كارگردان «دموكراسي تو روز روشن» ميگويد: اين فيلم اول من است و قطعا ايراد و ضعف دارد، اما توقع دارم كه وقتي يك فيلمساز اول به سراغ سوژهاي ميرود، ما نيمه پر و خالي ليوان را با هم ببينيم.
به گزارش هنر نيوز به نقل از فارس، «علي عطشاني» سازنده فيلم «دموكراسي تو روز روشن» در كارهايش نشان داده است كه پرداختن به فضاهاي متافيزيكي جزء علايق وي محسوب ميشود و ميكوشد به كارهايي بپردازد كه به نوعي غير متعارف هستند.
در پي اكران عمومي «دموكراسي تو روز روشن»، استقبال مردم و انتقادات مختلفي كه پيرامون اين فيلم در رسانهها مطرح شد، با وي به گپوگفتي درباره اين فيلم نشستيم كه متن آن در پي ميآيد:
فيلمسازي به دور از ملودرامهاي اجتماعي مرسوم
علي عطشاني ميگويد: من فقط دنبال فضاهاي ماورايي به طرز فانتزي نيستم و قرار گرفتنم در اين فضا از فيلمسازي كاملا اتفاقي بوده است.
وي در اين گفتوگو ادامه ميدهد: به صورت كاملا اتفاقي فيلمنامه «پوست موز» به دستم رسيد و خوشم آمد و فيلم را ساختم، در زمان تدوين آن فيلم دوست عزيزي به من گفت كه فيلمنامهاي وجود دارد كه به فضاي «پوست موز» نزديك است و بعد از اين كه اين فيلمنامه را خواندم، مجاب شدم كه كار بر روي آن را شروع كنم. بستر خوبي داشت و فضايش به «پوست موز» هم بسيار نزديك بود و اين مسئله بستر را مهيا ميكرد كه من در كار جديدم از تجربياتي كه در كار قبليام داشتم، استفاده كنم. اما اين فيلمنامه پنج، شش سال قبل نوشته شده بود و در مقاطعي، قرار بود كارگردانهاي ديگر كار كنند. به هر حال همان شب با مسعود احمديان(نويسنده) تماس گرفتم و گفتم اين فيلمنامه را ميخواهم ولي كار بر روي آن، يك سال و نيم بعد آغاز شد و من كاملا اتفاقي در فيلمسازي به اين فضاها كشيده شدم.
وي در ادامه ميگويد: من دوست دارم به دور از ملودرامهاي اجتماعي مرسوم امروز سينما فيلم بسازم و فيلم بعدي من هم ضمن اين كه اجتماعي است، به دور از كليشههاي مرسوم ساخته خواهد شد. اين فيلم در مورد شش خانواده است كه اتفاقاتي بين آنها ميافتد و كاملا ساختار نويي دارد.
علاقه به تجربه گونههاي مختلف سينمايي
وي ادامه ميدهد: دوست دارم در دوران فيلمسازيام، گونههاي مختلف سينما را تجربه كنم و هرگز دوست ندارم روي يك نوع سينما مانور بدهم.
عطشاني در ادامه ميگويد: جزئيات در فيلم «دموكراسي...» نسبت به فيلمنامه بسيار تفاوت كرده است. شخصيتها و داستان همه با وفاداري به فيلمنامه ساخته شدهاند، اما در روتوش نهايي، جزئيات تغييرات زيادي كرده است. مثلا در فيلمنامه آقاي احمديان شخصيت زن نبود، ولي من آقاي احساني را تبديل به خانم كردم كه نقشش را نيكي كريمي بازي كرد ولي پايه و اساس كلي فيلم، همان فيلمنامهاي است كه توسط مسعود احمديان نوشته شده است.
«دموكراسي تو روز روشن» يك فيلم خاص نيست
علي عطشاني ادامه ميدهد: عدهاي ميگويند اگر كاراكتر زن مانند فيلمنامه در فيلم حضور نداشت، «دموكراسي تو روز روشن» يك فيلم خاص ميشد اما من دنبال ساخت فيلم خاص نيستم. فيلم خاص، با فيلم متفاوت فرق ميكند. به نظر من، فيلمنامه «دموكراسي تو روز روشن»، براي يك فيلم خاص نوشته نشده است، زيرا مرگ يك اتفاق خاص نيست و نگاهي هم كه در فيلم به مرگ شده است، خاص نيست. در حقيقت مرگ بين همه موجودات مشترك است، پس به ذاته، خاص نيست.
وي ادامه داد: ما ميتوانيم فيلمي بسازيم كه عموم از ديدنش لذت ببرند و مورد استقبال واقع شود، اما خاص هم نباشد.
آشنايي اتفاقي با «زم»
اين كارگردان جوان ادامه ميدهد: وقتي «پوست موز» را ساختم، سرمايه گذار آن فيلم به مشكل برخورد و كار را رها كرد و من با پنجاه ميليون بدهكاري ماندم تا اينكه بعد از مدتي، سرمايه گذار كپي دي وي فيلم را گرفت تا بفروشد. در آن زمان من به دليل بلاهايي كه سر اولين فيلمم آمده بود بسيار ناراحت بودم. به هر حال تهيه كننده فيلم را به «بنيان فرهنگ و هنر ايرانيان» برد و فيلم را فروخت. من تا آن زمان آقاي زم را نمي شناختم. فقط مقالههايشان را خوانده بودم و ميدانستم مدير روشني است و نگاه خوبي به هنر دارد. بعد از اين كه اين فيلم توسط دفتر آقاي زم خريداري شد به من تلفن زدند و مرا دعوت كردند كه به دفترشان بروم. پس از رفتن به دفتر آقاي زم، از من خواستند كه اگر كار ديگري با اين درونمايه مدنظرم است، شروع كنم كه من بلافاصله كار آقاي احمديان را پيشنهاد كردم.
وي نظر خود درباره «محمدعلي زم» پس از ساخت «دموكراسي تو روز روشن» را چنين ميگويد: هيچكس به جز آقاي زم نميتوانست اين فيلم را به ثمر برساند و اين فيلم كاملا به پشتوانه ايشان كار جلو رفت.
عطشاني در ادامه ميگويد: ايشان يك مرد به تمام معنا است. در طول مدتي كه با هم كار مي كرديم خيليها به ايشان خرده گرفتند كه اين سرمايه را نبايد به يك جوان فيلمساز اولي ميسپرد ولي ايشان پاي فيلم ايستاد و اجازه داد ما كار كنيم و نهايت همكاري را با عوامل فيلم كردند و با توجه به اشرافشان نسبت به مسائل مذهبي، تمام مسائل مذهبي فيلم را به دقت مديريت كردند.
اعتقاد به زيبايي مرگ
وي ادامه ميدهد: در «دموكراسي تو روز روشن» ما به مقوله مرگ ترسناك نگاه نكرديم، به دليل اين كه به لحاظ فكري هم مسئله را اينگونه نميبينيم. فرشته مرگ يكي از فرشتگان مقرب درگاه خداوند است به همين خاطر ما هدفمان بود كه مرگ را زيبا نشان دهيم. همه اتفاقاتي كه براي ما پس از مرگ مي افتد نتيجه اعمال ما است ضمن آن كه در فرهنگ ما، مرگ زيباست به شرط اينكه اعمالمان زيبا باشد.
استفاده از استارها براي بازگشت سرمايه
كارگردان «دموكراسي تو روز روشن» ميگويد: اين فيلم با سرمايه خصوصي ساخته شده ، هزينههاي سنگيني داشته كه بدون حمايت هاي دولتي تامين شده است، پس بسيار طبيعي است كه بخش خصوصي بخواهد سرمايهاش برگشت داشته باشد.
وي ادامه ميدهد: به نظر من خيلي خوب است كه بتوانيم در كارهاي سينمايي از بازيگراني استفاده كنيم كه مردم از ديدنشان لذت ميبرند و بهخاطر آنها به سينما ميآيند كه به واسطه ديدن اين بازيگرها بتوانند ضمنا فيلم خوب هم ببينند. هدف ما اين بود كه در اين كار، يك برآيند خوب داشته باشيم و كار پسنديدهاي باشد كه با استفاده از استارها فضا را مهيا كنيم براي اين كه مردم با سينما آشتي كنند.
همه بازيگرها در خدمت فيلمنامه
علي عطشاني ادامه ميدهد: در «دموكراسي...» همه بازيگرها در خدمت فيلمنامه هستند و كمك ميكنند كه هدف اصلي و پيش بردن داستان را به نحو احسن صورت بگيرد. در اين فيلم سعي شد همه كاراكترها به درستي سر جاي خودشان انتخاب شوند و حركات اضافي و نمايشي نداشته باشند. آنها در اجرا نيز، در وراي كار، هدف كارگردان و فيلمنامه را با بازي كنترل شده جلو بردند.
وي اظهار داشت: آنچه امروز روي پرده ميبينيد، فقط شصت درصد مرا راضي ميكند، ولي بايد بگويم اين نتيجه كار همه بچههايي است كه در اين كار همكاري كردهاند.
«دموكراسي تو روز روشن» سياسي نيست
وي در اين گفتوگو ادامه ميدهد: مسائل مربوط به بيلبوردها و تبليغات، معمولا با مشورت كارگردان نهايي ميشود و طرح اين پوسترها كه امروز ميبينيد، متعلق به من نيست و پرداختن به كلمه «دموكراسي...» به اين درشتي در بيلبوردها، به مسائل سياسي بر نميگردد.
وي ادامه ميدهد: نام فيلم از همان ابتداي نوشتن فيلمنامه همين بوده است، پس بنا به تغيير شرايط نام فيلم ما عوض نشد چون اين عنوان اصلا سياسي نيست. در نتيجه من به هيچ وجه انگهايي را كه به ما ميزنند و ميگويند انتقادهاي فيلم شما سياسي است، نميپذيرم و معتقدم فيلم من و انتقادهاي مطروحه در آن، اجتماعي هستند.
از ابتدا حضور گلزار بلامانع بود اما اصراري به حضور وي نداشتم
كارگردان «دموكراسي تو روز روشن» در ادامه به بازيگر فيلم خود اشاره ميكند و ميگويد: از همان ابتداي فيلمبرداري، ما از اين كه محمدرضا گلزار براي ايفاي اين نقش مشكلي ندارد، مطمئن شديم و در هيچ مرحله از كار به خاطر حضور ايشان دچار مشكل نشديم.
وي اظهار ميدارد: ما براي نقش فرشته مرگ، سه گزينه داشتيم؛ مصطفي زماني، دانايي و گلزار كه به جز گلزار، دو گزينه ديگر ما مشغول كارهاي ديگري بودند. در نتيجه تصميم گرفتيم با گلزار وارد گفتوگو شويم. پس از خواندن فيلمنامه، ايشان صد ميليون تومان قيمت داد و تهيهكننده در نهايت با قيمت نود ميليون با ايشان قرارداد بست.
وي در ادامه ميگويد: من هيچ اصراري براي حضور گلزار در فيلم «دموكراسي تو روز روشن» نداشتم و اگر تهيه كننده ميگفت كه امكان مالي اجازه حضور وي در اين فيلم را نميدهد، قطعا به موارد ديگر ميانديشيديم.
بازي فرخنژاد و تاثيرش در فيلم
اين كارگردان ادامه ميدهد: حميد فرخنژاد در سينماي ايران يك استثنا است. آقاي فراستي در برنامه «هفت» به من گفت مشكل فيلم شما حميد است، در صورتي كه فرخنژاد به نظر من به هر آنچه خواسته رسيده و به يك سقفي در بازيگري رسيده است كه براي كوچكترين پلاني كه ميخواهد كار كند، بدون اغراق زجر ميكشد و اين خصوصيتي از او است كه در كارهاي من بسيار كمكم كرده است.
وي اظهار ميدارد: حميد كسي است كه اگر كارگردانان بتوانند با او تعامل كنند، وزنه مهمي در اثرشان محسوب ميشود.
قانون بايد براي همه به يك نوع و اندازه اعمال شود
وي در ادامه ميگويد: برخي مميزيها در كشور ما به صورت كاملا سليقهاي اعمال ميشود، من با چارچوبي كه براي فيلمسازي در كشورم وجود دارد، مشكلي ندارم اما مشكل از آنجايي آغاز ميشود كه معيار، ميزان و قاعده خاصي وجود ندارد كه به واسطه آن، ما بدانيم چه چيزهايي را اجازه داريم مطرح كنيم و برعكس.
وي درباره اعمال مميزي بر فيلم خود گفت: با اين كه «دموكراسي تو روز روشن» كم ترين مميزي به فيلم ما خورد اما به نظر من همان پلاني كه از فيلم حذف شد بسيار مهم بود و اتفاقا حامل پيام اخلاقي و ديني بود، به هرحال حذف اين پلان اگرچه به ساختمان فيلم ما لطمه وارد نكرده است اما حتما در كليت فيلم تاثير داشته است.
عطشاني ادامه ميدهد: در پارهاي از مواقع، ميبينيم يك كارگردان در فيلمش اجازه دارد مسائلي را مطرح كند كه كارگردانان ديگر جرأت نميكنند حتي به آن اشاره كنند. اين روند به نظر من اصلا درست نيست و قانون بايد براي همه به يك نوع اعمال شود و تكليف از ابتدا براي فيلمساز روشن باشد.
وي ادامه ميدهد: براي «پوست موز» هم اتفاقاتي افتاد كه به همين نبودن يك برنامه مدون بر ميگردد. ما در ابتدا به پيشنهاد يكي از همين آقايان براي فيلم پروانه ويدئويي گرفتيم به اميد اين كه بتوانيم فيلم را در آينده به يك فيلم 35 ميليمتري تبديل كنيم اما بعد از ساخت فيلم متوجه شدم به كلي شوراي سه نفره برچيده شده و ديگر به اين شيوه پروانه نمايش صادر نميشود... در ادامه ما با نوشتن نامه به وزير، مجلس و ... هم هيچ نتيجهاي نگرفتيم.
استفاده از فانتزي در متافيزيك براي جلب مخاطب
اين كارگردان جوان در ادامه گفتوگو با فارس ادامه ميدهد: براي اين كه فضاي متافيزيك براي تماشاگر جذاب شود، در فيلم «دموكراسي...» به سراغ فانتزي و طنز رفتم كه اتفاقا، اين رويكرد جواب داد و بيننده باورش كرد. البته كار با اين فضاي فانتزي، بسيار حساس است و اگر ميزان پرداخت زياد شود لوس ميشود و بيننده را پس خواهد زد. درست به همين خاطر، ما در فيلممان روي المانهاي فانتزي خيلي تأكيد نميكنيم.
وي ادامه ميأهد: معتقدم اين ظرافتها در اجرا بايد با دقت بيشتري انجام شود تا به سمت لودگي نرود
كمبود زمان براي موسيقي و تروكاژ
وي درباره موسيقي متن اين فيلم اظهار ميكند: كارن همايونفر يكي از بهترين موزيسينهاي ما است، ولي براي اين كار، تايم بسيار كمي داشت و ما در راه آمادهسازي اين فيلم، براي تروكاژها هم با همين مشكل زماني روبهرو بوديم.
وي ادامه ميدهد: موسيقي فيلم وقتي درست است كه به بتواند به بيننده كمك كند تا حس پلان را به درستي درك كند. حال ممكن است براي بعضيها اين اتفاق نيفتد ولي اين كاملا سليقهاي است.
مشكلات طراحي صحنه در فيلم «دموكراسي...»
علي عطشاني در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به انتقاد از اين كه برخي از صحنههاي فيلم مانند فصل بهشت خوب درنيامده، ميگويد: اين به دليل مسائل پروداكشني است. اين فيلم تجربه اول من است كه فكر كنم با انجام آن در برخي از زمينهها تجربه جديدي است.
وي ادامه ميدهد: اين فيلم با استوريبورد سه بعدي كار شده است و در واقع، ما اين فيلم را يك بار انيميشن ساختيم كه البته اين مسئله در سينماي ايران غيرمتعارف است.
رسيدن به تجربيات جديد در تدوين
وي ادامه ميدهد: سيستم تدوين ما در اين فيلم پرتابل بود. اين فيلم از معدود فيلمهايي است كه در ايران روي پرده تدوين شده است. در اين فيلم، قاببنديها ، ميزانسنها و تغييرات فرضي، همه تجربيات جديدي در سينماي ما به شمار ميرفت.
عطشاني گفت: من از تدوينگرم خواستم در تمام مدت فيلمبرداري كنار من بنشيند و به اين واسطه تعامل داشته باشيم.
«دموكراسي...» و مهجوري
كارگردان اين فيلم در ادامه گفتوگو با فارس، ميگويد: اين فيلم از ابتداي ساختاش مهجور بوده است. استندهاي فيلممان را نيمه شب از سطح شهر جمع آوري ميكنند، به فيلمهاي ديگر كه هم زمان با ما اكران هستند، توجه شايان ذكر در پخش تيزر ميشود و... اين در حالي است كه ما سعي كرديم يك فيلم ارزشي بسازيم، ولي اصلا حمايت نشديم. در صورتي كه بايد فيلمهايي كه از ابتدا با هزينههاي خصوصي ساخته ميشوند، حداقل در اين مرحله (اكران و پخش تيزر) مورد حمايتهاي دولتي واقع شوند، اما متاسفانه اين اتفاق نميافتد. نه تنها حمايتي شامل فيلم نميشود كه به فيلم من ضربه هم ميزنند و حتي در برنامه تلوزيوني هم به فيلم من ضربه ميزنند...
وي در اين گفتوگو با گلايه شديد از گفتوگويي كه از وي در مجله «پنجره» تنظيم و منتشر شدو نحوه برخورد با فيلم وي در آن مجله، ادامه ميدهد: مگر ميشود آقاي جيراني به عنوان يك فيلمساز به يك كارگردان خاص علاقهمند نباشد!؟ اصلا مجريگري يك چنين برنامهاي براي ايشان مناسب نيست. اين برنامه، نيازمند يك مجري جسور و بيطرف است كه به اين واسطه، امكان چالش را در برنامه ايجاد كند.
فيلم من ضعف دارد اما نيمه پر ليوان را هم ببينيد!
«علي عطشاني» در پايان اين گفتوگو با تشكر از مردنم به خاطر استقبال خوب از فيلم «دموكراسي تو روز روشن» طي سه هفته نمايش عمومي، ادامه ميدهد: اين فيلم اول من است و قطعا ضعفهايي هم دارد. تمام ايرادهايي را كه به فيلم وارد است، به عنوان كارگردان تقبل ميكنم، اما توقع دارم كه وقتي يك فيلمساز به عنوان كار اولش به سراغ سوژهاي ميرود، ما نيمه پر و خالي ليوان را با هم ببينيم.