جواد طوسی در نشست «پنج دهه با مسعود کیمیایی»:
نمایش فیلم «گوزنها» به مدت یک سال و نیم ممنوع بود
عصر روز گذشته، جمعی از دوستداران سینمای مسعود کیمیایی در برنامه «پنج دهه با مسعود کیمیایی» به دیدن فیلم سینمایی «گوزنها» در موزه هنرهای معاصر نشستند تا با فلاش بکی به چهل سال پیش، نقد دوبارهای را به همت جواد طوسی منتقد سینمای ایران شاهد باشند.
تاريخ : دوشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۷
به گزارش خبرنگار سینمایی هنرنیوز، فیلم سینمایی «گوزنها» ساخته تاثیر بر انگیز مسعود کیمیایی به همت موسسه فیلمسازی موج نو پگاه با همکاری سینما تک موزه هنرهای معاصر با نمایش ۵ فیلم قیصر، گوزنها، سرب، اعتراض و جرم به بزرگداشت این استاد سینمای ایران پرداخته است امری که توانسته است جمعی کثیری از دوستداران این کارگردان را به دور هم جمع کرده است.
دراین نشست بعد از نمایش فیلم گوزنها، جواد طوسی منتقد سینمای ایران که همواره به سینمای کیمیایی تعلق خاطر دارد به همراه مهرشاد کارخانی عکاس یکی از فیلمهای کیمیایی به نقد و بررسی فیلم گوزنها پرداختتند در ابتدا جواد طوسی گفت: قرار بود که آقای مسعود کیمیایی در این جلسه حضور داشته باشند اما به دلیل فیلمبرداری کار جدیدشان نتوانستند در این جلسه حاضر شوند و از همه عزیزان پوزش خواستند و حضورشان را به آخرین روز این جلسه موکول کردند.
وی افزود: من اجازه میخواهم که یک مرور اجمالی تاریخی در مورد فیلم گوزنها داشته باشم. فیلم گوزنها به نظر اکثر قریب به اتفاق تماشاگران، بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران قلمداد میشود و در آخرین نظرخواهی که صورت گرفته است - البته قبل از مجله صنعت سینما - فیلم گوزنها بهترین فیلم برگزیده منتقدان بوده است که در نظر خواهی مجله صنعت سینما، یک فیلم خیلی خوب به نام «ناخدا خورشید» جای فیلم گوزنها را میگیرد. البته من معتقدم که ناخدا خورشید جزو سه فیلم برتر تاریخ سینمای ایران محسوب میشود.
این منتقد سینمای ایران اضافه کرد: به یاد میآورم زمانی که خودم نوجوان و کلاس ششم دبیرستان بودم زمان جشنواره فیلم تهران بود که فیلم گوزنها چند سئانس محدود نمایش فیلم داشت و سینما پارامونت یکی از سینماهایی بود که این فیلم را به نمایش گذاشته بود که هم اکنون جزو سینماهای تعطیل شده به حساب میآید. بلیت این فیلم به بازار سیاه کشانده شد و بلیتی که من از این بازار سیاه تهیه کردم قیمتش به اندازه یک ماه حقوق من در یک کفش فروشی بود که در آنجا کار میکردم. البته ارزش آن را هم داشت. بعد از اتمام فیلم که اکثر تماشاگران آن بیشتر قشر دانشجو بودند چنان از دیدن این فیلم به وجد آمده بودند که آقای فرامرز قریبیان را که در سالن سینما حضور داشت را روی شانههایشان تا میدان کاخ، میدان فلسطین امروز سوار کردند. این فیلم توانست انرژی بسیار مثبتی را به تماشاگران تزریق کند که نشان میدهد فیلمساز توانسته است به خواستهاش برسد.
جواد طوسی ادامه داد: نمایش فیلم گوزنها به مدت یک سال و نیم ممنوع بود و دست آخر نیز با سانسور به نمایش در آمد به طوری که انفجار آخر فیلم حذف شد و با تسلیم شدن اکراه آمیز قدرت، فیلم به پایان میرسد ضمن اینکه دیالوگی را هم قدرت (فرامرز قریبیان) عنوان میکند به این معنا که من آخرین باری است که دزدی میکنم. درحالی که در سکانس اصلی فیلم، چنین دیالوگی وجود نداشت و دوربین مکث نسبتا زیادی برروی اتومبیل آریایی که گلولههای زیادی خورده است فیکس میشود.
وی تصریح کرد: علت چیست که فیلم گوزنها ارزشهای مستقل تاریخی، اجتماعی و زیباشناسی خودش را دارد؟ فکرمی کنم در کارنامه فیلمسازی مسعود کیمیایی، دو فیلم است که بیشتر رئالیزم اجتماعی را درقاب بندی خودش اجرا میکند که یکی فیلم «گوزنها» و دیگری فیلم «دندان مار» است. بقیه فیلمهای کیمیایی درعین حالی که از مفاهیم اجتماعی تبعیت میکنند ولی موقعیت نمایشی گاهی اوقات نگاه بیواسطه واقع گرایانه را تحت شعاع قرار میدهد.
این منتقد سینما با گلایه از نمایش نسخه بسیار بد فیلم گوزنها در موزه معاصرتهران خاطر نشان کرد:ای کاش بعد از نزدیک چهل سال از تولید فیلم گوزنها، این امکان فراهم میشد که فیلمی با چنین ارزشهای انکار ناپذیری، لااقل در فضای نسبتا تخصصی این مکان، بدون سانسور به نمایش در میآمد. متاسفانه نسخهای که امروز در اینجا به نمایش درآمد به دلیل کیفیت بد نمایش و فیلم، بخش اعظم مولفههای سینمای کیمیایی مخدوش شد. و ما با نسخهای از فیلمی مواجهه بودیم که نمیتوانست حق مطلب را ادا کند.
طوسی یاد آور شد: ما اگر بپذیریم که فیلم گوزنها دو شخصیت اصلی به نامهای «قدرت» و «سید» دارد. نوع نگاه کیمیایی با دو شخصیت برگزیده به گونهای است که در نهایت یکی میشوند و همدیگر را کامل میکنند. «قدرت» الگویی از روشنفکری از زاویه دید کیمیایی است که خیلی جهان بینی خودش را به فیلم سنجاق نمیکند بلکه این روشنفکری در مناسبات فردی و بیرونی این فرد نمود عینی خودش را نشان میدهد. لذا گوزنها ظرفیت از تئوری به عمل است و ما عملگرایی را در فردیت «سید» میبینیم که با حضور و نشستی که با دوست قدیمی خود (قدرت) پیدا میکند سعی میکند به جایگاه قدیمی خود برگردد.
منتقد جلسه آثار مسعود کیمیایی گفت: گاهی اوقات، دوربین بیش از اندازه به آن خانه قمر خانمی که در فیلم دیده میشود سرک میکشد و بیش از اندازه بر روی دو خانم سیاه پوش که داخل ماشین نشستهاند و گوشت قربانی به مردم فقیر توزیع میکنند تامل میکند که حالت غلو آمیز به خود میگیرد. اما این فیلم آنقدرسکانسهای ارزشمند دارد که این چند پلان ضعیف در آنها گم است.
طوسی افزود: در سینمای کیمیایی، بازی با نگاه به یک میزانسن تبدیل میشود مثلا ورود قدرت در جلوی مدرسه را بیاد بیاورید هنگامی که قدرت به حیاط مدرسه که بچهها در حال والیبال بازی کردن هستند نگاه میکند ناخداگاه یاد دوران مدرسه خودش میافتاد و هنگامی که این حسرت در ذهن قدرت ثبت میشود، دست خونین خودش را به دیوار آجری مدرسه میکشد.
طوسی اضافه کرد: «گوزنها» یکی از بیتکلفترین فیلمهای کارنامه کیمیایی است که حرکت فرخنده تصویر با کلام با همدیگر در میآمیزد و به یک کلام موجز تبدیل میشود.
وی یاد آورشد: فضا سازی و استفاده درست از لوکیشن در این فیلم گوزنها به خوبی رعایت شده است. هنگامی که سید بار اول از اصغر هروئین فروش، مواد میگیرد و در کوچه مصرف میکند نمای کوچه با قاب بندی و نورپردازی مرحوم نعمت حقیقی به یک نمای بسته با چند سگی که در عقب کوچه پرسه میزنند و حشرات ریزی که دور لامپ ستون چراغ برق دیده میشوند محدود میشود. اما زمانی که سید، اصغر هروئین فروش را میکشد و وارد کوچه میشود، کوچه دیگر مثل قبل تاریک نیست بلکه کاملا با نورپردازی روشن شده و شما آب روانی را در وسط کوچه در جوی آب مشاهده میکنید و کیمیایی با یک لوکیشن، دو تا موقعیت جدا از یک شخصیت را نشان میدهد به طوری که فضا در خدمت موقعیت قرار میگیرد.
طوسی تصریح کرد: یکی دیگر از امتیازهای فیلم گوزنها، موسیقی خوب و به یاد ماندنی اسفندیار منفردزاده است که یکی از همراهان همیشگی کیمیایی تا فیلم غزل بوده که شناخت درستی از زبان سینما داشته و به نظر من چند تا از بهترین موسیقی فیلمهای تاریخ سینمای ایران را خلق کرده است.