تحليلي از انتصاب پدر انيميشن ايران
بنيان گذاران انيميشن ايران
تاريخ : سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۴۹
هر چند به شنيدن حرف ها و اعمال باور نكردني عادت كرده باشيم، باز برخي مسايل و برخوردها جاي تأمل دارد به خصوص وقتي فاصله زماني آن كوتاه باشد. سال 85 يا 86 مراسم بزرگداشتي در تالار امام علي (ع) برگزار شد كه به بزرگداشت «نورالدين زرين كلك» اختصاص داشت و او را به پدر انيميشن آكادميك ايران ملقب نمودند. مراسم كاملاً رسمي بود و معاونت سينمايي ارشاد آقاي «جعفري جلوه» يكي از سخنرانان آن مراسم بود و اين به عنوان هاي زرين كلك رسميت بيشتري مي داد. (پرده اول)
اما پرده بعدي ملقب كردن «اسفنديار احمديه» به پدر انيميشن ايران و در پس پرده قرار دادن اقدام قبلي بود حال پدر انيميشن آكادميك ايران چه فرقي با پدر انيميشن ايران دارد؟ و داشتن اين همه پدر خود پرسش برانگيز است.
آن چه بيش از اين القاب اهميت دارد مفهوم و مراتب و معيارهاي اين انتخاب هاست كه به نظر مي رسد آن قدر حساب شده و سنجيده نيست. اسفنديار احمديه نخستين انيميشن ايران را توليد كرده و سيزده ثانيه ملانصرالدين را به حركت درآورده، اما هر چه انجام داده در طول اين پنجاه سال تأثير چنداني در انيميشن ايران بوجود نياورده است، يا دقيق تر بايد پرسيد چه معياري براي انتخاب ايشان به عنوان پدر انيميشن ايران لحاظ شده است. در مورد زرين كلك نيز اين سئوال اساسي پيش مي آيد كه ايشان پس از تأسيس مدرسه فارابي چند شاگرد تربيت كرده است و آن شاگردان چه تأثيري در انيميشن ايران داشته اند تا در مي يابيم آيا به درستي اين لقب به ايشان منتصب شد يا خير؟
انيميشن ايران سرشار از فضاهاي پژوهش نشده و پرسش هاي بدون پاسخ فراوان است كه عناوين فوق مي تواند بخشي اساسي را به خود اختصاص دهد. معيار سنجش اين عناوين چيست؟ و آيا سير و سفر فيلم در جشنواره مي تواند يكي از معيارها باشد. يا تدريس انيميشن به شاگردان يا به همراه ديگران تأسيس انجمني كه بتوان انيماتورها را گرد هم جمع كرده يا ايجاد و برپاكردن يك شيوه، يك سبك يا شايد پايه هاي يك مكتب، يا شايد شهرت و محبوبيت در بين همكاران.
اما آن چه به نظر مي رسد در مورد انيميشن مورد غفلت واقع شده و در پس اين جنجال ها و هياهو گم شده است، چيزي است كه انيميشن ايران بر پايه آن ماندگار شده است. بهتر آن است به جاي پدر خواندن يا پس گرفتن آن عنوان و جايگزيني پدري ديگر به اين پرسش پاسخ دهيم، انيميشن ايران بر پايه بنيان هايي اساسي شكل گرفته است كه هر كدام به روش يكي از بزرگان نهاده شده است. ناميدن پدر يا يافتن كسي به نام پدر ضايع كردن حقوق معنوي ديگران است. بر اهل پژوهش پوشيده نيست كه ميراثي كه «علي اكبر صادقي» براي انيميشن ايران به ارمغان گذارده است پايه هاي مكتب انيميشن تهران است كه در قالب دكتريني در آينده- اگر عمري باقي بود- تقديم خواهد شد. مكتبي كه با «پرويز نادري» شكل كامل تري به خود مي گيرد و زرين كلك نيز سنگي بر آن بنا مي افزايد و اين پايه ها درگذر زمان استمرار و تكامل مي يابد. آثارش در زمان خود به كشورها و جشنواره هاي مختلف سفر مي كند و جواي متعددي را درو مي كند. اما مهم تر آن جايزه ها آن چيزهايي است كه پايه مكتب مي شود.
يا آن چه «فرشيد مثقالي» به عنوان يك گرافيست، يك نوجو و نوگرا به انيميشن ايران هديه مي دهد و از انيميشن ايران چه در شيوه روايت چه در ساختار آثار بديع و گران بها به وجود مي آورد كه تأثير آن را هنوز در آثار نسل بعد مي توان رديابي كرد از استقبال در جشنواره ها مي گذرم كه معياري براي برتري آثار نيست. هستند آثاري كه حتي بهترين جايزه جشنواره كن را به دست آورده اند، ولي بر پايه يك فرض غلط بنا شده اند طعم گيلاس «كيارستمي» از اين دست است.
يا آن چه «نفيسه رياحي» با نگاه كودكانه و زنانه اش با روايتي شيرين به انيميشن ايران هديه داده است. همين طور مي توان از «نصرت كريمي» پيش از كانون نام برد، اما زرين كلك در اين وادي، آثار پرفراز و نشيبي در كنار اثر دخشاني چون امير حمزه دلدار و گور دلگير دارد، آثاري معمولي هم دارد كه گرچه او را هم مي توان در عرصه هاي مختلف هنرمندي تأثيرگذار و يكي از بنيان گذاران قلمداد كرد. پيشنهاد مي كنم بياييم به دور از هياهو با نگاهي پژوهشگرانه به جاي پدر قلمداد كردن اين يا آن به همه تأثيرگذاران انيميشن ايران به عنوان بنيان گذاران واقعي انيميشن ايران بنگريم و هر كدام را پايه، ستون و شالوده انيميشن ايران بدانيم.