مجموعه تلویزیونی «تهران، پلاک یک» به کارگردانی «مهدی مظلومی» چند هفتهای است که روی آنتن شبکه تهران رفته است. این سریال که با مشارکت موسسه تصویر شهر وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ساخته شده و در ارتباط با مشکلات شهروندان در مجتمعهای مسکونی است. در واقع این مجموعه طنز تلاش میکند که مسائل شهروندی و بهویژه آپارتماننشینی را به مردم آموزش دهد و هدف از ساخت آن ارتقای فرهنگ آپارتماننشینی با نگاه طنز است. مهدی مظلومی پیش از این برای تلویزیون سریالهایی چون: «بدون شرح»، «کمربندها را ببندیم»، «لطفاً دور نزنید»، «باغ شیشهای»، «بانکیها» و «اکسیژن» را ساخته است ودر این عرصه کارگردان کم تجربهای نیست. در مجموعه تلویزیونی «تهران، پلاک یک» هم مظلومی با استفاده از موضوعی بسیار به روز و مورد نیاز جامعه امروز به خصوص کلانشهرها رفته است وتلاش کرده معضلات اجتماعی جامعه را با استفاده از زندگی آپارتمان شینی برای مخاطب به تصویر بکشد. در کشور ما به خصوص در کلان شهرها نزدیک به سه دهه است که آپارتمان نشینی با همه محاسن و معایبی که دارد، بنابه دلایلی چون: ازدیاد جمعیت، کمبود زمین برای احداث خانههای تک واحدی و ویلایی، نبود کار و پیشه در شهرهای کوچک، نبود توان مالی قشر متوسط روبه پایین جامعه برای خرید خانههای تک واحدی و به اصلاح ویلایی از عواملی به شمار میروند که بر توسعه آپارتمان نشینی تاثیر مستقیم گذاشتهاند. به همین دلیل رشد جمعیت شهری و گذر زمان در چند دهه گذشته عاملی بود تا تغییرات بنیادی و اساسی در نحوه و شکل زندگی مردم به وجود آید؛ تغییراتی کهگاه از سر شوق و اشتیاق بود. این تغییرات به مرور زمان در شرایطی وارد جامعه ما شدهاند که در طول این سالها فرهنگ زندگی مردم نیز تغییرات اساسی داشته است. به عنوان مثال در طول این سالها ماشین به جای درشکه، تلفن همراه به جای باجههای تلفن، SMSبه جای نامه نوشتن یا زنگ زدن، چت کردن به جای دید وبازدید و... به وجود آمدهاند و باعث شدهاند که بسیاری از وسایل مدرن امروزی برای نسلها و دهههای گذشته تغییر کنند. چیزهایی که حتی فکر کردن و در تخیل آوردناش در چند دهه قبل بیمنطق و غیرواقعی قلمداد میشد. به هرحال آپارتمان نشینی هم در چند دهه اخیر وارد فرهنگ زندگی ما ایرانیها شده است ومانند بسیاری از چیزهایی که با علاوه بر حسن، عیب نیز دارند مشکلاتی را نیز با خود به ارمغان آورده است.
مشکلات زندگی آپارتمانی در کشورما از زمانی آغاز شده که خانوادهها همچنان پیرو زندگی سنتی خود در خانههای حیاط دار بودند؛ به گونهای که صحبت کردن با صدای بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، بلندی صدای تلویزیون، رادیو و ضبط صوت تا آن میزان که تمایل و دوست دارند و بسیاری از نمونههای دیگر، با این تفکر که چهار دیواری اختیاری است همچنان بر آن شیوه زندگی سنتی پا فشاری میکردند، بدون آنکه توجه به حقوق همسایه دیوار به دیوار یا همسایه طبقه پایین یا بالایی خود داشته باشند. مردم ما اگر چه ازخانههای حیاط دار به آپارتمانهای چند طبقه کوچ کرده، اما نمیتوانند درخانههای خود آرام بگیرند. آنها یا از مزاحمت همسایگان در عذاب هستند یا موجب مزاحمت همسایگان دیگر میشوند. به گونهای که معتقدند پولاش را دادهاند و هرگونه که بخواهند، میتوانند زندگی کنند و شاید هم به این دلیل است که از سکوت در آپارتمان ناراضی به نظر میرسند اما در دنیای امروز با افزایش روبه رشد جمعیت، تنها راه کنار آمدن با این موضوع، داشتن فرهنگ و قوانین آپارتمان نشینی است یا اینکه از شهر خارج و در شهرکهای اطراف ساکن شوند. در واقع سکونت در مجتمعهای مسکونی و زندگی تنگاتنگ با دیگر شهروندان و بسیاری دلایل دیگر از عواملی به شمار میروند که بر توسعه آپارتمان نشینی در شرایط کنونی در جوامع شهری ما تاثیر مستقیم میگذارند. سکونت در مجتمعهای مسکونی و زندگی تنگاتنگ با دیگر شهروندان به هر یک از این دلایل، ادبیات و فرهنگ خاصی میطلبد که نبود آشنایی و رعایت آنها موجب بروز کدورتها و اختلافهای فراوان بین ساکنین میگردد. یکی از دلایل بروز این اختلافها، ناآشنایی برخی از ساکنین با حقوق و تکالیفشان است. به عنوان مثال ساکنین مجتمعها و آپارتمانها در جهت رعایت حسن همجواری، باید بعضی بایدها و نبایدها را مورد توجه قرار دهند و به آنها عمل نمایند. هر چند برخی از این بایدها و نبایدها در قانون پیش بینی نشده ولی رعایت آنها توسط آپارتمان نشینها موجب میگردد که از بروز اختلافها و تنشهای گوناگون جلوگیری شود. در حقیقت مردم ما اگرچه از خانههای حیاطدار به آپارتمانهای چند طبقه کوچ کردند اما نتوانستند خود را با فرهنگ جدیدی از زندگی در آن تطبیق دهند، نکتهای که در سریال «تهران پلاک یک» نیز به وضوح میتواند دید و حس کرد. تفکری غلطی که این روزها در جوامع شهری ما باب شده این است که در آن برخیها معتقدند چون پول خرید، رهن و یا اجاره ملک را دادهاند میتوانند هرگونه که بخواهند زندگی کنند. غافل از اینکه فرهنگ امکان مناسبی برای آپارتمان نشینی است. اما این فرهنگ به دلیل مختلف نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال در یک آپارتمان مسکنونی که ۱۰ خانواده درآن با فرهنگهای مختلف زندگی میکنند، چرا باید ساعت ۱۲ شب ییکی از همسایهها جاروبرقی روشن کند وخواب را از بقیه ساکنین مجتمع بگیرد. جواب سوال روشن است نداشتن فرهنگ آپارتمان نشینی.!
امروز دیگر دوره سکونت در خانههای وسیع و باغهای بزرگ گذشته و ضرورتهای زندگی شهرنشینی و تمرکز امکانات و منابع اغلب مردم را وادار کرده تا در محیطی تنگ و فشرده زندگی کنند. پس طبیعی است که هرچه مکانهای زندگی انسانها فشردهتر شود، خواستههای شخصی بیشتر با هم برخورد میکند. در این شرایط افراد برای برخورداری از یک زندگی آرام، ناگزیرند از برخی آزادیهای خود صرف نظر کرده و در ازای حقوقی که پیدا میکنند، تکالیفی در مقابل یکدیگر بپذیرند. به هرحال این وظیفه رسانهای مانند تلویزیون یا سینما است که با پرداختن به زندگی آپارتمان نشینی به نوعی برای مردم فرهنگ سازی کنند. هر چند در این راه باید از فیلمنامههای جذاب و قوی برای ساخت این گونه سریالها استفاده کرد، اما برهیچ کس پوشیده نیست که تلویزیون قطعا نمیتواند تمام سلیقهها را تأمین کند، از سویی شرایط زندگی آدمها و آستانه تحملشان نیز امروز تغییر کرده و البته دسترسی مخاطب به شبکههای مختلف ماهوارهای دنیا نیز بیشتر از گذشتهها شده است. پس باید در این خصوص آثار جذاب و مخاطب پسند بیشتر ساخته شود تا مخاطب تلویزیون به خصوص در جوامع شهری بتواند از این طریق به بسیاری از فرهنگهای زندگی در جوامع شهری پی برده و به آگاهی برسد.