به گزارش هنرنیوز؛لیلا پهلوانزاده درباره اهمیت کارخانه ریسباف اصفهان و کارخانههای مشابهای که اهمیت تاریخی و میراثی دارند به مقالهای که سالها پیش در اینباره نوشت و همان مقاله نیز در درازمدت و با همت استاندار سابق اصفهان آقای ذاکراصفهانی وجمعی از فعالان میراث فرهنگی موجب توجه به کارخانههای تاریخی در شهر اصفهان شد گفت: کارخانه ریسباف از کارخانههای تاریخی و باارزش شهر اصفهان است که به لحاظ معماری دارای ارزشهای فراوانی است و نگهداری از آن نیز سالها پیش مورد توجه فعالان میراث فرهنگی و ابنیه تاریخی کشور بود. اینها در حالی است که معماری کارخانههایی که خیلی پیشتر و در کشورهای توسعهیافته شکل گرفتند آنقدر از لحاظ معماری در سطح پایینی قرار داشتند که به آنها کارخانههای شیطانی اطلاق میشد و بخشی از این نامگذاری به دلیل سختی شغل، انواع بیماریها و مرگ و میری که در آنها رخ داد بود و بخشی نیز به معماری آنها ارتباط داشت.
عضو هیات علمی دانشگاه آزادخوراسگان افزود: اولین کارخانههایی که در ایران ساخته شدند فاقد ویژگیهای نخستین کارخانههای مشابه خود در اروپا بودند. به عنوان نمونه کارخانه وطن در اصفهان سومین کارخانهای بود که در این شهر ایجاد شد و این کارخانه در کنار دیگر کارخانههای این شهر و سایر شهرها از جمله یزد از معماری قابلتوجهی برخوردار بود که متاسفانه کسی به آنها توجهی نکرد.
این فعال میراثفرهنگی به اهمیتی که اصفهان و کارخانههای آن در نزد فعالان میراث فرهنگی بینالمللی داشت و موجب شد تا لقب منچستر ایران را به خود اختصاص دهد اشاره کرد و گفت: با بیش از یک دهه تحقیق در مورد کارخانههای اصفهان و سایر شهرهای ایران از جمله یزد، به معماری فوقالعاده همه آنها دست یافتیم؛ بخشی از این معماری سنتی صرف بود و بقیه دارای ویژگیهای دیگر از جمله سنتی- مدرن، ناسیونالیستی، سنتی بودند و هستند. برخی از آنها که سنتی بودند کاملا بر اساس معماری و شرایط اقلیمی همان منطقه شکل گرفتند که کارخانه جنوب یزد از جمله آن کارخانه بود.
پهلوانزاده که با دکترای مرمت در دانشگاه هنر اصفهان تدریس میکند، در مورد ابنیه باارزش در شهرهای مختلف ایران از زمان ورود کارخانهها به ایران تا دوره پهلوی دوم افزود: قبل از تاسیس کارخانهها، تعدادی از شرکتهای تجاری شکل گرفتند که در اصفهان این شرکتها شامل شرافت، محمودیه و اسلامیه و با اوراق مردمی بودند و بعدها به کارخانههایی تبدیل شدند که بیشتر مردم در آنها سهم داشتند.
پهلوانزاده با اشاره به اینکه تحقیق خود راجع به کارخانههای صنعتی ایران را به عنوان تحقیقی به یکی از کشورهای خارج از کشور ارسال کرد و همان دانشگاه نیز به وی اعلام کرد که این بناها در زمره موزه جای میگیرند، افزود: فعالان میراث فرهنگی خارجی باور نمیکردند ایران صاحب چنین کارخانههایی باشد و همین موضوع باعث شد که تحقیق من راجع به کارخانههای باارزش ایران ۹ سال به طول بینجامد.
این فعال میراثفرهنگی با اشاره به اینکه دیگر کارخانههای موجود در تبریز، تهران، شیراز و خراسان را نیز بازدید کرده، برای کارخانههای موجود در ایران سبکهای متعدد معماری را برشمرد و گفت: کارخانههای اصفهان، تلفیق سنتی و مدرن است. بدین معنا که در ساختار آنها از تیرآهن و مصالح نوین استفاده شده ولی پوشش آنها از آجر و کاشی است. در حالی که در ساخت کارخانه دخانیات اصفهان از تیرآهن استفاده نشده بلکه ریلهای راهآهن است که به هم متصل شدهاند. در یزد کارخانهها کاملا به سبک سنتی ساخته شدهاند یعنی دقیقا از مصالح بومی استفاده شده و واقعا کارخانههای موجود در یزد مانند جنوب، از نظر معماری و شیوه ساخت، بینظیر هستند.
پهلوانزاده در حالی که کارخانه ریسباف اصفهان را از نظر مساحت، موقعیت در شهر و معماری در تلفیق سبک سنتی و مدرن، نگین کارخانههای ایران خواند افزود: ریسباف و دیگر کارخانههای موجود در اصفهان روی باغهای صفوی قرار گرفته، خط باغها را به هم نزده و درختان آن باغها را از بین نبردهاند. با این حال بسیاری از کارخانههای اطراف کارخانه ریسباف اصفهان مثل «صنایع فرش» و «رحیمزاده» خراب شدند و این تخریبها نیز یک شبه انجام شد.
این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اظهار تاسف از تخریب کارخانههایی که علاوه بر معماری قابلتوجه، محیطزیست منطقه را نیز مورد توجه قرار داده بودند و آسیبی به آن وارد نکردند، گفت: از کارخانه صنایع فرش تنها سردرش باقی مانده است. قرار بود کارخانه ریسباف نیز به همین سرنوشت دچار شود به همینخاطر نیز ما فعالان میراثفرهنگی شروع به نامهنگاری و گرفتن امضا از تمامی فعالان و سرشناسان کردیم و امضای آنها را جمعآوری و برای سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و همچنین ریاستجمهوری فرستادیم تا همه درک کنند که این کارخانهها چقدر اهمیت دارند و باید به عنوان بخشی از تاریخ ایران حفظ شوند.
پهلوانزاده با یادآوری اینکه دو سال پیش طرحی ارایه شد تا کارخانه ریسباف تقسیم شود و ضلع شرقی آن حفظ و ضلع غربی نیز با عبور یک خیابان از داخل آن به یکی از سازمانها واگذار شود تا در آن ساخت و ساز بنایی بلند رخ دهد افزود: بخشی از فعالان میراثفرهنگی و همچنین ما پیگیری کردیم و خوشبختانه کار به اینجا رسید که در حال حاضر وزارت راه و شهرسازی، کارخانه را خریداری کرده و در قبال آن زمینی را در اختیار بانک ملی قرار داده است. قرار است کارخانه ریسباف تبدیل به موزه شهر اصفهان شود. پیشنهادی که ما دادیم این بود که این کارخانه ارزش این را دارد که ثبت جهانی شود.
نویسنده کتاب هشت جلدی «گنجینه فرهنگ آثار معماری ایران» در مورد کتاب خود که در سال ۹۲ و در سیودومین دوره جایزه کتاب سال در بخش معماری به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد گفت: موضوع کارخانههای ایران آنقدر موضوع گستردهای بود که فقط اصفهان و یزد ۷ جلد از کتاب یعنی ۴ هزار صفحه از اطلاعات را به خود اختصاص دادند و ما در جلد آخر به این پرداختیم که در دنیا از کارخانههای قدیمی چه استفادههایی میشود حتی اگر ارزش قابلتوجهی نداشته باشند.
پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی نوشت: پهلوانزاده پیشتر گفته بود: با تعطیلی کامل کارخانه ریسباف در دهه ۸۰، موج نگرانیهای دوستداران و حافظان بناهای تاریخی افزایش یافت چرا که سرنوشتی همچون تکهتکه نمودن کارخانههای صنایعپشم، شهرضای جدید، رحیمزاده، بافناز و بسیاری از بناهای دیگر که بیخردانه، توسط سوداگران تیشه نابودی بر فرقشان کوبیده شد در انتظار این بنا بود. ثبت این بنا درفهرست آثار ملی ایران با شماره ثبت ۶۰۱۸ مورخ ۸/۵/۱۳۸۱نیز مثمرثمر نبود زیرا بسیاری از بناهای پیشین نیز دارای همین خصیصه بودند ولی به یکباره ویران شدند.
وی در پایان افزود: مکاتبات بسیاری برای حفظ این بنا، با سبک معماریِ تلفیقیِ سنتی و مدرن که یکی از زیباترین نمونههای معماری صنعتی ایران را به نمایش میگذارد انجام شد تا بتوان آخرین نهاد صنعتی برجایمانده در محور چهارباغ بالای اصفهان را از خطر تخریب نجات داد؛ مجموعهای كه در جريان سفر دوم رياستجمهوري دولت دهم به شهر اصفهان قرار بر آن شد به موزه منطقهای شهر اصفهان تبدیل شود، مجموعهای که به واسطۀ ظرفیت مكاني و ساختار فضايی بسیار مطلوب، امكان تبديل آن به بسياری از كاربریهای مورد نياز فضای شهری، از جمله فضاهای فرهنگی و تفریحی ميسر است.