به چه قیمتی قرار است برای مخاطب شادی آفرینی کنیم
نیکخواه آزاد در گفتگو با هنرنیوز؛
به چه قیمتی قرار است برای مخاطب شادی آفرینی کنیم
وحید نیکخواه گفت: به چه قیمتی قرار است برای مخاطب شادی آفرینی کنیم.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۴۷

در طول جشنواره فیلم های کودک و نوجوان؛ برای سه روز متوالی، کارگاه های آموزشی فیلم نامه نویسی برگزار می‌شود. وحید نیکخواه آزاد فیلمنامه نویس، تهیه کننده و کارگردان سینما، و یکی از اساتید این کارگاه‌ها، درباره چالش های فیلم نامه نویسی برای کودک و هم‌چنین ارزش‌گذاری بر فیلم‌نامه نویسی کودک با ما به گفتگو نشسته‌است.
حقیقت این است که اهمیتی که در ارتباط با سینمای بزرگسال وجود دارد؛ در سینمای کودک کمتر دیده می شود. البته در کشور ما هم اهمیت به فیلم بزرگسال خود در شرایط مطلوبی نیست اما می‌توان گفت، سینمای بزرگسال بیشتر مورد توجه است تا سینمای کودک.مدیران ما بارها و بارها به این نکته اشاره کرده‌اند که باید مخاطب کودک را چنان حرفه‌ای بار آورد که بعد ها به مخاطبی حرفه ای برای سینمای بزرگسال بدل شود اما از این توجه خبری نیست و این موضوع در حد حرف باقی مانده است. هرگز حمایتی از این موضوع نشده. نیکخواه در این باره می‌گوید: مادامی که مدیریت فرهنگی ما خود را تولید کننده می‌داند و جای بخش خصوصی را پر می‌کند؛ وضعیت به همین منوال خواهد بود. این بدین معنا نیست که به فیلم بزرگسال اهمیت بیشتری داده می‌شود و بدان توجه می‌شود. علت آن است که بخش خصوصی به سبب سنت‌های قدیمی در زمینه فیلم بزرگسال دارد؛ در این زمینه فعال تر است. و اگر توفیقی نیز در فیلم های بخش دولتی وجود دارد؛ در همه فیلم ها نیست. فیلم هایی از جمله «راه آبی ابریشم» و «ملک سلیمان» که ارزشمند هستند ولی فروش آن‌چنانی ندارند و از سوی دیگر برخی فیلم های بخش خصوصی که چنین ارزشی ندارند اما فروش زیاد و مخاطبان بسیاری دارند.
این کارگردان در گفتگو با هنرنیوز و در پاسخ به این سوال که این عدم وجود مخاطب به مضمون فیلم‌نامه بر می گردد یا خیر؛ این‌گونه توضیح داد: این موضوع به قصه بر می گردد. چراکه مضمون برای مخاطب در درجه دوم اهمیت قرار دارد. به باور من باید فیلم نامه را به ذهن مخاطب راه داد و بر او اثر گذاشت تا فیلم را دنبال کند. شکل صحیح روایت و گره هایی که در فیلم ایجاد می‌شود؛ سبب می‌شود تا مخاطب پای فیلم بنشیند و آن را با دقت و علاقه دنبال کند.اما بخش خصوصی به مضمون بیش از قصه اهمیت می‌دهد. همین موضوع باعث می‌شود که فیلم های بخش دولتی فروش زیادی نداشته باشند. آن ها به این موضوع توجه می‌کنند که فیلم هایی با مضمون های ارزشمند بسازند و آن ها را در سابقه کاری خود قرار دهند. فیلمی که مضامین قوی توجه دارند. در حالی که من در کارگاه های فیلم نامه نویسی به این موضوع اشاره کردم که این تقسیم بندی ها را فراموش کنیم. فراموش کنیم که فیلم ها یا مبتذل هستند و پر مخاطب و یا ارزشمندند و بی مخاطب. می‌توان فیلمی ساخت که هر دو خصوصیت را داشته باشد. یعنی هم ارزشمند باشد و هم پر مخاطب و یا برعکس!
به غیر از توجه دولتی در بخش فیلم‌نامه نویسی بخشی که به ذهنیت هنرمند باز می‌گردد هم مورد غفلت قرار گرفته است. حقیقت این است که گویی فیلم نامه نویسان هم به نگاهی سهل و ممتنع اکتفا می‌کنند و چندان توجهی به کیفیت اثر مکتوب‌شان ندارند. بسیاری از فیلم‌های کنونی به ویژه در بخش طنز تنها نگاه لذت گرا به فیلمنامه دارند و طنز را در حد یک لودگی ساده پیش می‌برند.به نظر می‌رسد طنز قرار است به هر قیمتی مخاطب را به خنده وادار کند. اما در واقع احترام مخاطب را از یاد برده است.
نیکخواه درباره این آفت که امروز دامنگیر سینمای ایران شده‌است گفت: به هر حال سینما پدیده‌ایست که با اوقات فراغت ما سر و کار دارد.در اوقات فراتر نمی‌توان بار سنگینی را به مخاطب تحمیل کرد. ما مجبوریم وقتی که این پدیده را برای اوقات فراغت در نظر می‌گیریم؛ آن را عنصری لذت بخش بدانیم.
در این جا یک سوال مطرح است و آن این است که به چه قیمتی قرار است یک فیلم برای مخاطب شادی آفرین و خنده دار باشد؟ تا حدی که هویت او خدشه دار شود؟ این نویسنده در پاسخ به این مسئله ادامه داد: لذت بله . اما نه به قیمت ابتذال. اما به غیر از این موضوع نکته دیگری هم هست و آن این است که گاه تصور می‌کنم که فیلم‌نامه نویسان فیلم‌نامه ها را از روی دست هم می‌نویسند. به مجرد آن که یک فیلم‌نامه موفق نوشته می‌شود؛ بقیه فیلم‌نامه نویسان فیلم‌نامه های خود را از روی آن و به تقلید از آن می‌نویسند.شاید به همین سبب است که سینمای کمدی ما به این درجه از کیفیت تقلیل یافته است.جذابیت یک اصل است اما قطعاً جذابیت باید با محتوای با ارزش هم‌راه شود و اثری حایز ارزش را به مخاطب عرضه کند. اگر قرار باشد، یکی از این دو را انتخاب کنم؛ من جذابیت را بر می‌گزینم.
در حال حاظر دو نوع از طنز را می‌توان در میان فیلم‌ها تشخیص داد که هر دو هم توسط بخش خصوصی تولید می‌شوند. یک بخش که به باور بسیاری از منتقدان سینما، نوعی لودگی را در نگاه طنز ترویج می‌دهد؛ به هر شیوه‌ای سعی در ایجاد لذت و خنده آن‌هم با نگاهی سطحی صورت گرفته است. به نوعی می‌توان گفت که احترام به مخاطب در آن نادیده گرفته شده است وتنها به یک لودگی مبتذل برای خنداندن مخاطب بسنده شده‌است. در چنین شرایطی فیلم های نوع دوم که در لفاف طنز زبان به انتقاد می‌گشایند و از درد های اجتماع سخن می‌گویند.
این فیلم‌نامه نویس درباره این نظریه گفت: بحث درباره این موضوع در یک گفتگو نمی‌گنجد؛ اما به نظر من اصل در سینما جذابیت است. حال هر چه پر محتواتر باشد، بهتر است؛ اما نباید بر مخاطب سخت گرفت.
کد خبر: 47671
Share/Save/Bookmark