به گزارش هنرنیوز، اعتماد السلطنه در مرات البلدان درباره وجه تسميه تهران چنين آورده است: « چون اهل آنجا ( تهران ) در وقتی كه دشمن برای آنها به هم میرسيد در زير زمين پنهان میشدند، از اين جهت به اين اسم موسوم شده است كه به «ته ران» يعنی زير زمين میرفتهاند.»
اما امروزه به نظر میرسد تهرانیها برای فرار از ذهنهای ویرانگری که علاقهای به فرهنگ، هنر و تاریخ ندارند و تنها در مبادلات اجتماعی به فکر سود بیشترند، راهی ندارند جز آنکه نظارگر تخریب هر روزه نشانههای فرهنگی، معماری، تاریخی، هنری باشند. تهرانیها دیگر حتا زیرزمینی هم ندارند که به آن پناه ببرند. آنها شبهایشان را در قوطی کبریتی سپری میکنند که از پشت پنجرهاش هیچ ستارهای در آسمان نمیدرخشد.
این گزارش سعی دارد تا یکی از صدها خانهی تاریخی تهران را که احتمالاً تا روزگاری نه چندان دور به تیغ بلدوزرها سپرده میشود معرفی کند.
بین سالهای ۱۳۰۸-۱۳۱۲ تیمسار تاییدی در خیابان اردیبهشت جنوبی (خیابان جمهوری، بین دوازده فروردین و کارگر) سه خانه در سه قطعه زمین هم جوار ساخت که از این سه، دو خانه یکی خانه اردیبهشت پلاک ۵۷ و دیگری همزاد و همسایه کناریاش( که نصف به فروش رسیده). هنوز به جا مانده است.
این سالها مقارن با اواسط سلطنت رضا شاه و زمان ساخت کاخ مرمر به طراحی محمدعلی فروغی هستند. این همزمانی و رفت و آمد تیمسار تاییدی به کاخ مرمر این احتمال را بوجود که عوامل کارگاهی ساخت این خانهها همان معماران و استاد کاران کاخ مرمر بوده اند. از جمله استادکار نجار این بنا که با استادی شگفتانگیزی درها و پنجرهها را در حین ساخت ساختمان و در همان محل از چوب راش و در کمال زیبایی ساخته و نصب کرده است.
این خانه در طول سالها چند بار دستخوش تغییراتی شده است: زمانی که آقای سلیم شاه نیانس آن را از سرتیپ تاییدی خرید، خانه متشکل از عمارت شمالی سه طبقه (شامل زیر زمین ؛ طبقه اول ؛ طبقه دوم؛ و یک اتاق روی پشت بام؛ پله های ورودی عریض وحیاط وسیع در قسمت جنوبی با باغچه کاری و حوض سنگی مرکزی) بود..
در سال ۱۳۳۲ سرهنگ حسین لطفی این بنای تاریخی را خرید و به تدریج با نظارت استاد تقی معمار بخشهایی به آن افزود. از جمله در۱۳۴۲ ضلع جنوبی حیاط را به شکل یک ساختمان کوچک دو طبقه درآورد و در ۱۳۴۷ در ضلع غربی حیاط ساختمانی دو طبقه شامل بخش تجاری و مسکونی مشرف به خیابان اردیبهشت ساخت ، همچنین در عمارت اصلی شمالی آن تغییراتی داد که شامل تغییر مکان راه پله و جدا کردن طبقات به شکل مستقل از یکدیگربود.
هم اکنون خانه اردیبهشت زمینی سه بر به مساحت ۵۷۰ متر مربع دارد که شامل۹۰۰ متر مربع بنای مسکونی و تجاری است.
زنبق لطفی نوه سرهنگ لطفی میگوید: « خانه اردیبهشت ۹۰ سال قدمت دارد و در طی این مدت دو سه بار خرید و فروش شده است اما اتفاقی که افتاده ۴ – ۵ ماه پیش این خانه را به بساز بفروش فروختند. »
او در این مدت ایمیلها و نامهنگاریهایی انجام داده است. دو سه مورد به نتیجه نزدیک اما هرگز محقق نشده است. یکی از این موارد پیش از فروش خانهی اردیبهشت رخ داده است که طی آن رخشان بنی اعتماد و گروهش خواستار تبدیل این خانه به یک موسسه آموزشی – فرهنگی بودند، اما مدیر اجرایی آنها موافقت نکرده است. یک بار دیگر سرمایهگذار خصوصی تا پای خرید آمده و منصرف شده است.
این نقاش اظهار میکند:« اگر با تدوین پروژهای برای خانهی اردیبهشت کاربری تعریف شود، میتوان سرمایهگذاران علاقهمند را جذب کرد چرا که طی این مدت سرمایه گذاری که از ملک خوشش آمده بود در نهایت اعلام کرد نمیداند با داشتن یک ملک تاریخی چه کاری میتوان انجام دهد و برای همین از خرید خانه منصرف شد.»
خانهی اردیبهشت دو بار در لیست میراث فرهنگی قرار گرفته است یکبار در دوره ریاست بهشتی یکبار هم دو سال پیش اما هر دوبار با پیگیری مالکان این خانه از لیست میراث خارج شد.
لطفی میگوید:« آخرین بار پیش از فروش خانه طی نامهای میراث فرهنگی مجوز تخریب داد. در نامه عنوان شد تخریب مجاز است اما خانهای که ساخته میشود باید آجری باشد!»
خانه اردیبهشت ۵ ماه پیش حدود ۵/۱ میلیارد تومان به فروش رسید.
هزینه سنگین نگهداری و مشکلات اقتصادی دلیل فروش این خانه توسط مالکان عنوان میشود
نوهی نقاش این خانواده ۲۷ سال در این خانه زندگی کرده و حالا پس از فروش خانه با حسرت به دنبال سرمایهگذاری میگردد که این خانه را مجدداً از بساز بفروش بخرد و با تغییر کاربری مناسب و شاید تبدیل کردن به یک موسسه فرهنگی- آموزشی حفظ کند.
لطفی میگوید: « خانه از دست ما رفته اما وابستگی عاطفی و علایق شخصی به آن همچنان ادامه دارد. به هر حال فکر میکنم در ته ذهن هر کسی یک خانه وجود دارد که آن خانه به معنای واقعی برایش احساس هویت را برمیانگیزد..»
تهران پایتخت ۲۰۰ ساله ایران روز به روز نازیباتر میشود. گویی همه عوامل دست به دست هم میدهند تا شهر در سایه برج سازی و مدرنیته به سمت تخریب پیش برود و همه ارزشهای معماری و زیباییشناختیاش از خاطرهها پاک شود.
در گذشتهای نه چندان دور مردم هنگام ساختن خانه به این فکر میکردند که محل جمع شدن خانواده چگونه باید آرامش را به آنها هدیه دهد. آن وقتها معماری و انسان با هم تناسب و توازن داشت، حوض و باغچه، زیرزمین، آشپزخانه، بهارخواب و بازارچه، مسجد، حمام، همسایهها و...خانه را به مکانی برای بازشناسی هویت تبدیل میکرد اما امروز مردم به دنبال آن هستند که چگونه بیشترین استفاده را از بنا کرده و بیشترین تراکم را ایجاد نمایند. آنها حتا بالکن را از معماری ساختمان حذف میکنند تا مجبور نباشند نمای شهر خاکستری را به نظاره بنشینند.
مریم اطیابی
عکس : نیما علیزاده