تبليغات جهاني، مصائب مسيح يهودي و خاتم پيامبران
زماني كه فيلم جنجالي مصائب مسيح را حدود 4600 سينما در آمريكا و كانادا به نمايش گذاشتند،(7) اين پرسش در ذهنم برجسته شد كه مگر بيشتر سينماداران بزرگ آمريكاي شمالي، صهيونيستها و يهوديان نيستند؟ پس چگونه فيلمي كه ظاهراً ضد يهودي است، در اين همه سينما، با هم پخش شد؟ اعتراضهاي برخي يهوديان عليه اين فيلم را باور كنم يا همكاري گستردة يهوديان ثروتمند و صاحبان سينماهاي زنجيرهاي و تبليغات جهاني با عوامل فيلم را؟ به راحتي سينماداران و اربابان رسانه در آمريكا، ميتوانستند نگذارند اين فيلم پخش شود. درست مثل پويانماي محمد، خاتم پيامبران(8) كه با تلاش شركتي با مالكيت يك عرب در هاليوود ساخته شد و پيش از 11 سپتامبر 2001 تكميل شده بود و بنا بود در 2002 اكران شود؛ ولي به خاطر نياز غربيها و حاكمان صهيونيست كاخ سفيد و هاليوود به ايجاد فضاي اسلام هراسي پس از 11 سپتامبر، بزرگترين دارندگان سالنهاي سينمايي زنجيرهاي آمريكا مثل شركتهاي لوييوز و اي. ام. سي اين فيلم را تحريم كردند. حتي تلاشهاي موفق الحريثي رييس شركت بدر اينترناشنال(9) كه توليد كنندة اين فيلم بود، براي به خدمت گرفتن شركت آيكن پروداكشنز،(10) تهيه كنندة فيلم جنجالي مصائب مسيح نيز بينتيجه ماند.
سرانجام، الحريثي در سال 2005، اسامه جمال رييس شركت توليد و بازاريابي فيلم فاين ميديا گروپ(11) را براي بازاريابي و پخش اين فيلم در كانادا و آمريكا استخدام كرد. تحريم شركتهاي بزرگ لويير و اس. ام. سي هم به حوالي سال 2005، مربوط ميشود. بالاخره با تلاش اين شركت عربي، بنا شد فيلم به مدت يك هفته، هم زمان با عيد سعيد فطر، به مدت يك هفته در كمتر از صد سينماي آمريكا 93 سالن و برخي سينماهاي كانادا به نمايش درآيد. (12) آيا واقعاً ميتوان پذيرفت كه مصائب مسيح كه به طور هم زمان از تبليغات سرسام آور بهره جست و در 4600 سينما به نمايش درآمد – حدود 50 برابر بيشتر از انيميشن مذكور – ضد يهودي بوده است؟
بيشك بايد با تأمل بيشتري با اين اثر مسيحي – كاتوليكي برخورد كرد. چه چيزهايي در اين فيلم پر سر و صدا بود كه با وجود مخالفت برخي يهوديان، سران هاليوود و ابرشركتهاي سينمادار آمريكا، آن را چنين تحويل گرفتند؟ آيا مخالفت برخي يهوديان صوري نبود؟ چرا هم زمان، برخي خاخامها از پخش آن حمايت كردند؟(13) شايد با نگاهي به مضمونهاي اصلي طرح شده در اين فيلم، پاسخ اين پرسشها داده شود.
در مصائب مسيح، گرچه عدهاي از يهوديان، مسبب قتل مسيح (ع) معرفي شدهاند، ولي برخي ديگر از كاهنان و بزرگان ديني يهود، جلسة سنهدرين را ترك كردند و به اين محاكمه معترض بودند. افزون بر اين كه همان عده از روحانيان يهود هم كه باعث تصليب وي شدند، در فيلم با ظرافت تبرئه ميشوند؛ زيرا آنها ابزار اجراي مشيت الهي در تصليب جبري مسيح(ع) بودهاند و از سويي مردم بيتالمقدس هم تصليب او را از سران خود ميخواستند و در پزهاي روشن فكري ليبرال، بايد به دموكراسي احترام گذاشت. آنها كه با سينماي مسيحي آشناترند، به راحتي اين تبرئة يهود و يهوداي خائن را در فيلمهاي ديگري چون آخرين وسوسة مسيح هم ديدهاندكه چطور اينان تنها ابزارهايي براي اجراي تقدير الهي معرفي ميشوند، نه ظالمان دنياپرستي كه به خاطر حفظ قدرت و موقعيت دنيوي خود از دين سوء استفاده ميكنند. همين كه در اين فيلم، عيسي را فردي سكولار، غير سياسي و ذلت پذير ميبينيم، موضع ما را تقويت ميكند. البته اگر اضافه كنيم كه برخي منتقدان در تحليل مصائب مسيح اين نقد را داشتند كه در فيلم بيشتر خشونت و شكنجه مطرح بود نه بررسي دليل سياسي – اجتماعي تصليب ادعايي خود نپرداخته است و با پررنگ كردن مشيت گرايي، ذلت پذيري و سكولار بودن مسيح و اتخاذ شيوة بودايي – هندويي مبارزة مسالمت آميز و منفي،(14) در مسير كلان اربابان هاليوود قدم برداشته است و همين دلايل است كه باعث ميشود اين فيلم همزمان در 4600 سينما نمايش داده شود و فروش خيرهكنندهاي داشته باشد. برخي منتقدان با دقت چنين نتيجه گرفته بودند كه سروصداها هم به نفع فيلم تمام شد و فروش آن را مضاعف كرد. (15)
اين فيلم آموزة پولسي، يوناني، بت پرستانة سه خداگرايي(16) را بارها تكرار كرد و هرچه بيشتر موضع رسمي سه اقنوم گرايي تقويت شد، ستون ضعيف توحيد را در مسيحيت فرو ريخت. ستوني كه برخي دانشمندان منصف مسيحي چون توماس ميشل(17) در حال بازسازي آن بودند و اين به نفع اربابان كليسا و هاليوود نبود. زيرا نفع آنان در گمراهي مردم و عقيدة خرافي تثليث بود نه پر رنگ شدن خط توحيد و ظلم ستيزي و عقلانيت مسيحيان دنيا.
دليل ديگري كه ميتوان براي تأييد اين فيلم به وسيلة يهوديان زيرك دنياپرست آورد، اين است كه در فيلم، آشكارا با استفاده از زبان عبري و نمادهاي عبراني، فرهنگ عبراني فلسطين در قرن اول ميلادي تقويت ميشد و فيلم به طور ضمني بر ريشهدار بودن فرهنگ يهودي در فلسطين و ذوب بودن مسيح و يارانش در شريعت، آداب، سنن، زبان و فرهنگ يهودي صحه ميگذاشت. انگار سازندگان و تبليغاتچيهاي فيلم، ادامه دهندگان راه مارتين لوتر و كتاب معروفش مسيح، يهودي زاده شد (1523 م) هستند. اگر كسي بگويد چنين نيست، اين پرسش بيپاسخ ميماند كه اصولاً چه نيازي براي استفاده از زبان عبري در فيلم وجود دارد؟ مگر تا كنون فيلمهايي كه دربارة حضرت عيسي بن مريم (ع) ساخته شدهاند، با زبان انگليسي نتوانسته بودند منظور خود را برسانند؟ شايد گفته شود كه كارگردان ميخواسته واقعگرايي فيلم را بالا ببرد و البته با كمي تأمل، در اين پاسخ، شاهدي محكم بر ادعاي ما وجود دارد، زيرا واقعگرايي همان عبري گرايي است(18) و حاكميت روح شريعت يهودی بر عيسی در اين فيلم هم مويدی بر ادعای ماست، زيرا می دانيم در تاريخ، کسي که شريعت را از مسيحيت زدود و شريعت يهود را بر آن حاكم كرد، پولس بود؛ عالمي درباري و يهودي كه ادعاي مسيحيت كرد و تثليث، الوهيت عيسي، جسمانيت خدا و الغاي شريعت موسوي و ذلت پذيري و برخي ديگر انحرافهاي مسيحيت را پايهگذاري كرد(19) و با جانشين به حق عيساي نبي(ع) يعني پطروس رسول يا پيتر مقدس (ع) مخالفتهاي زيادي داشت و به عبارتي، جانشيني پيامبر خدا را از او غصب كرد. (20)
پاورقيها:
1. چرا هاليوود پيامبران را مسخره ميكند؟ پيشين.
2. راه و راهنماشناسي معارف قرآني 4 و 5 علامه محمدتقي مصباح يزدي. نشر مؤسسة آموزشي پژوهشي امام خميني(ره). قم. چاپ دوم. پاييز 1379. فصل عصمت. ص 147 و هم چنين بدايه المعارف الالهيه في شرح عقايد الاماميه. شيخ محمدرضا مظفر. محاضرات استاد سيد محسن خرازي. جزء اول. مؤسسه النشر الاسلامي. التابعه لجامعه المدرسين بقم المقدسه. چاپ ششم. 1420 ه. ق. عقيدتنا في عصمه الانبياء. ص 246.
3. عبدالحسين خسروپناه. كلام جديد مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزة علمية قم. چاپ اول. پاييز 1379. قم. ص 293.
4. ژان دارك (Jeanne dArc) اثر لوك بسون فرانسوي (Luk Besson) با نام كامل فرستاده، داستان ژان دارك (The Messenger:The Story of Joan of Arc) محصول سال 1999 ميباشد. اين اثر چندمين فيلمي است كه دربارة اين دختر فرانسوي، در قرن بيستم ساخته ميشود. اولين نسخة فيلم ژان دارك با نام مصائب ژان دارك (Lapassion de JeanedArc) در سال 1927 به صورت سياه و سفيد توسط كارل تئودور دراير ساخته شد و در 1928 در پاريس به مدت 110 دقيقه اكران شد فيلم ديگر ژان دارك با بازي اينگريد برگمن در نقش ژان توسط ويكتور فلمينگ – كارگردان بر بادرفته – در سال 1948 ساخته شد. برتولت برشت شاعر و نمايشنامه نويس و كارگردان تئاتر آلماني (1956-1898) هم بر اساس داستان اين قهرمان باكرة شجاع فرانسوي، نمايشنامهاي تراژيك به نام ژان دارك نوشته است. فيلم دنبالهدار ژان: دختر جوان هم در سال 1993 با بازي ساندرين بونر ساخته شد. در سال 1996 نيز خانم كاترين بيگلو، لوك بسون را مدير توليد پروژهاش – ژان دارك – كرد ولي به دليل اختلاف با هم بر سر انتخاب نقش اول دو فيلم ساخته شد كه 1998 فيلم ژان دارك خانم بيگلو به نقش اولي ميراسوروينو پخش شد و 1999 فيلم لوك بسون به نقش اولي ميلا يوويچ پخش شد.
5. حسين پورستار در مطلبي با نام آيا همه چيز تمام شد؟ در وبلاگ www. poorsattarkhodam. persian blog. com به تاريخ 2/5/1385.
6. شيطان در قسمي اعتراف كرد كه:
فبعزتك لاغوينهم اجمعين الاعبادك منهم المخلصين
يعني: به عزت و جلال تو (خدا) سوگند كه همگان را گمرا خواهم كرد مگر بندگان مخلص (خالص شده) را سورة ص. آية 83.
7. جنجالهايي كه به نفع فيلم تمام شد. مجلة دنياي تصوير، شمارة 130. خرداد 1383. ص 69.
8. فيلم Muhammad the last prophet به كارگرداني يكي از كارگردانهاي خوب والت ديسني به نام ريچارد ريچ كه سال 2001 پيش از حملات 11 سپتامبر، ساخت فيلم را تمام كرد. تهيه كنندة فيلم، موفق الحريثي رييس شركت بدر انيترنشنال (Badr international) بود و فيلم حدود 12 ميليون دلار خرج برداشت و در سال 2004 پس از تحريمهاي فراوان شركتهاي توزيع و پخش فيلم و موانعي كه بر سر راه نمايش عمومي فيلم ايجاد شد، شركت مستقل فاين ميديا گروپ (Fine media Group) به رياست اسامه جمال پخش آن را به عهده گرفت. اين انيميشن نود دقيقهاي مورد تأييد الازهر هم واقع شد. ضمناً يك نسخة عربي هم به توليد شركت البدر، به رياست محيالدين السعديه رسيد.
9. Badr International co.
10. Icon productions co.
11. Fine Media Group.
12. آخرين پيامبر. با شكوه و زيبا. منبع پيشين.
13. حتي تظاهراتي عليه فيلم توسط يهوديان سامان داده شد و به دليل اين كه پدر مل گيبسون نقدهايي به هولوكاست داشته است، زخمهاي كهنهاي تازه شد؛ برخي يهوديان از فيلم حمايت كامل به عمل آوردند و اتهام كشتن مسيح را به برخي علماي دنياپرست يهود و روميان متوجه دانستند.
14. دربارة ترويج فيلم از شيوة بودايي – هندويي گاندي كه روش مبارزة منفي بود، نك: تحليلي بر فيلمنامة مصائب مسيح، چون برهاي راهي مسلخ. اشكان راد. مجلة فيلم نگار. شمارة 22. تير 1383. ص 48.
15. جنجالهايي كه به نفع فيلم تمام شده. منبع پيشين.
16. دربارة تأثيرات پولس از بت پرستان نك: مسيحيت شناسي مقايسهاي، محمدرضا زيبايي نژاد. نشر سروش. چاپ اول. سال 1382. تهران. ص 91 به بعد.
17. كلام مسيحي. توماس ميشل. حسين توفيقي. نشر مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب (نشر اديان). چاپ اول. 1377. هم چنين در رابطه با مسيحيان مخالف تثليث نك: تاريخ جامع اديان. جان بايرناس. علي اصغر حكمت. شركت انتشارات علمي و فرهنگي. چاپ سيزدهم. بهار 1382. تهران. ص 681. در اين منبع ميخوانيم:
ميكائيل سروتوس اسپانيايي، رهبر فرقة اونيتارباتيسم يكي از فرقههاي پروتستان مشاهده كرد كه پس از مطالعة دقيق صحف عهد جديد، مسئلة تثليث كه بر حسب اعتقادنامة نيقيه براي عموم مسيحيان امري مسجل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد كه اين عقيده، كفر محض و باطل است. سپس رسالة دربارة خطاهاي تثليث در 1531 منتشر كرد.
متأسفانه در 1553 خود پروتستانها او را زنده زنده در آتش سوزاندند. امروزه در لهستان و ترانسياواني پيروان عقايد او كه مخالف تثليثند، يافت ميشوند.
18. زبان. راهي براي نفوذ صهيونيسم. پيشين.
19. تاريخ جامع اديان. منبع پيشين. ص 616.
20. تبار انحراف. پژوهش و نشر مؤسسه اطلاع رساني و مطالعات فرهنگي لوح و قلم. چاپ يكم. پاييز 1383. قم. ص 191. با نام مسيحيت پولسي: عمليات يهود براي تخريب دين مسيح و هم چنين در تاريخ جامع اديان، ص 616 به اختلافات پولس و ساير حواريون اشاراتي شده است.
محمدحسين فرج نژاد