به گزارش هنر نیوز به نقل از وبلاگ محمد تاجیک ،کیومرث پور احمد کار گردان مطرح سینمای ایران که این روزها سریال پرانتز باز او مهجور واقع شده است در یکی دو گفت وگوی اخیر خود به این مسئله به شدت اعتراض کرده است .
مشکوکم
او در بخشهایی ازتازه ترین گفت وگوی خود با روز نامه شرق گفته است :من مشکوکم به اینکه انگار برنامه ریزی شده است که این سریال دیده نشود .اگرچه همه شواهد شک مرا توجیه می کند و دامن می زند ولی به دلیل حسن نیت مدیرانی که درطول ساخت این مجموعه با آنها همکاری داشته ام از صمیم قلب آرزو می کنم این شک من یک توهم دایی جان ناپلئونی باشد...
استقبال نه چندان مناسب منتقدان
بهتر است بدانید که سریال پرانتز باز بااستقبال نه چندان مناسبی از سوی منتقدان مواجه شده است .
زمان داور خوبی است
اما کیومرث پوراحمد در گفت وگوی دیگری بازینب علیپور تهرانی درهفته نامه سروش گفته است :لازم است بگویم من تمام کارهایی که ساخته ام با یک میزان دقت وسواس و حساسیت ساخته ام و به همان میزان که برای سایر کارهایم زمان وانرژی صرف کرده ام برای این کار هم وقت گذاشتم اما به هرحال اتفاقی است که افتاده و ظاهرا آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است .اما من به یک نکته خیلی معتقدم . اینکه زمان داور خوبی است . خیلی ها معتقدند این سریال نتوانسته مثل سریالهای گذشته با مخاطب ارتباط برقرار کند اما تا پنج سال آینده اگر سه بار دیگر از همین شبکه پخش شد ویا سایر شبکه ها سریال خوبی بوده است .در غیر این صورت سریال بدی است وماندگار نمی شود .
عذرخواهی وزباله دانی تلویزیون
پور احد درادامه گفت وگوی خود با سروش گفته : اگر این سریال(دومرتبه )پخش نشود به زباله دان تاریخ تلویزیون می رود بنابراین اگر کار خوبی نبوده من همین جااز تاریخ سینما وتلویزیون به خاطر ساخت این سریال عذرخواهی می کنم .
کم لطفی ها ونامهربانیها
وی دومرتبه تاکید کرده :احساس می کنم پرانتز باز با یکسری کم لطفی ها و نامهربانی ها روبرو شد به دلیل اینکه اطلاع رسانی درباره پخش ومعرفی این سریال و حتی زمان پخ و تکرار آن ضعیف بود واصلا زیر نویس نمی شد .
طناز طباطبایی : مخاطب عام کاررا دوست دارد
از سویی دیگر طناز طباطبایی بازیگر این سریال در گفت وگوی دیگری باهفته نامه سروش گفته :همین چند وقت اخیر در جاهای مختلفی مثل سو پر مارکت وقتی مرا دیده اند از کار تعریف کرده اند .این نشان می دهد که کار ونقش من را باور کرده اند و با آن ارتباط برقرار کرده اند . شاید اگر من قبل از پخش این سریال در خیابان راه می رفتم خیلی جلب توجه نمی کردم . اما امروز همه مرا می شناسند .پس من تاکید می کنم که برخلاف تصور خیلی ها مخاطب عام کار را دوست دارد .این اتفاق هم دقیقا همان چیزی بود که می خواستیم .قرار نبود کاری ساخته شود که منتقدان از آن خوششان بیاید .
حقایقی درباره کیومرث پور احمد
چند سال پیش که مراسم بزرگداشت پور احمد برگزار شده بود دکتر امید روحانی بااشاره به اینکه شهید آوینی پوراحمد را بسیار دوست داشت با نقل قولی از شهید آوینی گفته بود :پوراحمد نمونه آن چیزی است که سینمای ایران می تواند باشد."
گریه شکیبایی
بد نیست بدانید درهمین مراسم خسرو شکیبایی، یکی دیگر از هنرمندان حاضر در مراسم بزرگداشت کیومرث پوراحمد، بود . اوحرفهای تکان دهنده ای گفته بود : "زمانی که در این فیلم پوراحمد از مرگ خود صحبت کرد، چشمان من پر از اشک شد. اما امیدوارم وی زمانی به این روز برسد که تمام کارهای خود را انجام داده باشد. من فقط به عنوان تشکر در اینجا حاضر شده بودم و سپاسگزارم."(خبرگزاری مهر - سال ۱۳۸۵)
پور احمد به روایت فرهادی
اصغر فرهادی هم در این مراسم بزرگداشت گفته بود : "پوراحمد از جمله افرادی است که هر چه می گوید روی ماجراست و در پشت آن چیزی نیست. او در همه گونه های سینمایی فیلم ساخت و این از خصوصیات وی محسوب می شود. این کارگردان بعد از "قصه های مجید" خود را به آن نوع سینما محدود نکرد، بلکه سعی داشت فیلم های دیگری را هم کار کند. او همیشه جزو اولین کسانی بود که بعد از ساخت فیلم هایم به من زنگ می زد و تبریک می گفت."
هنرمندی استثنایی به روایت داوود نژاد
علیرضا داودنژاد هم درباره همکار خود گفته بود : "در این کشور 70 میلیونی چند نفر از خواب بلند شده اند و چند نفر از آنها قصه می نویسند و چند تا از این قصه ها فیلم می شود و اینکه از میان فیلم هایی که بر اساس قصه ها نوشته می شود، چه تعداد مخاطب پیدا می کنند. حس می کنم این بزرگداشت بیشتر از اینکه به کیومرث پوراحمد چیزی اضافه کند، به ما اضافه خواهد کرد. ما اینجا جمع شدیم که بگوییم ما هنرمندی استثنایی داریم که دوستش داریم."
مصائب بی پایان کیومرث پور احمد
کیومرث پوراحمد (متولد روز بیست و پنجم آذر سال ۱۳۲۸) و دانشآموخته کارگردانی سینما است.او کارش را با نقدنویسی آغاز کرد و از ۱۳۵۳ با دستیاری در مجموعه تلویزیونی آتش بدون دود وارد سینما شد.ازمیان آثار او میتوان به فیلمهای بلند ناتوره، بی بی چلچله، لنگرگاه، شکار خاموش، شرم، نان و شعر، به خاطر هانیه ، خواهران غریب و شب یلدا ،اشاره کرد . همچنین مجموعه داستانی قصههای مجید ،ازاین کارگردان است.
مشکلاتی از آغاز فیلمسازی
اما پور احمداز کار گردانانی بوده که برای فیلمسازی با مشکلات بسیاری مواجه بوده است . این مشکلات از زمانی که او فیلمسازی را شروع کرده وجودداشته است . خود پور احمد دوسال پیش در گفت و گویی باهفته نامه شهروند امروز می گوید :وقتی جنگ شروع شد آن زمان در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان بودم به عنوان یک ایرانی فیلمساز احساس کردم باید کاری کنم .با یک گروه ۴ - ۵ نفره و با یک پیکان استیشن رفتیم دزفول واهواز ومی خواستیم بریم سمت آبادان که درست وقتی رسیدیم سه راه شادگان ،درست خبر رسید که آبادان محاصره شده و نتوانستیم برویم آبادان .البته بعد رفتیم بند ماهشهر و قرار بود با " هاور کرافت " مارا ببرند آبادان که نشد .رفته بودیم فیلم بگیریم . البته طرحی که به کانون پیشنهاد کردم کودکان جنگ بود یک مقدار فیلم گرفتیم وآمدیم تهران .ما مقدار زیادی فیلم گرفته بودیم از آواره های آبادای که از شهر فرار کرده بودندزن وبچه مرد با لنگه کفش و دمپایی و ... از آخرین نفرهایی که از شهر زده بودند بیرون،ُبا بعضی هایشان مصاحبه کرده بودیم .وقتی اینها را نمایش دادیم .یک آقایی وسط صحبتها در جلسه بلند شد وگفت شما حق ندارید از بدبختیها وفلاکتها حرف بزنید باید راجع به سلحشوری ها و ایثار حرف بزنید وجلسه به هم خورد ....
پوراحمد درادامه توضیح می دهد که البته من معتقدم مااشتباه نکرده بودیم ما مشاهداتمان را ضبط کرده بودیم منتهی حرف آن آقا به نوعی درست بود... با آن واکنش من دفتر فیلمسازی جنگ را درذهنم بستم ...
مصائب اتوبوس شب
پور احمد حتی وقتی می خواست اتوبوس شب را نیز بسازد با مشکلاتی مواجه شد . خو او دراین باره گفته :قصه واقعی فیلم اتوبوس شب برای حبیب احمدزاده در سن ۱۵-۱۶ سالگی اتفاق افتاده است .خود حبیب احمدزاده در همین سن و سال در آبادان می ماند وهشت سال می جنگد ...عکسهایش است که در آن سن تفنگی که در دستش است ازقد خودش بلندتر است ....
ماجرای ساخته نشدن فیلم شاه بابازی پرستویی وکارگردانی پوراحمد
پوراحمد در همان مصاحبه خود با شهروند امروز به ساخته نشدن فیلم شاه و رابطه آن باساخت فیلم " اتوبوس شب " اشاره کرده ومی گوید : سال ۶۸یا ۷۰بود که که دو سه سال از وقت وعمرم را گذاشتم فیلمنامه را نوشتم وچند بار بازنویسی کردم پرویز پرستویی قرار بود محمد رضا شاه باشد . پریوش نظریه نقش فرح را داشت که چه قدر هم به چهره اش می آمد آقای انتظامی قرار بود شریف امامی شود اکبر عبدی هم قرار بود هویدا شود.دفتر زده بودیم وهزینه کرده بودیم پرستویی می رفت کلاس زبان فرانسه می رفت تمرین اسکی روی آب ....به خاطر کم ظرفیتی عده ای فیلم در مرحله پیش تولید متوقف ماند. برای ساخت اتوبوس شب این تجربه تلخ را داشتم . می ترسیدم وفکر می کردم که عده ای نشسته اند و می گویند کیومرث پوراحمد ؟غلط می کند فیلم جنگی بسازد . نباید بسازد چون خودی نیست ... منتهی خوب بسترش را حبیب احمدزاده فراهم کرده بوداصلا حبیب موتور فیلم بود .
ماجرای کشف شب یلدا
اینکه پوراحمد معتقد است که زمان داور بسیار خوبی برای سنجیدن کیفیت یک اثر است به تجربه او در فیلم " شب یلدا " بر می گردد. پور احمدبارها درباره این فیلم گفته :شب یلدا پس از اکران کشف شد و دیده شد. من زیاد از دوستان واطرافیان و غریبه ها شنیده ام که فیلم را ۵بار ۶بار و ۱۶ بار دیده اند . آقای در سوئد به من می گفت فیلم را سی چهل بار دیده است .
شب یلدا دیگر تکرار نمی شود
البته از نظر پوراحمد فیلمی چون شب یلدا دیگر تکرار نمی شود بخشی از هر فیلمی که آدم می سازد حدیث نفس است . دوز و در جه این حدیث نفس در شب یلدا بیشترین حد است بنابراین دیگر تکرار نمی شود .
آقای پور احمد بعد از این فیلم مرده ای!
جالب است بدانید بعد از یکی از اکرانهای دانشجویی فیلم " شب یلدا "یکی از دانشجویان بلند شد وگفت شما آقای پور احمد بعد از این فیلم مرده ای!پوراحمد می پرسد چرا ؟ آن دانشجو در پاسخ می گوید :برای اینکه دیگر نمی توانی بهتر از این فیلم بسازی !پور احمد نیز می گوید :من سعی خودم را می کنم اگر موفق نشدم انا لله وانا الیه راجعون و اگر موفق شدم که ....
زیادی بومی هستند
پور احود فیلمسازی بوده که حتی خودش نیز اعتقادداشته که بخشی از آثارش با بخشی از مخاطبان ارتباط برقرار نمی کند .خود او دراین باره گفته : به خاطر هانیه را خیلی دوست دارم ولی اصلا با تماشاچی خارجی ارتباط برقرار نمی کند .یا فیلم شرم جزو فیلمهای خوب من است ولی تماشاگرخارجی آن را نمی فهمد ...دوست منتقدی می گفت فیلمهای تو زیادی بومی هستند که نتوانسته اند در خارج از کشور حضور گسترده ومستمر داشته باشند ...
فیلمشناسی :
تاتوره (1363): ورود كیومرث پوراحمد به عرصه فیلمسازی حرفهای. به سنت آن سالها، اثری متعهد در باب ظلم و ستمی كه بیگانگان به بومیان جنوب روا میدارند. داود رشیدی و پروانه معصومی، بازیگران نخست فیلماند.
بیبی چلچله (1363):پوراحمد به فضای ذهنی و احساسیاش نزدیكتر میشود. با داستان غمباری از رابطه بین یك كودك با یك راننده كامیون. بر اساس داستانی از ژوزه هائودودواسكونسلوس. باز داود رشیدی نقش نخست را بازی میكند.
لنگرگاه (1367): بعد از چند فیلم نوجوانانه خارج از جریان اصلی فیلمسازی، لنگرگاه، حركت پوراحمد به سمت فیلمسازی برای مخاطب گستردهتر است. داستان عصیان نرم دو نوجوان، با همراهی علیرضا خمسهی در حال ستاره شدن، به عنوان نمك ماجرا. فیلمساز جای پایش را محكم میكند.
شكار خاموش (1368):پوراحمد دامنه فیلمسازیاش را گسترش میدهد. در دوران رونق كمدیهای كودكانه، شكار خاموش را با حضور خمسه و مهدی هاشمی میسازد. هر چند كه در گیشه به موفقیت چندانی نمیرسد.
شرم صبح روز بعد، سفرنامه شیراز و نان و شعر: (1370 تا 1372): هر چهار فیلم از یك مجموعه تلویزیونی بسیار موفق با عنوان قصههای مجید بیرون میآیند. پوراحمد چهار سال از بهترین بخش دوران فیلمسازیاش را پای مجموعه داستان مرادی كرمانی میریزد و محصول خوبی هم برداشت میكند. منتقدها این فیلمها را تحسین كردند و مردم مجموعه تلویزیونی را. سفرنامه شیراز بینظیر است. شرم برای بیننده تلویزیون، بیش از حد پیچیده و صبح روز بعد، موفقترین فیلمها به لحاظ اقبال مردمی. نان و شعر كه پس از پایان تولید مجموعه و مستقیما برای سینما ساخته شد، مستحق توجه بیشتری است. یكی از شخصیترین آثار كیومرث پوراحمد.
به خاطر هانیه (1373): بازگشت پوراحمد به فیلمهای كانونی آغاز دوران فیلمسازی، با اقبال منتقدان روبهرو میشود، هر چند تماشاگر چندانی پیدا نمیكند. باز با یكی از همان نوجوانهای شیرین و احساساتی، اما كلهشق پوراحمدی روبهرو هستیم، از نوع جنوبیاش!
خواهران غریب (1374):كیومرث پوراحمد داستان جذاب اریش كستنر را زمینهساز كارش قرار داد و براساس قصه دو كودك دوقلو كه پدر و مادرشان را پس از طلاق به هم نزدیك میكنند، پرفروشترین فیلم سال را ساخت. خسرو شكیبایی، در اوج فعالیت حرفهایاش قرار دارد و كودكان فیلم، به سنت آثار فیلمساز، به اندازه كافی تودلبرو و شیریناند. ترانههای ناصر چشمآذر، از جمله براساس ملودی نازنین مریم، از مهمترین عوامل جذابیت فیلم بود.
شب یلدا (1380): بعد از شش سال دوری از سینما، و عزیمت پوراحمد به تلویزیون برای ساخت مجموعه تلویزیونی موفق سر نخ، پوراحمد بازگشت تا یكی از شخصیترین آثار كارنامهاش را بسازد. داستان تلخ فیلم، ریشه در زندگی خصوصی كارگرداناش دارد و محمدرضا فروتن كه از طریق بازی در یكی از نقشهای مجموعه سرنخ، به فیلمهای مسعود كیمیایی راه یافته بود و به یكی از ستارههای سینمای ایران تبدیل شده بود، با بازی در شاهنقش شب یلدا، جای پایش را در سینمای ایران محكمتر كرد. هنوز خیلیها پوراحمد را به عنوان كارگردان این فیلم میشناسند.
گل یخ (1383): پوراحمد تصمیم گرفت موفقیت شب یلدا را در گیشه تكرار كند. پس شجاعانه سراغ طرح اصلی یكی از فیلمهای ایرانی مشهور و پرفروش قبل از انقلاب، سلطان قلبها رفت، در آغاز فیلم نام محمد علی فردین را آورد، اما اثری از این عشق و علاقه در فیلم نیست. گل یخ شاید بدترین اثر كارنامه فیلمسازی پوراحمد است، نه به این خاطر كه قرار بوده یك فیلم پرفروش بازاری باشد، بیشتر به این دلیل كه خوب و گرم ساخته نشده است. فیلم نه فروخت، و نه منتقدها دوستاش داشتند.
نوك برج (1384): پوراحمد میخواست نوك برج را هم با دستهبندی “ساخت یك فیلم دیگر برای پول”، در كنار نوك برج قرار دهد، اما اتفاقا این یكی، خیلی بیشتر از قبلی كار میكند. هم فیلم بهتری است و هم فروش خیلی بهتری نسبت به قبلی داشت.
اتوبوس شب (1385): سالها بعد از شب یلدا، پوراحمد با اتوبوس شب، بار دیگر با آغوش گرم منتقدها و جوایز ریز و درشت جشنها و جشنوارههای داخلی مواجه شد. این فیلمی است با داستانی بر بستر دفاع مقدس كه با نگاه خاص پوراحمد در هم تنیده شده. فیلمی كه به قول خود فیلمساز، در سالهای جنگ نمیشد آن را ساخت.