گزارش هنرنیوز از اهدا نشان دکتر «عزتالله نگهبان» به « محمود موسوی»
موسوی: «دکتر نگهبان» توأمان به ما درس باستانشناسی، اخلاق و بزرگی میداد
محمود موسوی – پیشکسوت باستانشناسی ایران- با دریافت نشان دکتر «عزتالله نگهبان»، به عنوان دومین دارنده این نشان تقدیر شد.
تاريخ : دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۹
به گزارش هنرنیوز، عصر دیروز ( یکشنبه، ۲۰ مهر) مراسم بزرگداشت و اهدای نشان « دکتر عزت الله نگهبان» به پیشکسوت باستانشناسی ایران «محمود موسوی» در تالار حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به کوشش انجمن علمی باستانشناسی ایران و مجله ایرانشناسی مارلیک و با حضور صادق ملک شهمیرزادی، میرعابدین کابلی، یحیی کوثری، جلالالدین رفیعفر، مهدی موسوی – رییس انجمن علمی باستانشناسی ایران -، مهناز گرجی- مدیر موزه ملی ایران-، حسن قره خانی، عباس مقدم، محمد مرتضایی، کامیارعبدی، مهرداد ملکزاده، حامد وحدتی نسب ، کوروش روستایی، لیلی نیاکان، محمد تقی عطایی، شهرام زارع ، کوروش محمدخانی، شاهین آریا منش و سایر اعضای «جامعه باستان شناسی ایران» و اعضای خانواده و دوستان «محمود موسوی» برگزار شد. قرار بود در این مراسم « حمیده چوبک» - رییس پژوهشکده باستانشناسی- هم حضور داشته باشد که به دلیل مشکلات کاری از حضور در این جلسه باز ماند.
در این مراسم موسوی با اشاره به شخصیت دکتر نگهبان اظهار کرد: نمیدانم چقدر از سجایای فکری و روحی و علمی ایشان بهره بردم، این را دیگران باید قضاوت کنند اما
میدانم نشان « دکتر عزت الله نگهبان» بسیار پرمایه و گرانبهاست و از نظر من هیچ جایزهای با آن برابری نمیکند.
او ادامه داد: نام دکتر نگهبان بر تارک باستانشناسی ایران میدرخشد. آنهایی که از نزدیک با او آشنا هستند و یا شاگرد بلافصل او هستند، میدانند که من چه میگویم.
همه به شخصیت استثنایی و کاریزماتیک او معتقدند. او استادی بود که به ما نه درس باستانشناسسی تنها، بلکه درس زندگی، اخلاق و انسانبودن را آموخت. وی تصریح کرد:
شاید هیچ باستانشناسی به اندازه دکتر نگهبان شانس پیدا کردن گنجینهای مانند «مارلیک» را نداشته است. این گنجینه در تاریخ باستانشناسی ایران اصلاً قابل وصف نیست. مارلیک سرزمینی که در هر قبر آن، حداقل۴ الی ۵ کیلو طلا یافت شد. و این مرد وارسته و بینیاز با همه تهمتهایی که به او میزدند که هلیکوپتر آورد و طلاها را برد، تنها کاری که میکرد حفظ این گنجینه بود تا آن را تحویل موزه ایران باستان دهد. هفته به هفته با کمک همکارانش مرحوم کامبخش و کردوانی، مآفی این گنجینه کشف شده را با گاوصندوق تحویل موزه میدادند که اکنون جزو نفایس ارزنده موزه است.
محمودی با اشاره به سو قصد به جان دکتر نگهبان برای تصاحب بخشی از این گنجینه در یکی از کاوشها گفت: ایشان تا فردای آن روز چون عقاب علی رغم زخمی شدن بیدار ماند تا از این گنجینه حفاظت کرده و آن را به امین اموال موزه تحویل دهد.
او با ذکر خاطرهای از
دکتر نگهبان به ظاهر بس استوار ، مقاوم و بی اعتنای «پدر باستانشناسی ایران» اشاره کرد که در پس آن دارای روحی بسیار لطیف بود.
وی توضیح داد: ایشان خود میگفت: پس از مرگ فرزند بزرگم در استخر خانه، چشمه اشک من برای همیشه خشک شد و برای ابد گریه را فراموش کردم.
در سال ۱۳۵۵ که موسوی از طرف مرکز باستانشناسی به دشت قزوین اعزام شد و دکتر رفیع فر هم آن دوران دانشجو و همراه او بود، دکتر نگهبان گاهی شبها به پشت بام کاروانسرای آن دشت میآمد. مهتاب شبی در مهرماه آهنگی از« مرتضی خان محجوبی» با صدای «غلامحسین خان بنان» از رادیو پخش میشود که دکتر نگهبان تحت تأثیر نغمهای که به گوش میرسید بی مقدمه شروع به صحبت میکند و به محود موسوی میگوید:«درگیری من با حسن محشون (موسيقي شناس و نويسنده كتاب" تاريخ موسيقي ايران " که چند صباحی مدیر کل اداره باستانشناسی شد) به دلیل اعمال خلافی بود که اطرافیانش به دلیل مدیریت ضعیف او از آن سو استفاده میکردند، من هم به دلیل هنرمند بودن و سرشناس بودن وی در حوزه موسیقی از خیلی مسائل چشم پوشی کردم و سعی نکردم برعلیهاش اعلام جرم کنم.» به اعتقاد موسوی این رفتار «نگهبان» نشان از علاقه او به فرهنگ و هنر و موسیقی ایران داشت.
خاطره دوم موسوی به مضروب شدن دکتر نگهبان در دانشگاه تهران باز میگردد که کمی پیش از انقلاب به ریاست دانشکده ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد اما اجتماعی که دانشجویان در تالار فردوسی برگزار کردند توسط پلیس آن زمان مورد هجوم قرار گرفت و دانشجویان با ظن به این که رییس دانشکده پلیس را خبر کرده، قصد جان دکتر نگهبان را میکنند. در حالی که به گفته خودش او اصلاً از ماجرا خبر نداشته و به دستور ساواک این نیروها وارد دانشگاه شده بودند.
دکتر نگهبان توسط سه دانشجو نقاب زده با چاقو مضروب میشود اما از خود صلابت نشان داده و خودش با پای خودش روانه بیمارستان هزار تخته خوابی( امام خمینی کنونی)میشود. موسوی و مهدی رهبر به دیدن او میروند که نگهبان در پاسخ احوال پرسی آنها بالبخند میگوید
:« یا نباید مسئولیت قبول کرد یا باید خطرات آن را هم پذیرفت.» موسوی هدف از ذکر این دو خاطره را بیان روحیه هنرپرور و لطیف دکتر نگهبان و دیگری نشان دادن نمایی از شخصیت مقاوم و استوار او عنوان کرد و افزود : اگر این صفات در دکتر نگهبان بارز نبود او دکتر نگهبان نمیشد .فقط علم نیست که انسان را ارتقا میدهد.
ایشان در ردیف باستانشناسان جهان بود اما منش و شخصیتش بر علمش برتری داشت و بدان تجلی میبخشید.
او اظهار کرد:
کوچکترین رفتار دکتر نگهبان درس بود. او به ما توأمان درس باستانشناسی، اخلاق و بزرگی میداد. در پایان این مراسم شاهین اریا منش با خطاب کردن محمود موسوی به «شاه تیر خیمه و خرگاه باستانشناسی ایران» از صادق ملک شهمیرزادی، میرعابدین کابلی، یحیی کوثری، جلالالدین رفیعفر، مهدی موسوی – رییس انجمن علمی باستانشناسی ایران -، مهناز گرجی- مدیر موزه ملی ایران- خواست تا نشان«دکتر نگهبان» را به همراه لوح تقدیر و نیم سکهای بهار آزادی به او اهدا کنند. سپس متن لوح دکتر نگهبان توسط مهرداد ملکزاده قرائت شد. پس از آن موسوی از مجلهی مارلیک که این شمارهی آن به او اختصاص داشت؛ رونمایی کرد.
همچنین در پایان این مراسم انجمن علمی باستان شناسی ایران از «لیلا مکوندی» به دلیل ارائه پایان نامه دکتری، «ونوس پیر مومن» با ارائه پایان نامه کارشناسی ارشد و «رضا ناصری» به عنوان سخنران برتر با اهدای تقدیر نامه و ربع سکه بهار آزادی تقدیر به عمل آورد.
عکس: سیدفرزاد حسینی