یاسین پورعزیزی: ملزومات ساختار فیلمنامه چیست؟ چه تفاوتی بین طرح، داستان و موضوع وجود دارد. بهترین زاویه دوربین برای انتقال روانشناسی درونی چیست؟ مسائل مالی فیلم چگونه شکل می گیرند؟ این پرسشها و سوالات دیگری در کتاب «101 چیزی که در مدرسه فیلم آموختم» نوشته نیل لاندو فیلمنامه نویس و مشاور طرح مورد بررسی قرار می گیرد. کتاب مصوری که می تواند برای اطلاع رسانی و حتی الهام بخشی دانش جویان مدرسه فیلم، فیلمسازان آماتور، هنر دوستان و ... مورد استفاده قرار گیرد.
نیل لاندو نویسنده کتاب در ابتدای کتاب عنوان کرده که بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه فیلمسازی فکر می کرده که همه چیز را در مورد سینما می داند. اما بعد از اتمام هفته اول تحصیلش در مدرسه فیلم یو.سی.ای.ال با واقعیت مواجه شده و دریافته که یک مبتدی تمام عیار است، مجذوب و مرعوب هر آنچه به ناگاه به دورش حلقه زده بود تا جایی که می خواسته مدرسه را رها کند. او پس از اینکه یکی از اساتیدش فیلم «مستاجر» اثر «رومن پولانسکی» را نما به نما تحلیل کرده مسحور قدرت داستانگویی پولانسکی شده و حتی با وجود اینکه می ترسیده تا آن بررسی موشکافانه انگیزه درونی، حالت سرگرم کنندگی و راز آلودگی فیلم را نابود کند اما واکاوی فیلم را غنی تر و رضایت بخش تر یافته و این آغاز تحسین عمیق و پایدارش نسبت به فیلمسازی بوده است. او چکیده بیست سال تلاش و درگیر بودن با ساخت فیلم را در این کتاب گردآوری کرده تا دوست داران سینما با دنبال کردن درسهای این فیلم ها را در سطحی عمیق تر تجربه کنند.
نیل لاندو
هر درس علاوه بر مطالب آموزشی و خواندنی در کنار خود شکلهای ساده ای هم برای به تصویرکشیدن درسها دارد. از درسهایی که در کتاب ارائه شده می توان به «فرضیه های تصادفی»، «ریتم و ضرب» و «ناجی دقایق آخر» اشاره کرد. علاقه مندانی که به صورت سرگرمی سینما را دنبال می کنند با خواندن کتاب اصطلاحاتی مانند «هانی واگن»، «ابی سینگر» و «هزینه های بالای خط» را میآموزند.
برای مثال در یکی از درسهای کتاب که درباره دیوار چهارم است می خوانیم:«دیوار چهارم جداسازی غیرواقعی صحنه فیلم از مخاطب است. سه دیوار اولیه، مرزهای سمت راست، چپزو پشتی صحنه هستند. شکستن دیوار چهارم یا فاصله گذاری به این معنی است که یک بازیگر به شکلی آگاهانه به حضور دوربین و مخاطبان اذعان کند. در نتیجه نوعی تخطی از تمایز موجود بین صحنهی فیلم و دنیای واقعی مخاطب ایجاد می شود. در فیلمهای سنتی، وجود این تمایز همیشه مورد افتخار بود، اما در تولیدات معاصر و پست مدرن، با این تمایز موجود بین مخاطب و صحنهی فیلم، بازی می شود و به اصطلاح بین صحنهی فیلم فاصله گذاری میشود تا با دنیای واقعی مخاطب پیوند صورت گیرد. اتفاقات روی صحنه و دیالوگها باید با در نظر داشتن درک درست از روابطشان با دیوار چهارم نشان داده شود. برای مثال یک شخصیت به طرزی علنی و تصنعی پیام فیلم را بیان می کند، مخاطب احساس خواهد کرد که دیوار چهارم به شکلی شکسته شده است. وُیس اُور یا گفتار روی تصویر، که در آن راوی درون بینی و اطلاعات مورد نیاز فیلم را بیان می کند، از مصادیق به چالش گرفتن همین دیوار است.»
«دیوید کوئپ» فیلمنامه نویس فیلمهای پارک ژوراسیک، اسپایدر من، اتاق وحشت، فرشتگان و شیاطین اینها را درباره گفته است:«102امین نکته ای که در مدرسه فیلم باید تدریس شود این است که این کتاب را بخوانید، مختصر، روشنگر و پر از دانشی است که سخت به دست آمده. کتاب 101 چیز لاندو چکیده ای از دانش، قدرت، فرح بخشی و بیشتر از یک مسکر است». «ملیسا روزنبرگ» فیلمنامهنویس سری فیلمهای «گرگ و میش» هم این گونه در مورد کتاب نظر داده است:«نیل لاندو یک راه سرگرم کننده و دست یافتنی برای تازه کاران ساخته تا بلوکهای ساختمان فیلمسازی را یاد بگیرند و برای فیلمسازان پر جرات یادآوری کند که ملزومات یک داستان گویی بزرگ چیست.»
چاپ اول کتاب «101 چیزی که در مدرسه معماری آموختم» با شمارگان سه هزار نسخه در 224 صفحه، به بهای 80101 ریال از سوی انتشارات کتاب وارش منتشر شده است.