هنر خوشنویسی هنری برگرفته از جوهره اندیشه ایرانی است. هنری که از سویی با فرهنگ و از سوی دیگر با زبان فارسی قرابت دارد. وابستگی خوشنویسی به زبان فارسی سبب محدود شدن این هنر به کشورهایی است که از خط فارسی استفاده میکنند. همین امر به نوعی محدود کننده این هنر در نزد برخی ملت هاست.
دوسالانه خوشنویسی به باور بسیاری از صاحب نظران، فرصتی برای بازبینی سنت های گذشته و احیای دوباره هنرهای وابسته به آن است. در واقع این بینال چهارسال پیش و به پیشنهاد رئیس مرکز هنرهای تجسمی برنامه ریزی شد. به گفته محمود شالویی؛ در آن روزها کسی تصور اجرایی شدن چنین دوسالانه ای را در مورد خوشنویسی نداشت. چراکه این هنر در تاریخ خود، به ندرت شاهد رخدادی ملی و یا بین المللی بوده است و علیرغم هنرجویان پرتعداد، همواره آن را به عنوان هنری کم اتفاق می شناسند.دوسالانه خوشنویسی دومین دوره خود را در حالی برگزار می کند که مرکز هنرهای تجسمی بدون رئیس و معاون در حال فعالیت است. در چنین شرایط نا به سامانی، برگزاری دوسالانه خوشنویسی نیز پشت پرده های بسیاری را به همراه دارد. اما به هر حال دوسالانه خوشنویسی از پر حاشیه ترین دوسالانه هایی است که تا کنون برگزار شده است. چنان که مشکلات و نکات مبهم بسیاری، حتی پیش از برگزاری، حکایت از وضع نا به سامان این دو سالانه دارد.در این راستا چند نکته مبهم خود نمایی می کند. نخست آن که به نظر می رسد، دوسالانه خوشنویسی در اطلاع رسانی، ضعیف ظاهر شده است و ازین رو نخواهد توانست سهم قابل توجهی از آثار هنرمندان خارجی را در خویش جای دهد. نکته دوم این که دوسالانه خوشنویسی ظرفیت برگزاری به صورت بین المللی را داشته، یا خیر؟ و نکته سوم آن که کمتر از یک هفته به پایان دوسالانه خوشنویسی باقیمانده و هیچ اثری از شرکتکنندگان خارجی در دوسالانه نیست. این نکات، حکایت از نوعی آشفتگی و بی نظمی در برگزاری دوسالانههای تجسمی دارد.
در این رابطه می توان این گونه به تحلیل شرایط نشست؛ که دوسالانه خوشنویسی هم چون دو سالانه های دیگر هنرهای تجسمی، محروم از داشتن دبیرخانه مستقل است. عدم وجود دبیرخانه مستقل همان طور که محمد علی رجبی - دبیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر- یادآور شد؛ سبب می شود تا یک جشنواره از اطلاع رسانی مداوم، برگزاری جلسات منظم در میان اعضای شورای سیاست گذاری، برگزاری نشست ها و جلسات نقد و بررسی آثار در تمام طول سال و در نتیجه ارتقای سطح کیفی محروم بماند.
اما دوسالانه خوشنویسی؛ به عنوان یک جشنواره بین المللی نه تنها از دبیرخانه مستقل محروم است؛ بلکه نقاط ضعف دیگری نیز برای آن قابل ذکر است.
این دو سالانه؛ دوره دوم خود را پیش رو دارد و به همین روی، از تجارب دیگر دوسالانه ها برخوردار نیست. به یقین برگزاری مداوم دوسالانه، برای برگزار کنندگان آن، تجاربی را به همراه خواهد داشت، که این امر در مورد دوسالانه خوشنویسی صادق نسیت.
از سوی دیگر، اکنون مرکز هنرهای تجسمی در حالت تعلیق به سر می برد و بی گمان، این تعلیق چندان به نفع دوسالانه نیست. چراکه مرکز هنرهای تجسمی بدون مدیر مشخص نخواهد توانست، دوسالانه را به شکلی نزدیک به انتظار، برگزار کند.
موضوع دیگر، این که، خوشنویسی همان گونه که بیان شد؛ به زبان فارسی وابستگی تام دارد. این وابستگی سبب می شود تا خوشنویسی مانند سایر هنرها زبان جهانی نداشته باشد. این ویژگی سبب می شود؛ پیشوند بین المللی برای چنین دوسالانه ای و با وجود چنین شرایطی وزنه ای سنگین به شمار رود. هنر خوشنویسی در واقع در انحصار کشورهای فارسی زبان و عرب زبان است و زبان عربی و فارسی، بخش کوچکی از جامعه جهانی را در بر می گیرد.
در صورت پذیرش پسوند بین المللی برای چنین هنری، موضوع دیگری رخ نمایی می کند و آن این است که، اطلاع رسانی به شکلی مطلوب و درست، در مورد این دوسالانه رخ نداده است . به همین سبب، دوسالانه خوشنویسی تا کمتر از یک هفته به آغاز، بدون حضور هیچ هنرمند خارجی، چشم به راه رسیدن آثار برای بخش بین المللی بود.
دبیر هنری دو سالانه خوشنویسی درباره ابهامات بین المللی بودن این دوسالانه اعلام کرد: «تا روز پایانی برای پذیرش اثر در بخش خارجی زمان هست!» وی معتقد است: « تقویم اجرایی جشنواره برای آثار ملی و بین المللی، تفاوت دارد. و می توان تا روز داوری منتظر رسیدن آثار خارجی به دوسالانه بود» این موضوع به فرض درست بودن باز هم شبهه آفرین است. با فرض این که دبیرخانه دوسالانه در روزهای پایانی شاهد رسیدن آثار از هنرمندان خارجی باشد؛ نکته ای جلب توجه می کند و آن این است که؛ از سویی انتخاب آثار صورت گرفته و از سویی گفته می شود تا لحظه داوری آثار خارجی پذیرفته می شود. اما آثار خارجی به انتخاب نیز نرسیدهاند. این امر که چگونه آثار خارجی بدون گذر از مرحله انتخاب به مرحله داوری راه پیدا میکنند همسانی در داوریِ آثار خارجی و داخلی را دچار شبهه میکند و چنین عملکردی به نوعی بی عدالتی مشابهت می یابد. با تمام این اوصاف، مشاور دبیر دوسالانه خوشنویسی معتقد است؛ «هنوز برای بخش بینالملل زمان هست!»
در صورتی که شفیعیها- دبیر دوسالانه خوشنویسی- به صراحت، دلیل ارائه متن مشابه، عدم ترمیم نوشته پس از خوشنویسی و حذف هنرهای وابسته به خوشنویسی از مسابقه دوسالانه را بالا بردن دقت داوران جشنواره و در نهایت، برقراری عدالت در داوری آثار دانسته بود.احمد پیلهچی مشاور هنری دبیر دوسالانه همچنان بر این نکته تأکید میکند؛ که رایزنان فرهنگی اکو در حال جمعآوری آثار برای این دوسالانه هستند. با یادآوری تأکید وی بر این موضوع که، «فایل ارسال آثار خارجی تا روز داوری باز است.» با تمام این احوال باید به این نکته تأکید کرد که اگر هنرمندی رقبت به شرکت در دوسالانه خوشنویسی را داشت؛ تا امروز در این دوسالانه شرکت می کرد.نکتهی دیگر که در دو سالانه خوشنویسی با آن مواجهیم استفاده از هنرمندان خارجی در تیم داوری است. پیله چی- دبیر هنری دوسالانه خوشنویسی در سخنان خود اذعان داشت: « کشورهایی هم چون ترکیه از لحاظ خوشنویسی صاحب نام هستند و عدم وجود هنرمندان این کشور در داوری دوسالانه، هنرمندان خارجی را به شبهه خواهد انداخت. داوران باید ترکیبی از اساتید داخلی و خارجی باشند و این تعادل لازمه یک رخداد بین المللی است.» جالب اینجاست که استفاده از هنرمندان خارجی به علت عدم آشنایی آنها با فرهنگ و بیگانگیشان با زبان و ادب پارسی، سبب ایجاد دوگانگی در آراء داوران میشود. هنر خوشنویسی متعلق به ایران است و با تمام این احوال، حکایت داوران خارجی مصداق بارز کلام شاعر است که می گوید: «یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم!»در واقع میتوان این سئوال را مطرح کرد که تیم داوری در رشتهای متعلق به ایران، آن هم در شرایطی که هنوز حتی ۱ اثر از هنرمندان خارجی در دوسالانه خوشنویسی شرکت نکرده است چگونه توجیحپذیر است؟ نکته دیگر این که هنرمندی از کشورهای خارجی در جشنواره شرکت نکرده است.
حال این که چگونه یک جشواره بینالمللی بدون حضور هنرمندان خارجی برگزار میگردد؛ حکایتی پر طمطراق تر از حکایت پیشین است. همانطور که واضح است تا کمتر از یک هفته به آغاز دوسالانه خوشنویسی؛ هنوز هیچ هنرمند خارجی اثری به دبیرخانه ارسال نکرده است. شبهه عدم اطلاع رسانی درست از یک طرف و عدم توان هنرمندان خارجی به خلق یک اثر ایرانی از طرف دیگر سبب شد تا رایزنان فرهنگی هنوز هم در انتظار رسیدن آثار از سوی هنرمندان خارجی و حضور آنها در دو سالانهای که تا کنون رنگ بینالملل را به خود ندیده است؛ بمانند. اگر به برگزاری پر حاشیه دوسالانه خوشنویسی، قانون های آن را بیفزاییم، این دوسالانه حتی جالب تر از پیش به نظر خواهد رسید. خوشنویسی همان گونه که در تاریخ مشهود است؛ همواره به هنرهای وابسته ای هم چون تذهیب، طلا اندازی و تشعیر، وابسته بوده و هست. دوسالانه خوشنویسی در فراخوان خود، خط را عاری از هر هنر وابسته طلب کرد و این برای نخستین بار در تاریخ کتابت است که خط بدون ضمایم و تعلیقات خود به نمایش گذارده میشود. کم شدن مخاطبان و بازدید کنندگان از دوسالانه و بخش مسابقه، هم به علت عدم حضور عناصر تزئینی و هم به علت وجود متن یکسان؛ عملاً در ترویج فرهنگ بازدید نمایشگاهی از اثر خوشنویسی آن هم در سطح رقابتی نخواهد افزود. با علم به این که دوسالانه فرصتی برای بیرون آوردن یک هنر یا صناعت از انزواست؛ آیا دوسالانه خوشنویسی فرصتی برای خروج این هنر از انزوا خواهد بود؟ شفیعی ها با قبول این نکته که برگزاری بخش مسابقه به صورت یکنواخت؛ از علاقمندان به بازدید این بخش می کاهد؛ گفت: «بخش جنبی و هم چنین بخش نمایش آثار اساتید این ضعف را خواهد پوشاند و بازدیدکنندگان باید در چنین بخش هایی از دوسالانه، به دنبال هویت خوشنویسی ایرانی و هنرهای وابسته به آن بگردند»
با تمام این احوال میتوان به یک امر اذعان داشت و آن این است که؛ دوسالانه آرمانشهر هنر نیست؛ اما در صورت برخورد صحیح و برگزاری مطلوب، ابزاری برای شناخت نقاط ضعف و قدرت هنر کنونی و اصلاح آن باشد و از سوی دیگر می تواند بستری برای سنجش هنر گذشته و پیشبینی هویت هنر نسل آینده را فراهم سازد.