به گزارش هنرنیوز؛ در ابتداي اين جلسه علي علايي كارشناس مجري پس از صحبتهاي اوليه از منوچهر اكبرلو كه به عنوان منتقد ميهمان در جلسه حضور داشت درخواست كرد تا بحث را با صحبتي كلي در مورد روز اول جشنواره و فيلمهايي كه ديده است آغاز كند تا به ترتيب كارگردانان حاضر در جلسه نقد و بررسي پشت ميكروفن قرار گيرند و در مورد فيلمهاي خود توضيح دهند و حضار هم سوالات خودشان را از كارگردانان بپرسند.
در ادامه اكبرلو صحبتهايش را اينگونه آغاز كرد كه جشنواره فيلم كوتاه تهران براي او هميشه از جايگاه و اهميت بالايي برخوردار بوده و در تمام ۲۸ دوره قبلي جشنواره آثار كوتاه سينمايي ايران را به طور جدي دنبال ميكرده است. اكبرلو ۴۰ فيلم را در سانسهاي مختلف روز نخست جشنواره ديده بود و مهمترين نكتهاي كه در مورد فيلمهاي روز اول در بخش داستاني به ذهنش رسيده بود، بحث استفاده نه چندان درست كارگردانان از بازيگران بيتجربه يا همان نابازيگران بود.
به گفته اكبرلو در بسياري از كارهاي كوتاه ايراني كه در شهرستان ساخته ميشوند و مخصوصا آنهايي كه كارگردان به سراغ سوژههايي در محيطهاي روستايي ميرود از نابازيگران به صورت چندان درستي استفاده نميشود و اين باعث شده فاصله بين كارهاي داستاني و مستند كمي مخدوش شود.
به گفته اكبرلو اگر كارگرداني مثل عباس كيارستمي به سراغ نابازيگران ميرود قطعا زبان خودش را دارد، زباني كه داراي عمق فكري و نگاه هنري درستي است. اما وقتي كارگردان جوان ايراني به سراغ نابازيگري ميرود كه نميتواند جلوي دوربين حرف بزند، نميداند كجا به دوربين نگاه كند و از انتقال حسهايي كه كارگردان مدنظر دارد، عاجز است اثر ضربه بدي ميخورد. اين منتقد باسابقه معتقد است اينگونه انتخاب بازيگر راه خطايي است كه شايد در بعضي از استثنائات قابل قبول باشد اما متاسفانه الان در بين كارگردانان سينماي كوتاه تبديل به يك قاعده شده است.