بنابراین آن فیلمهایی که مد نظر باشد و خود فیلمساز آمادگی داشته باشند در اولویت هستند و این امر تحمیلی نیست و الزامی برای این امر وجود ندارد. من در اینجا از کارگردانانی که میدانند نمیتوانند سرگروه بگیرند درخواست دارم که با توجه به شرایط خوب ایجاد شده، فیلم را در گروه اکران «مخاطب خاص» اکران کنند.
این کارگردان اضافه کرد: گروه اکران «مخاطب خاص» یک ماموریت است و ممکن است سه سال دیگر جلو برویم و سینماگران ما به جایی برسند که فیلمی که قرار است تولید شود فکر اکرانش شده باشد، بنابراین گروه اکران «مخاطب خاص» کاری اورژانسی است وامیدوارم در این خصوص واقعا به ما کمک شود. به همین دلیل اکنون ما منتظر تامین بودجه برای این امر هستیم و باید برخی قراردادها بسته بشود.
درمنش تاکید کرد: متاسفانه اختلافات موجود در سینما چند قطبی است و صنوف نیازمند هسته مرکزی است تا با رایگیری، حقوق افراد اعاده شود، اما پس از رایگیری و رای آوردن این شورای مرکزی قولهای خود را فراموش میکرد و با این فراموشی دو اتفاق میافتاد، اول آنکه اینجا جایی برای ارتباط برقرار کردن و اعتبار گرفتن بود و این هیاتها به دنبال ارتباطگیری و کسب اعتبارات میرفتند و بدنه صنف را فراموش میکردند و دوم اینکه اتفاق بدتر آن بود که ماموریت اصلی فراموش میشد و با توجه به اینکه یک قطب سیاسی در حال آمدن است با آن ارتباط برقرار میکردند و جریان سیاسی راه میافتاد؛ در حالی که صنف برای بیمه و مسکن و ... مشکل داشت.
این کارکردان سینما یادآورشد: مشکل خانه سینما این بود که داد اهالی سینما را نمیفهمید و مدیر فرهنگی میبیند چرا باید به یک جریان صنفی پول داد که در یک چرخش تبدیل به یک جریان سیاسی شود و ما دو صنف تهیهکنندگان و کارگردانان را داریم که صنوف مادر هستند و رقمی که در صنف تهیهکنندگان جابجا میشود الان چندین میلیاردی است.
وی عنوان داشت: بین چند سینماگر و تهیهکننده و پخشکننده یک سازش وجود دارد که این افراد سینما را اداره میکنند و اینها مبالغ چند ده میلیاردی را جابجا میکنند و اتحادیه تهیهکنندگان یا همان جامعه صنفی تهیهکنندگان راهی را میرود که به سرمنزل مقصود نمیرسد و علت نرسیدن این اتحادیه به سرمنزل مقصود هم جذب ضعیف و دفع قوی، عدم تقسیم قدرت و اداره چند نفره اتحادیه، عدم اقدامات جدی رفاهی، قدرتطلبی و ادبیات نادرست است که با مجوز وزارت کشور جاپای این تشکل صنفی محکم میشود اما به همان شکل قبلی خواهد بود و تبدیل به غده سرطانی خواهد شد.