خطاب به مدیران بخشهای خصوصی و دولتی فرهنگ و هنر
چو عضوی به درد آورد روزگار
متاسفانه این روزها شاهد بیماری و رفتن هنرمندان سینما و تئاتر به دیار باقی هستیم و وضعیت به گونهای شده است که گویا حضرت اجل، دلش میخواهد چند صباحی، هم دل هنرمندان را بلرزاند و هم اینکه در حال و هوای سینمایی، فرمان «کات» بدهد.
تاريخ : دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۳۵
متاسفانه این روزها شاهد بیماری و رفتن هنرمندان سینما و تئاتر به دیار باقی هستیم و وضعیت به گونهای شده است که گویا حضرت اجل، دلش میخواهد چند صباحی، هم دل هنرمندان را بلرزاند و هم اینکه در حال و هوای سینمایی، فرمان «کات» بدهد. باید به حضرتش گفت: جناب آقای ملک الموت، حضرت اجل! قدری هم به خودتان استراحت بدهید و اینقدر تند تند مرگ هنرمندان را کلید نزنید. این هنرمندان دارای راکورد صحنه هستند و حالا حالا باید نقشهایشان را تمرین و اجرا کنند. حضرت اجل! لطفا از کلمه «کات» برای آنان – لاقل برای مدت طولانی - استفاده نکنید و نگاهتان را به سمت و سوی ظالمان و ستمگران بگردانید. هرچند که میگویند شما بهترین باغبان هستید و بهترینها را میچینید. اما مگر در باغ ما، چقدر گل روئیده است که شما مدام سری به باغ ما میزنید.
مرتضی احمدی، انوشیروان ارجمند، مرتضی پاشایی، مهدی کاشانیان (بازیگر صبح جمعه با شما)، مجید بهرامی (بازیگر تئاتر) و بسیاری دیگر از هنرمندان از جمله در گذشتگان همین هفتههای اخیرند. متاسفانه اکثر هنرمندانی که دار فانی را وداع گفتند دچار بیماریهای مهلکی مثل سرطان شدند که هم دارای هزینههای بالایی است و همین بیماری سختی است. ضمن اینکه هم اینک نیز برخی از هنرمندان ما در بستر بیماری هستند «حسین معززی نیا (منتقد سینما)، محمد حسینپور (کارگردان فیلمهای سینمایی مینا و غنجه، باورم کن)، زوان قوکاسیان (منتقد سینمایی و نویسنده کتابهای سینمایی)، رضا رویگری، شهره سلطانی (بازیگر تلویزیون و سینما)» و دیگر عزیزان که حتما به جز عیادت، نیازمند یاری کسانی هستند که هم وظیفه دارند مثل متولیان هنر و هم دستی به کارهای خیر دارند مثل افراد خیری که همیشه یار و یاور هنرمندان و فرهنگ کشور بودند.
امروزه هزینه بیماری بسیار سخت است و متاسفانه اگر این بیماری سرطان باشد سختتر و پرهیزنهتر است. دولت تدبیر و امید، مدیران سینمایی و رسانه ملی که بارها و بارها از وجود این هنرمندان برای خود بیلانهای قطوری تهیه کردند و آنان را با افتخار به مدیران بالا دستی نشان دادند اینک نیز نباید به هنگام بیماری هنرمندان، خودشان را عقب بکشند و تنها در زمان خاک سپاری، آفتابی شوند.
«خانه سینما» محلی که نام «خانهِ»، سینما را یدک میکشد وظیفهای بس مهمتر در حمایت از هنرمندان بیمار و افتاده در بستر بویژه اگر این عزیزان با بیماری مهلکی گرفتار باشند، دارد. بیمه تامین اجتماعی سینماگران و بویژه بیمه تکمیلی آنان، شاید قدری بتواند از آلام این عزیزان بکاهد. ضمن اینکه «خانه سینما» نیز باید بودجهای جداگانهای را برای هزینه بیماری سینماگران و «خانه تئاتر» نیز همین طور؛ باید بودجههایی را برای درمان این عزیزان در نظر بگیرند. این دو نهاد و سایر نهادهای فرهنگی باید با رصد هنرمندان و بدون اینکه این هنرمندان دست نیاز به سمت این نهادها دراز کنند، خودشان به کمک آنان بشتابند و اجازه ندهند علاوه بر بیماری، موضوعی مثل نداشتن خرج درمان، روح آنان و خانوادههایشان را بیازارد.
جناب آقای عسگرپور! جنابعالی وظیفه بزرگی در مورد سلامت سینماگران برعهده دارید. آیا این وظیفه را ادا کردید؟ شاید خیلی از این عزیزان حتی در فیلمهای شما و دوستان کارگردان و تهیه کنندگان شما یا بازی کردند یا جزو عوامل پشت صحنه بودند. شما با توجه به سمتی که در اختیار دارید باید با کمک هیات مدیره خانه سینما و به عنوان تنها نهاد سینمایی – غیر دولتی - و با توجه به اینکه رابطه خوب و نزدیکی هم که هم اکنون با دولت تدبیر و امید و شخص آقای وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی دارید باید در این مورد چاره اندیشی کنید. شاید بهتر باشد به جای رفتن به سفرهای خارجی، قدری هم برای این موضوع به عنوان باقیات و صالحات تامل و تعمق کنید.
جناب آقای محمد سرافراز! رئیس سازمان صدا و سیما، شما نیز باید بودجهای را برای درمان هنرمندانی که سالها برای تولید برنامههای تلویزیونی در راهروها دور و دراز و استودیوهای تلویزیون، عمرشان را صرف کردند اختصاص دهید و از کنار این موضوع به راحتی عبور نکنید و اینگونه نباشد که سهم تلویزیون از فوت یک هنرمند، فقط نوشتن زیر نویس یا گزارش کوتاه خاکسپاری باشد. سهم خود را قدری افزایش دهید و به جای اختصاص دادن بودجههای میلیاردی به سریالها – که شاید تولیدش هم ضروری باشد – اما قدری هم بودجه برای این منظور کنار بگذارید. مطمئن باشید ضرر نمیکنید و راه دوری نمیرود. علاوه بر خانه سینما، خانه تئاتر و رسانه ملی، همه نهادهای فرهنگی که به هنگام توقیف یک تئاتر یا یک فیلم سینمایی، رگ گردن متورم میکنند و تا پایین آوردن پرده فلان فیلم و یا به تعطیلی نکشاندن فلان نمایش، آرام نمینشینند و در این لحظات خود را بر مدار تکلیف میبینند. باید برای درمان هنرمندانی که سالها برای هنر این مرز و بوم زحمت کشیدند نیز تلاش کنند و خود را از کمک کردن به این هنرمندان بیمار و در بستر افتاده مُبرا ندانند. از سوی دیگر معتقدم همه هنرمندان نیز که هم اکنون در صحت و سلامتی مشغول به فعالیت هستند – که انشاء الله همیشه سلامت باشند - نیز باید دست یاری خود را نسبت به هنرمندان بیمار، پَس نکشند و تنها وظیفه خود را به احوالپرسی و دلجویی از هنرمندان بیمار خلاصه نکنند – هر چند که این کار نیز ستودنی است-
کار پسندیدهای که اخیرا خانم «هما روستا» با راه اندازی «آکادمی حمید سمندریان» در جهت کمک مالی به هنرمنان تئاتر مبتلا به سرطان راه اندازی کرده است کاری بسیار خدا پسندانه و ستودنی است. این هنرمند با سابقه تئاتر و سینما بعد از درگذشت همسرش - حمید سمندریان- آکادمی سمندریان را راهاندازی کرد که به گفته وی یکی از فعالیتهای آن، برگزاری برنامههای خیریه برای حمایت از هنرمندان بیماران حوزه تئاتر است. این کارگردان و بازیگر تئاتر، سرطان را یک بیماری موذی دانست که هزینهاش بسیار بالاست و تاکید کرد نباید بیماران مبتلا به این بیماری را تنها گذاشت. وی معتقد است: «هزینههای این بیماری بسیار کمرشکن است و هنرمندانی که فقط از راه تئاتر زندگی میکنند، نمیتوانند هزینه این بیماری را تامین کنند. بنابراین امیدوارم دولت و بیمههای دولتی و خصوصی طوری از آنها حمایت کنند که دغدغه پول را نداشته باشند. تعدادی از همکارانمان را به خاطر دیر رسیدن دارو یا تمام شدن پول درمانشان، از دست دادیم. تامین مخارج بیماری سرطان از عهده هنرمندان تئاتر بر نمیآید و تهیه داروهای سرطان حتی با استفاده از بیمه هم، بسیار گران است.»
امید است که دیگر هنرمندان نیز با کارهای ابتکاری و خلاق و حس انسان دوستی بتوانند بودجههایی را برای درمان همکاران خود همچون کاری که خانم «هما روستا» انجام داده است تدارک ببنند.
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار