سلطان محمدی: سایه «کیمیا» همچنان روی سر «برادر» است/ قصه‌های «پادری» طبیعی‌ترند
نقد سریال‌های ماه رمضان
سلطان محمدی: سایه «کیمیا» همچنان روی سر «برادر» است/ قصه‌های «پادری» طبیعی‌ترند
 
تاريخ : چهارشنبه ۲ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۸
«حسین سلطان محمدی» گفت: شخصیت‌های «پادری» در روایت مقداری طبیعی‌تر از «دودکش» جلو می‌روند. نه غلو دارند و نه اینکه فاصله‌هایشان با هم زیاد است و می‌توان در حد معقولی آنها را پذیرفت.
«حسین سلطان محمدی» منتقد تلویزیون و سینما با اشاره به سریال «برادر» به کارگردانی جواد افشار گفت: در این مدت برخی افراد مدام می‌گویند که افشار در ساخت «برادر» از الگوی کارگردانی ساخت سریال «مادرانه» استفاده کرده است، اما اینطور احساس می‌شود که هنوز سایه سریال «کیمیا» بالای سر جواد افشار است و مردم نسبت به این کارگردان ذهنیت خوبی دارند و این موضوع نقطه مثبتی به شمار می‌رود.

وی ادامه داد: از طرفی هم مدتی است مد شده است که اگر کاراکتری در سریالی هویت اجتماعی و حقوقی خاصی داشته باشد، افرادی که در جامعه مشابه همان هویت و شغل را دارند به آن موضع‌گیری کنند. در سریال «برادر» هم شاهد چنین چیزی بودیم که اتحادیه صنف بازاری‌ها در نامه‌ای گفته بودند که روابط و مناسبات بازار به این شکل که در این سریال به نمایش گذاشته‌اند، نیست! اما از طرفی لزوما نباید همه اتفاقاتی که در سریال‌ها می‌افتد نعل به نعل اتفاقات روزمره مردم باشد و بخش قابل توجهی از آنها می‌تواند الگوی آرمانی برای مردم باشد. 



این منتقد همچنین بیان داشت: مدتی است تلویزیون مجبور شده تا برای تولید سریال‌هایش از سرمایه گذارانی مثل همین کمپانی وارد کننده برنج، موسسه‌های اعتباری و ... استفاده کرده تا بتواند سریال را در موعد مقرر به پخش برساند. حال در موقعیت بوجود آمده که تلویزیون برای مناسبتی مثل ماه رمضان دو سریال بیشتر ندارد و به عبارتی در تنگنا است، طبیعی است که باید به سمت سرمایه پیشنهاد دهنده‌ای مثل کمپانی وارد کننده برنج رود و باید طوری حرکت کند که علاوه بر اینکه همه ما می‌دانیم این کمپانی‌ها عمدتا وارد کننده برنج‌های هندی هستند، وجهه‌ای مثبت از آنها را به نمایش بگذارد تا توسط تبلیغات بتواند بر فضای سیاهی که از خود بر جای گذاشته غلبه کند. بهعبارت آشکارتر همین کمپانی تا به حال به مردم اعلام نکرده که مزرعه دارد و از آن طریق برنج‌های خود را تولید می‌کند. پس وقتی مزرعه ندارد، باید بتواند حمایت از برنج ایرانی را به خوبی در قصه ایجاد کند. اما ما در سریال «برادر» می‌بینیم که در مناسبات اقتصادی بین دو کاراکتر اصلی قصه که در بازار هستند، در حال خارج شدن از فضای قصه هستیم و می‌بینیم که کمپانی وارد کننده برنج که وارد کننده‌ای مدرن است، خلاف واقعیت موجود، مناسبات اقتصادی بازار را نمی‌شناسد و این دو شخصیت بازاری مثل دو خرده فروش بازاری با یکدیگر رفتار و بازی می‌کنند.

وی ادامه داد: درست خلاف این را در سریال «ستایش» دیدیم که حشمت فردوس با چه اقتدار و قدرتی در بازار میوه فعالیت می‌کرد و میوه مرغوبش را از شمال کشور می‌خرید و توزیع می‌کرد و مناسبات بازار را به خوبی می‌دانست. اما در اینجا پورشیرازی ابهت ندارد و کاظم بلوچی آنقدر بزرگ نیست که کاظم پهلوان او را از میدان به در کند و نگذارد جواز کسب بگیرد! در نهایت می‌خواهم بگویم اندازه کاراکتری که برای سرمایه گذاری کارخانه بزرگی مثل یک کمپانی بزرگ برنج در این سریال تعریف شده است، با اندازه کاراکتر آن کمپانی متناسب نیست و این را نقض می‌کند تا جایی که مخاطب در جوامع بیرونی از سریال این را می‌داند که آن کمپانی، کمپانی بزرگی است، اما در این سریال خلاف این را با در نظر گرفتن کاراکترها شاهدیم و مخاطب نیز نمی‌تواند باور کند که این شخصیتی که به او معرفی شده است، مدیر یک شرکت بزرگ تبلیغاتی است.

این منتقد در ادامه بیان داشت: از طرفی تقابل دو شخصیت اصلی سریال پوریا پورسرخ و حسین یاری مخاطب را به این نتیجه می‌رساند که در یک خانواده که همه سر سفره پدری درستکار بزرگ شده‌اند، چه اتفاقی افتاده که یکی از پسرها نزول داده و دیگری مدل دیگری رفتار می‌کند. حرفم اینجا است که همه عناصر داستانی در قصه باید منطق داشته باشند که در اینجا ندارند. حسین یاری به دلیل پرداخت نزول به زندان افتاده و از خانواده طرد شده است و در شرایطی حتی پدرش نیز او را کمک نکرده است و الان نیز همان فرد (حسین یاری) برادر خود را از کارهای خلف نهی می‌کند! باید گفت فیلم‌نامه سریال «برادر» در هم چیده شده است.




وی درباره سریال «پادری» نیز گفت: «پادری» سریال پخته‌تری است و همچنان ساختار قالیشویی را نگه داشته است. اما سوال اینجا است که بهنام تشکر که در «دودکش» به دنبال کار بود، الان در ساختار اداری چطور صاحب شغلی خوب شده است؟! از طرفی نیز این موضوع کاملا طبیعی است که این سریال نیز همانند «پایتخت» روی پختگی کاراکترها جلو رفته است.

سلطان محمدی افزود: قصه «پادری» به نسبت «دودکش» خوب است و من احساس می‌کنم که شخصیت‌های داستان، در روایت مقداری طبیعی تر جلو می‌روند. نه غلو دارند و نه اینکه فاصله‌هایشان با هم زیاد است و می‌توان در حد معقولی آنها را پذیرفت. همچنین رویدادها به طور طبیعی در حال چرخش است.

وی درباره تفاوت بین این دو سریال نیز بیان داشت:‌ همچنان معتقدم که کاش نام سریال «دودکش» را به «پادری» تغییر نمی‌دادند که دلیلی هم برای آن نداشتند! علاوه بر این محمدحسین لطیفی در ساخت ادامه سریال «دودکش» از الگوی ذهنی مردم یا همان بازیگران سریال قبلی خود استفاده نکرد، اما در «برادر» اغلب بازیگران اصلی همان بازیگران سریال «کیمیا» هستند.

این منتقد در پایان گفت: در ماه رمضان امسال به دلیل تقارن با مسابقه‌های فوتبال و والیبال شبکه سه کار سبکی را پیش رو داشت و بر همان اساس فقط شبکه‌های یک و دو به پخش سریال پرداختند. شبکه پنج «پرده نشین» و آی فیلم به بازپخش «پایتخت» پرداخت. سریال‌های امسال ماه رمضان در کل به خاطر حاشیه‌هایشان خیلی پر سر و صدا نیست. اما سازندگان تلاششان را به کار بسته‌اند تا کارهایی خوب را روانه آنتن ماه رمضان کنند.
کد خبر: 91906
Share/Save/Bookmark