نگاهی بر بازار تازه های نشر؛
بازخوانی تصویری داستان های معاصر
کتاب «بازخوانی تصویری بوف کور» به همراه بررسی چهار داستان دیگر صادق هدایت، نوشته«محمدرضا محمودزاده» توسط نشر چشمه منتشر شده است.
تاريخ : پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۲۰
به گزارش هنرنیوز، محمودزاده در این کتاب تلاش کرده ضمن توجه داشتن به چندگونگی تصویر در عرصه آفرینش زیبایی شناسانه بوف کور، بر وحدت وجودی تصاویر و فضای لحظه به لحظه داستان، تأکید ویژه داشته باشد. همچنین برای دستیابی به هدفی روشن، تصاویر را هم بر حسب ساخت و هم بر حسب نوع رابطهای که با لحظههای خاص داستان دارند، تجزیه و تحلیل کرده است.
مؤلف کتاب با توضیح اینکه درونمایه هر اثر نخست در ذهن نویسنده طرح میشود و برای رسیدن به مرحله ادبیت، در فرم و روایت از معیارهای گوناگونی عبور میکند، تصویر را یکی از مهمترین ملزومات حسی و تجربی پدیدههای ذهنی و عینی عنوان کرده و مینویسد: «عدم توازن تصویر با محتوای درونمایه، نه تنها آفرینس هنری را مخدوش میکند، بلکه آن تبلور حس که میباید خواننده را با خود همراه سازد هم کمرنگ میشود.»
نویسنده در ادامه، با انتخاب بیستوشش متن از قسمتهای مختلف داستان بوف کور به تحلیل واژگان و تصاویر متنها پرداخته تا نشان دهد واژگان و تصویر در حقیقت عملکرد پرسوناژها هستند و توجه به عمل است که میتواند به ما بگوید این شخصیت، در این «موقعیت» دارای این ظرفیت انسانی است و معنای داستان، در حقیقت، درک این ظرفیتهاست.
از مجموع متنهایی انتخابی مؤلف، این متن است: «حالا میخواهم سرتاسر زندگی خودم ر مانند خوشه انگور در دستم بفشارم و عصاره آن را، نه، شرا آن را، قطره قطره در گلوی خشک سایهام مثل آب تربت بچکانم...» که در نقد تصویر آن میخوانیم: «درد و تلخی جوهر این بند است. راوی با دو تصویر بسیار زیبای عینی و ذهنی، توانسته عمق این درد را حسی کند. در تصویر نخست که عینی است، زندگی که یک پدیده ذهنی است به خوشه انگور تبدیل شده است. خوشه انگوری لهیده شده و ضرورتا طراوت و شادابی خود را از دست داده و به میدان مرگ تمامعیار نزدیک شده است. در تصویر دوم که ذهنی است، سایه، صاحب گلوی خشک میشود. سایه، در حقیقت وجه پنهان راوی است که از وجه ذهنی عبور کرده و در وجه عینی و به ویژه با داشتن گلوی خشک، تجسم پیدا کرده است. راوی میخواهد بگوید، این تلخی و درد، کلیت زندگی را فراگرفته است. اگر در تصویر نخست از انگور لهیده صحبت میکند، در تصویر دوم، از آب تربت سخن میگوید که میدانیم آب تربت اشاره است به کسی که در حال مرگ است. پس زندگی هم در وجه ظاهری و هم در وجه باطنی، در مدار مرگ و تلخی قرار گرفته است.»
«محمودزاده» در این کتاب علاوه بر بازخوانی تصویری بوف کور، به بررسی چهار اثر دیگر صادق هدایت نیز پرداخته است: حاجیآقا، سه قطره خون، داود گوژپشت و داش آکل.
تحلیل داستان حاجیآقا تنها به جنبههای مثبت و منفی داستان اشاره دارد. منتقد داستان از لحاظ مضمون و محتوا متعلق به حوزهی مکتب رآلیستی دانسته و مشخصات عام این مکتب را شرح میدهد. در ادامه نیز مشخصات سبک داستان حاجیآقا را نگاه داستان به ساختار نمایشی، طویلی و کسل کنندگی داستان، ارتباط نا مشخص زبان با شخصیتها، عدم وجود طرح و حادثه در داستان، یک طرفه بودن گفتوگوهای حاجیآقا، طنزآمیز بودن و به کار گیری زبان محاوره در داستان بیان میکند.
مؤلف داستان «سه قطره خون» را از نوع داستانهای ذهنی معرفی میکند. سپس ویژیگی اینگونه داستانها را که سه قطره خون از آنها برخوردار است جنین عنوان میکند: «پرداختن عمده به درون شخصیتها، کم توجهی به مسائل بیرونی، کم توجهی به مسائل و رئابط منطقی و علَی ناظر بر حوادث، دادن تصاویر بسیار سریع از شخصیتها، نی تسلسل منطقی زمان و عدم توجه به تکامل شخصیتهای داستانی.
درباره داستان «داوود گوژپشت» میخوانیم: «تنهایی درومایه داستان است که در کارکرد شخصی به نام داود که گوژپشت هم هسن، عینیت مییابد. داستان با تکگویی شخصیت اصلی، یعنی داوود که اول شخص است شروع میشود. «نه، نه، هرگز من دنبال این کار نخواهم رفت...» همین آغاز، نشان میدهد که داود با چیزی، با اندیشهای سر تضاد و تقابل دارد. چراکه اگر آن چیز، تحقق پیدا کند به قول خودش، برای دیگران خوشی میاورد ولی برای او درد و زجر میآورد. همین تضاد و تقابل است که خواننده را کنجکاو میکند تا داستان را رغبت دنبال کند و سرانجام پی ببرد که این کدامین موقعیت و اندیشهو عاطفه است که داود را رنج میدهد.»
از نظر نویسنده «تم» داستان «داش آکل» میتواند «فرهنگ جوانمردی» باشد که وجود گونهگون آن در کل داستان و در اشکال و رفتارهای گونهگون، خود را به نمایش میگذارد و همین مایه است که بسترساز تنشها و تضادهایی میشود که در قالب داش آکل و کاکا رستم، به مثابه انتقال دهنده ارزشها و ضد ارزشها، صورت تحقق به خود میگیرد. مؤلف منتقد داستان داش آکل را به پنج بخش تقسیم کرده و کوشیده است تمامی اجزاء هر بخش را تحلیل نماید و در یک تحلیل کلی میگوید: «داش آکل ساختاری واقعگرایانه دارد و حوادث و تخول و تطور شخصیتها بر بستر تسلسل منطقی زمان قابل تحلیل و تعلیل هستند.»
کتاب «بازخوانی تصویری بوف کور» به همراه بررسی چهار داستان دیگر صادق هدایت، نوشته«محمدرضا محمودزاده» در ۹۰ صفحه، شمارگان ۱۲۰۰ نسخه و با قیمت ۲۵۰۰ تومان توسط نشر چشمه منتشر شده است.