به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی برنامه هفت؛ در بخش «خارج از قاب» گفتگوی هفت با شهاب حسینی پخش شد که حسینی در این مصاحبه گفته بود: من کار خودم را یک کار خدماتی به حساب می آورم. خدمات در زمینه فرهنگی هنری! مثلا اگر من به عنوان یک شهروند از خدمات شهری توقع استانداردی در کارش را دارم، او هم از من انتظار دارد در کار خدمات فرهنگیام یک استانداردی را رعایت کنم.
وی افزود: سینمای ما یک هویت مشخص دارد. محوریت سینمای ما را بازیگر تشکیل میدهد. سینمای ما در واقع سینمایی است که بهنوعی معناگرا و اخلاقگراست و به معنای واقعی انسانی است. ستارهسازی در جامعه جا نیفتاده است. من در اینجا وقتی به کسی بگویند سوپر استار، تعجب می کنم. اصلا این لغت یعنی چه؟! ما همین که الگوهایمان را درست انتخاب کنیم و نسبت به پیرامونمان شناخت پیدا کنیم و دغدغه اجتماع را بسازیم، کافی است. کار ما همین است.
در بخش پرده آخر که اختصاص دارد به میزگرد با دو تن از سینماگران، علیرضا رئیسیان و مهدی فخیمزاده به برنامه آمده بودند. طبق گفتههای گبرلو، بحث سینما و چشمانداز از هفته گذشته آغاز شده است و طبق تغییر و تحولات سینمایی و فرهنگی رخ داده، جشمانداز سینما دستخوش تغییر میشود.
فخیمزاده که شروع کننده بحث بود گفت: به نظر من اگر بخواهیم چشم انداز سینمای ایران را ببینیم چارهای نداریم جز اینکه که به وضع فعلی و قبلی آن نگاه کنیم. شاید حتی به قبلترش در سینمای قبل از انقلاب. قبل از انقلاب سینمای ایران در سال ۵۱ از نظر کمی بیشترین تولید را داشت.
وی تصریح کرد: سال ۵۶ که انقلاب شد، این تعداد خیلی کاهش پیدا کرد و اگر در سال ۵۱، ۹۰ فیلم در سال بوده در سال ۵۶ به ۱۱ فیلم کاهش پیدا کرد. وقتی انقلاب شد، سینما یک سری کارگردان و تهیهکننده را از دست داد. ما که تازه فیلمساز شده بودیم با خودمان فکر میکردیم چه چیزی باعث این اتفاق شد. ما به این نتیجه رسیدیم که عامل اصلی این کاهش، فیلمهای خارجی بوده. همین باعث میشد تولید سینمای ایران به حداقل برسد. وقتی ما این نکته را مطرح کردیم که جلوی اکران فیلم خارجی را بگیریم خیلیها مخالفت کردند به این دلیل که میگفتند ما تولیدی نداریم چرا جلوی اکران آنها را بگیریم و باید فیلمسازی خودمان را درست کنیم. خیلی طول کشید که این حرف جا افتاد و در سال ۶۲-۶۳ این اتفاق درست شد و فیلمسازی از بخش خصوصی خارج شد و در انحصار دولت و فارابی قرار گرفت و سینما شروع به حرکت کرد.
وی ادامه داد: در شرایط فعلی هم چنین تحلیلی ضامن حرکت سینماست. به نظر من عامل اصلیای که الان مانع است، سینمای دولتی است. یعنی همه منتظر این هستند که کسی بودجه ای را تامین کنند تا دیگران فیلم بسازند. خب کسی که بودجه تامین می کند پس انتظارات و خواستههایی دارد که ربطی به خواسته مخاطب ندارد. این خواسته ها خود به خود کیفیت را کم می کند.
اما گبرلو گفت: مشکل اینجاست که نمی توان گفت سینمای دولتی فیل نفسه مشکل دارد، چون به هر حال دولت گاهی سفارش میدهد برای تولید فیلم. وقتی فیلم بد ساخته میشود و تماشاگر نمیبیند مشکل وجود دارد.
رئیسیان نیز در اینباره گفت: بعد از انقلاب وضعیت طوری شد که دولت هم سفارش دهنده میشود هم تولید کننده و هم پخش کننده. در پی همین، مبنایی گذاشته میشود ک دولت اعمال سلیقه میکند. چون از یک طرف هجوم نیروهای تندروی رادیکال است که معتقدند سینمای ایران دارای سابقه خوشایندی نیست و نباید ادامه پیدا کند و با سنت عرفی و دینی سازگار نیست و از طرف دیگر تجمیع قدرت در هر انسانی این پدیده را به وجود میآورد که مدام قدرت بیشتری بخواهد.
وی عنوان داشت: حتی قوانینی که وضع میشود برای حمایت از سینمای ایران به این دلیل است که نهادی احساس می کند بیش از هنرمند مسئولیت دارد. ما هنوز نتوانستیم این را حل کنیم که دولت فقط در چرخه بین فعالیت هنری یک هنرمند و مخاطب فقط باید نقش ناظر را داشته باشد تا تخلف از قانون صورت نگیرد.
در آخرین بخش از برنامه این هفته، «صادق آذین» مهمان ویژه «قاب ماندگار» بود. از آخرین کارهای او میتوان به «قبرستان غیر انتفاقی» و سریال «دودکش» اشاره کرد. او همچنین مدیر تولید «درباره الی« نیز بوده. گبرلو این بخش را با این پرسش از آذین شروع کرد که: «چه احساسی دارید در طول این همه سال در این فضا به فعالیت مشغول بودید.»
آذین در پاسخ به این سوال گفت: من آنقدر از کارهایی که تا حالا انجام دادهام لذت بردهام که هر کدامشان برای من یک خاطره است. هر کداشمان یک عشق و صفا و صمیمیت. شغل ما طوری است که در کار با عوامل زیادی سر و کار دارید و کسانی هستند که جلوی دوربین دیده نمیشوند و عشقها و صفایشان دیده نمیشود. من مخصوصا خیلی عاطفی هستم و تک تک این افراد را آنقدر دوست دارم گاهی اوقات اگر کاری را قبول میکنم به این دلیل است که برای همان بچهها یک منبع درآمدی جور شود.
آذین همچنین در پاسخ به این پرسش گبرلو که مدیر تولید در مجموعه سینما چه جایگاهی دارد؟ گفت: هماهنگ کردن همه عوامل با هم! یک فیلم خوب نیاز به آدمها خوب دارد. مدیر تولید باید آدمهای خوبی انتخاب کند و بینشان هماهنگی ایجاد کند، مدیر تولید باید برای عوامل امنیت شغلی ایجاد کند و بتواند به موقع از نظر مالی تامینشان کند و بیشتر از همه، جمع کردن و تشویق این عوامل برای رسیدن موفقیت. ولی معمولا در طی کار وظیفه من به عنوان مدیر تولید بازی کردن نقش پدر برای همه عوامل است.
گبرلو سپس نظر آذین را درباره وضعیت سینمای ایران در سه دهه اخیر پرسید که او گفت: بعد از انقلاب سینما تثبیت شد. خیلیها تلاش کردند تا سینمای ما به اینجا برسد. خیلی افراد در این سینما تربیت شدند و مباهات میکنم به این سینما. امروز سینمای ایران نسبت به دهه هفتاد غبطه میخورم. فیلمهایی که در آن دوران ساخته میشد عشق و محبت در بینشان بیشتر بود. قبل از انقلاب بیش از چهارصد فیلم آمریکایی در ایران اکران میشد. بعد از انقلاب ۶۰-۷۰ فیلم تولید با حمایت دولت تولید شد. اوایل دولت به همه کمک میکرد و حمایتها برای همه یکسان بود. الان باید خیلی جلوتر از آن دهه میبودیم نه اینکه الان کاسه چه کنم دست بگیریم. هیچکس به فکر تماشاچی و احترام به مخاطب نیست. در گذشته برنامه مدون شده برای ساخت فیلم بود. یعنی اینکه مثلا چند فیلم کودک ساخته شد چند فیلم کمدی و از این دست. مردم هم که به سینما میرفتند، راضی بودند. الان این سیستم به هم ریخته.
آذین در ادامه صحبت گبرلو که گفت به نظر میرسد تهیهکنندهها آشناهایشان را به عنوان مدیر تولید انتخاب میکنند گفت: «بله. چون مدیر تولید امین تهیه کننده است. یکی از وظایف سنگین مدیران تولید این است که امین باشند.