آبغوره‌گیری از مخاطب!
به بهانه پخش مجموعه «بوی باران»؛
آبغوره‌گیری از مخاطب!
مجموعه چند قسمتی «بوی باران» تلاش می‌کند که بتواند داستان و فضاهای متفاوتی را برای مخاطب خلق کند اما با ریتم کند و قصه کلیشه‌ای خود به ناچار به استفاده فراوان از موسیقی می‌شود. موسیقی که هدفی جزء به گریه انداختن مخاطب و تحریک احساسات او ندارد و عملا در پیشبرد داستان هم تاثیری ندارد.
 
تاريخ : دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۳۸

مجموعه تلویزیونی «بوی باران» به کارگردانی «حسین تبریزی» در شب‌های قدر روی آنتن شبکه دوم سیما رفت. سریالی که تلاش می‌کرد بتواند به آدم‌های پس از جنگ و همچنین زندگی آن‌ها بپردازد. این سریال شش قسمتی روایتی از زندگی جانبازی به نام «هاتف» با بازی «کامبیز دیر باز» را روایت می‌کرد که ۲۷ سال پیش و بعد از اتفاقاتی که در جبهه برای‌اش به وقوع پیوسته بود، دچار فراموشی شده و کوشش می‌کند که هویت و شخصیت خود را دوباره باز یابی کند. «محیا» با بازی «نیلوفر شهیدی» که در کودکی پدرش مفقودالاثر شده، رزیدنت بخش جراحی قلب است. مادر او یک روز که به صورت اتفاقی به بیمارستان آمد، متوجه مریضی می‌شود که بعد‌ها درمی‌یابد دوست صمیمی همسر گمشده‌اش «هاتف» است که در آخرین لحظات همراه او بوده، اما هاتف حافظه خود را از دست داده و ادامه داستان همگام با تلاش محیا و مادرش برای بازگرداندن حافظه هاتف و پیدا کردن پدر پیش می‌رود و در ادامه سریال به ناچار آن‌ها با «هاتف» وارد خاطرات دوران جنگ می‌شوند. اما دراین میان یک سری اتفاقات باعث به وجود آمدن سرنوشتی متفاوت برای هاتف و همچنین پیدا شدن گمشده آن‌ها می‌شود.
تبریزی که با همراهی «آزاده محسنی» فیلمنامه مینی سریال «بوی باران» را نوشته است از سال ۷۰ به صورت حرفه‌ای وارد سینما شده و از آثار او می‌توان به «سحرگاه پیروزی»، «لبنان عشق من، جنین»، «جوجه تیغی‌ها»، «صبح تنهایی»، «تا رهایی»، «شاه کلید»، «جاده در دست تعمیر»، «قسم» و «صفر مرزی» اشاره کرد. تبریزی درمجموعه تلویزیونی «بوی باران» تلاش کرده که با قرار دادن قصه و داستان خود در مناطق جنگی ضمن پرداختن غیرمستقیم به جنگ بتواند نگاه متفاوتی به آدمهای باقی مانده پس از جنگ بپزدازد. آدمهایی که مدام به فکر هم رزمان خود در دوران دفاع مقدس هستند وبه نوعی مدام خود را سرزنش می‌کنند که چرا در کنار همرزمان خود شهید نشدند. ازسویی دیگر این سریال در کنار پرداختن به حضور موثر و ماندگارجانبازان و شهدا در ۸ سال دفاع مقدس در این مجموعه تلویزیونی، کوشش کرده که بتواند شرایطی را فراهم آورد تا نسل جدید نیز از نزدیک با آدم‌های جنگ و سختی‌هایی که این آدم‌های با معرفت و دوست داشتنی کشیدند، آشنا شوند.
این سریال که در ژانر دفاع مقدس ساخته شده وبود و به روایت زندگی آدم‌های درگیر جنگ در گذشته و حال می‌پرداخت. داستانی که پیش از این بار‌ها در مجموعه‌های تلویزیونی، تله فیلم‌ها و حتی فیلم‌های سینمایی به آن پرداخته شده بود و از داستانی همیشگی دراین گونه ژانر‌ها برخودار بود. کارگردان و نویسنده این سریال تلاش کرده بودند که بتوانند داستان و فضاهای متفاوتی را برای مخاطب خلق کنند اما نتوانسته بودند ویژگی یا جذابیت جدید و تازه‌ای را در این سریال لحاظ کنند و به نظرمی رسد که سریال برای اینکه بتواند ریتم کند و همچنین قصه کلیشه‌ای خود را به زور هم که شده به خورد مخاطب بدهد ناچار به استفاده از یک سری موسیقی شده بود، موسیقی مه هدفی جزء به گریه انداختن مخاطب و تحریک احساسات او نداشت. انگار کارگردان و نویسنده ترجیح داده بودند که قصه‌های تکراری را در‌‌ همان مدیوم و شیوه بیان به شکل شعاری‌ و اشک انگیز برای مخاطب تعریف کنند. مخاطبی که این روز‌ها به جای تماشای سریال‌ها و تله فیلم‌های وطنی در بی‌خیالی مسئولین تلویزیون ترجیح داده که به تماشای شبکه‌های ماهواره‌ای بنشیند. از آنجایی که امسال هم طبق روال سال‌های گذشته تلویزیون چند سریال مناسبتی را برای پخش شبانه به روی انتن شبکه‌های مختلف خود فرستاده و هیچ کدام هم حال و حوالی ماه مبارک رمضان را ندارند. تلویزیون ترجیح داد که در شب‌های قدر آثار مذهبی‌تر و مناسبتری را به جای این سریال‌ها روی آنتن شبکه‌های مختلف خود بفرستد. آثاری که متناسب با حال و هوای این شب‌ها باشد ،  به اصطلاح معنویت را هم به مخاطب خود تزریق کنند. اماباید گفت که پخش مینی سریال‌هایی مثل «شب‌های روشن» و «بوی باران» با توجه به قصه‌ای که برای روایت خود انتخاب کرده بودند، به دلیل بی‌بهره بودن از نظر فرم و ساختار مناسب و جذاب و همچنین تهی بودن از نوآوری و خلاقیت در بیان داستان و روایت خود عملا نتوانستند برای مخاطب باهوش امروز تلویزیون جذابیت داشته باشند.
باید قبول کنیم که امروز در سینما وتلویویزیون دیگر مانند گذشته نمی‌توان با هر داستان و قصه سرهم بندی شده و ضعیفی مخاطب را پای تلویزیون نشاند. امروزهرچند به ناحق شبکه‌های ماهواره‌ای از ابزارهای لازم برای جذب مخاطب جهانی برخوردار هستند و هرروز بیشتر مخاطبان ما را به سمت سریال‌های سطحی، ضعیف و مبتذل خود سوق می‌دهند، اما این دلیلی نمی‌شود که خودمان با تولیدات سطحی و ضعیفی که داریم تیشه به ریشه خودمان بزنیم و علاوه بر نابودی اکثر سوژه‌های جذاب و متفاوت به نوعی باهث فرار مخاطبانمان به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای شویم. این درحالی است که می‌توان به جرات گفت به اندازه کل شهر‌ها و اقوام ایرانی می‌توان در تلویزیون وحتی سینمای کشور اثر هنری متفاوت و جذاب برای جذب مخاطب وطنی ساخت. اما در کمال تاسف این روز‌ها به جای افزایش کیفیت تولیدات داخلی برای مقابله با تولیدات ماهواره‌ای، خودمان با و تولیدات ضعیف و سطحی، اسباب گرایش مردم به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای را فراهم می‌کنیم.

کد خبر: 61936
Share/Save/Bookmark