/فیلمسازی جریان ساز/
رسول صدر عاملی از کار گردانهای مطرح وجریان ساز سینمای پس از انقلاب است که با آثار خود در سه دهه شصت ،هفتاد و هشتاد به شدت در سینمای ایران جریان ساز بوده است .صدر عاملی در زمان انقلاب از روزنامه نگاران مشهور روزنامه اطلاعات درزمان وقوع انقلاب بود که اگر به آرشیو روزنامه های آن زمان مراجعه کنیم نام رسول صدر عاملی نام آشنایی است . فيلمسازي كه زماني يك فيلمساز يوناني او را بهترين فيلمساز سينماي نوجوان در دنيا خوانده بود. فيلمسازي كه اولين تهيهكننده سينماي بعد از انقلاب است و سال گذشته برنامه بزرگداشت او در جشنواره فیلم فجر برگزار شد .
/درباره رسول صدرعاملی/
رسول صدرعاملی از خانوادهاي آمده كه وجهه مذهبي پررنگي داشت. پدرش سالها در مسجدي حوالي چهارصد دستگاه خيابان پيروزي به عنوان امام جماعت و معتمد محل شناخته ميشد و هنوز هم با اينكه چند سالي است «حاجيصدر» در آن مسجد به دليل بيماري پيش نماز نميايستد، همه روي اسمش قسم ميخورند. حاجي به خانوادهاش هم همين تدين با تعهد را آموخته است. اما رسول صدرعاملي هيچگاه نخواست از چيزهايي كه بعضيها به عنوان امتياز از آن استفاده ميكنند، طرفي بگيرد و توشهاي براي خود فراهم كند. او در اين خانواده با انتخاب فيلمسازي راه خود را رفت. ابتدا در روزنامه اطلاعات به عنوان خبرنگار كار خود را آغاز كرد. با اوجگيري انقلاب در پاييز 57 به نوفللوشاتو رفت و همراه با بسياري از خبرنگاران ديگر از سراسر جهان، احوالات آن روز رهبر انقلاب ايران را منعكس كرد. او با همان هواپيماي امام در 12بهمن 57 به ايران بازگشت و كار خود را پي گرفت. ماجراهاي آن روزهاي نوفللوشاتو و افرادي كه در آنجا بودند را سالها بعد در سريالي با نام «خاطرات يك خبرنگار» ساخت. خودش دراین باره گفته است: «انگيزهام از ساخت اين سريال، ديدن آدمهايي بود كه در آن زمان همسن بوديم. دوست داشتم ببينم آن خبرنگاران، بيست سال بعد از واقعه نوفللوشاتو كجايند و چه ميكنند. عجيب بود، هر كدام از آنها براي خودشان كسي شده بودند؛ يكي شده بود سردبير لوموند، ديگري مدير دو شبكه تلويزيوني در فرانسه، بعدي كارش فقط اين بود كه روزي يك ستون مطلب در سايتهاي اينترنتي بنويسد و شاهانه زندگي كند. اما من بعد از سي سال فقط يك فيلمبسازم .(روزنامه های تهران ،همزمان با برگزاری برنامه بزرگداشت او درسال گذشته در جشنواره فجر)
/در آرزوی روزنامه نگار شدن/
صدرعاملي به گفته خودش از روزي كه خودش را شناخته روزنامه را می شناخته و آرزو ميكرده كه روزي يك خبرنگار و روزنامه نگار بشود. او درسال آخر دبيرستان به روزنامه اطلاعات معرفي می شود و همزمان با اطلاعات هفتگي نيز همکاری ميكرد..
کارگردان فیلمهای مطرحی چون " من ترانه 15سال دارم " و"دختری باکفشهای کتانی "زمانی با حضور دریک برنامه تلویزیونی بااشاره به اینکه قبل از انقلاب هيچ وقت به طور جدي به سينما فكر نميكرده، گفته بود: آن قدر شوق روزنامهنگاري داشتم كه سينما برايم جدي نبود و اهميت نداشت. در واقع من از گزارش مطبوعاتي به سينما رسيديم و با مصاحبهاي كه از فرار سه سرباز 17 شهريور به دستم رسيد، فيلم «خونبارش» را ساختم...
/بهت زده درخیابان/
رسول صدر عاملی از دوران انقلاب خاطرات بسیاری داشته که به گفته خودش عميقا بر زندگي او تاثيرگذاشته است . خود اودرباره روز 17شهریور گفته است :
در روز 17شهریور دوستي به اسم احمد سميعي داشتم كه با هم مجروحان را با يك موتور به درمانگاه بهادري در خيابان كرمان مي رسانديم . احمد موتور را مي برد و من عقب مي نشستم و فرد مجروح را نگه مي داشتم .بار سوم يا چهارمي كه مجروح برديم ، آنجا اعلام كردند كه به شدت به خون احتياج دارند . من ماندم كه خون بدهم و احمد رفت كه مجروح بياورد كه ديگر برنگشت. من تا مدتها بهت زده بودم و نمي توانستم بر خودم مسلط شوم. صدر عاملی درزمان انقلاب و همزمان با حضور امام خمینی (ره )در فرانسه ،دراین کشور حضور داشت .خود او دراین باره گفته :من در مون پليه درجنوب فرانسه بودم كه تا پاريس هفت ساعت با قطار راه بود. قبلا با آقاي صالحيار سردبير اطلاعات صحبت كرده بودم و با اصرار ايشان قرار شد كه به پاريس بروم. خلاصه در اتاقم را قفل كردم و راه افتادم. حضرت امام ابتدا مدتي در پاريس در طبقه هفتم يك مجتمع آپارتماني اقامت داشتند و كساني كه مي آمدند اذيت مي شدند . امام گفتند جايي تدارك ديده شود كه مردم راحت باشند و ضمنا جاي خلوتي هم باشد. به اين ترتيب قرار شد كه به نوفل لوشاتو بروند.
در اتاقم را بستم و آمدم پايين و خودم را رساندم به پاريس و همانجا بودم تا وقتي كه امام رفتند نوفل لوشاتو و من هم راه افتادم و رفتم .
حس اوليه من اين بود كه مي خواستم به هر قيمتي آنجا باشم و خيلي ها مخالفت مي كردند . طبيعي هم بود ، چون جاي زيادي نداشتند.
/قلب تپنده تمام اخبار جهان/
صدر عاملی درادامه صحبتهای خود می گوید :من چنان مات و محو شرايط بودم كه باور كنيد تا مدتها متوجه نمي شدم چه خبر است . يك مرد انقلابي به جايي آمده بود كه قرار بودهيچ نوع همراهي و همكاري با او نشود ،غافل از اين كه آن دهكده كوچك ، قلب تپنده تمام اخبار جهان خواهد شد . تمام خبرگزاريهاي بزرگ دنيا در آنجا نماينده داشتند . كلاس خبرنگاري بود.
/تلاش کم نظیر برای ماندن/
خبر نگار سابق روزنامه اطلاعات وفیلمساز مطرح امروز سینمای ایران تلاش کم نظیری برای ماندن پیش امام (ره )داشت .صدر عاملی دراین باره گفته :آغاز فصل زمستان بود . هر روز ساعت نه و ده صبح يك اتوبوس از پاريس ايرانيها را مي آورد نوفل لوشاتو و ساعت چهار بعد از ظهر برمي گشت و ديگر به هيچ وجه وسيله اي براي رفتن نبود . هر چه به من گفتند برو، نرفتم و همان جا در كوچه در مقابل اقامتگاه امام روبروي پنجره ايشان ماندم . عصر شد غروب و غروب شد شب و شب شد نصف شب. هوا بسيار سرد بود و من داشتم مي لرزيدم ، ولي از سرجايم تكان نخوردم .
ساعت دو بعد از نيمه شب بود كه پرده پنجره اتاق حضرت امام تكان خورد و چند دقيقه بعد يك نفر آمد و برايم پتو آورد و خلاصه من رفتم داخل اقامتگاه امام و ماندگار شدم.
/ هدف عالی امام خمینی (ره )/
به نظر رسول صدر عاملی امام و همه مردان بزرگ تاريخ ، همه زندگي و هستيشان متمركز بر هدفي عالي است . درمورد امام ، اين هدف فقط رضايت خدا بود و بس. ايشان فقط به اداي تكليف فكر مي كردند و لذا همه حواسشان متوجه اين بود كه در اين راه ، هيچ امري از نگاهشان پنهان نماند . خاطر آسوده و ذهن بدون اضطراب متعلق به انساني است كه تكليفش با خود و زندگيش روشن است ، وظايفي را كه احساس مي كند بر دوش اوست و نتيجه را نيز با يك توكل محض به خدا واگذار مي كند . وقتي نگران و مضطرب نباشي و خاطر آسوده داشته باشي ، جزئيات را هم متوجه مي شوي و از كنار هيچ موضوعي بي تفاوت نمي گذري.
/زائران حرم امام رضا (ع )به روایت صدرعاملی / .
.فیلم هر شب تنهایی از ساخته های رسول صدر عاملی که این روزها بر پرده سینماهای تهران وشهرستانها قرار دارد فیلمی درباره زائران حرم امام رضا (ع) است . فیلمی که برخی از پخش کنندگان فیلمهای سینمایی پیش بینی می کردند فروش بسیار ناچیزی خواهد داشت ولی برخلاف این پیش بینی ها وباوجود اکران این فیلم در فصلی نامناسب و همزمان با جشنواره ،این فیلم از فروش فوق العاده ای برخوردارشده وهم اکنون فروش این فیلم درتهران به . مرز 500 میلیون تومان نزدیک شده است .
کار گردان فیلم هرشب تنهایی چند ماه پیش وقبل از اکران این فیلم در مصاحبه ای پیش بینی کرده بود که استقبال خوبی از این فیلم شود .اوگفته بود :در هر صورت در بارهي اين فيلم من به يك نكته اطمينان كامل دارم و آن هم اين است كه «هرشب تنهايي» قطعا با مخاطبان بسياري ارتباط برقرار خواهد كرد اما در اين ميان براي من مهم آن است كه اين فيلم بتواند با افرادي كه توجه كمتري به مسائل ديني و عرفاني دارند، ارتباط برقرار كنند.
/هم فیلم ببینید وهم زیارت کنید/
عموم منتقدان سینمای ایران به استقبال از این ساخته رسول صدر عاملی رفته اند .منتقدی درباره هرشب تنهایی نوشته :نكته جالب توجه اينكه صدرعاملي و گروه سازندهاش از زواياي مختلف حرم هنرمندانه استفاده كردهاند تا تصاوير زيبا و بديعي خلق كنند. تماشاي فيلم هر شب تنهايي در واقع مصداق يك تير با 2نشان زدن است؛ چون هم فيلم ميبينيد و هم زيارت ميكنيد.
/بردل می نشیند/
منتقددیگری نیز درباره فیلم صدر عاملی گفته :هر شب تنهايي» در مسير فيلمسازي «رسول صدرعاملي» كه در مسير رويدادهاي جاري اجتماع حركت ميكند، فيلمي پذيرفتني است و فيلمي كه از دل برآيد بر دل مينشيند.
/ناامیدی گیجی وسرگردانی/
شخصيت اصلي فيلم هرشب تنهایی عطیه با بازی لیلا حاتمی شخصيتي پيچيده و چندبعدي است؛ زني که به گفته دکترها بيشتر از چند ماه زنده نيست و يکباره با احساس عميقي از نااميدي، گيجي و سرگرداني، انگار گم شده. عطيه به پيشنهاد و خواست شوهرش به مشهد آمده تا يک روز آنجا باشد و نمي خواهد حتي بيشتر از يک روز بماند. عطيه زني مدرن و امروزي و نويسنده و گوينده راديو است، و حالا يکپارچه ترس خورده و گيج با ورود به مشهد انگار سفر جديدي را در خودش شروع مي کند. انتخاب چنين کاراکتري که دور از قاعده هاي تکراري است، به علاوه عناصر ديگر فيلم باعث مي شود مخاطبان مختلفي با فيلم ارتباط برقرار کنند.
/برزخ ریاو سوئ تفاهم /
خود آقای صدر عاملی در باره ساخت فیلمهایی چون "شب " وهرشب تنهایی گفته است .سالها بود كه در پي نوشتن فيلمنامهاي بودم كه مفهوم «زائر» را به معناي عام آن مورد بررسي قرار دهد و البته نزديكشدن به اين موضوع امري بسيار مشكل بود، چراكه ممكن بود به ريا متهم شوم و يا سوءتفاهم ايجاد شود و اين مسايل پرداختن به اين موضوع را بسيار دشوارتر ساخته بود.
كارگردان فیلمهای شب وهرشب تنهایی ادامه داده: نزديك به سه سال پيش در صحبتي كه با اصغر فرهادي داشتيم، به اين نتيجه رسيديم كه بايد اين بحث را مطرح كرد و در پي آن بوديم كه اين موضوع را در بيش از سه فيلم بررسي كنيم، اما اصغر فرهادي گفت كه نميدانم اين طرح در تصوير چگونه خواهد شد و واقعا هم همينطور بود كه فيلم «شب» در جشنواره قبلي خيلي ديده نشد، اما «هر شب تنهايي» از وضعيت بهتري برخوردار شد و در جشنوارههاي مختلفي كه شركت داشت، گاه نقدهايي درباره آن نوشته شد كه براي خودم هم حيرتانگيز بود.
/فیلمی درباره 17میلیون زائر/
موضوع زائران حرم امام رضا (ع )موضوعی است که به گفته رسول صدر عاملی كسي تاكنون سراغ اين مضمون نرفته است درحالی که در سال 15 تا 17 ميليون زائر به مشهد ميرود كه به اين جامعه تعلق دارند و متأسفانه سينماي روشنفكر ما سراغ اين موضوع نرفته بود.
صدرعاملي آن طور که خودش عنوان کرده به خاطر ساخت دو فیلم شب وهرشب تنهایی درباره زائران حرم امام رضا (ع ) بارها از همهجا متهم شده كه فیلم سفارشي ساخته است درحاليكه اين فيلم به گفته خودش دلي بودو براساس اعتقاداتش آن را ساخته است ..
گروه فیلمبرداری فیلمهای شب وهرشب تنهایی در واقع اولين گروهي بودند كه توانستند در حرم فيلمبرداري كنند . گروه فیلمبرداری بعد از اينكه يك ماه در بيرون كار كردند توانستند دست اندرکاران مدیریت حرم امام رضا (ع )را جلب کرده وبه داخل بروند .اگرچه با توجه به اينكه از انتظامات آستان قدس رضوي اجازه كار صادر شده بود، اما هريك از خادمين براي خود قوانيني داشتند و بعضيها همكاري و بعضيها در تقابل با گروه فیلمبرداری بودند.
/صدر عاملی اعدام باید گردد/.
كارگردان «من ترانه 15 سال دارم» در بخشی از یک نشست با حضور تماشاگران عنوان کرده بود تمام فيلمهاي من بدون استثنا سرآغاز يك جريان فيلمسازي در سي سالهي اخير بودهاند. مثلا فيلم «رهايي» كه توقيف شد به نوعي سرآغاز فيلمهاي جنگي بود وحتي بعدها در قالب مصاحبهاي هشت صفحهاي در سروش، عدهاي گفتند كه براي ساختن آن فيلم بايد مرا اعدام كنند.