ناگفتههای محمود استادمحمد از تئاتر و هنر
تاريخ : يکشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۲۸
استاد محمد در بخشی از این گفتوگو با انتقاد از وضعیت هنر در جامعه و نبود تعریف مشخص از آن، اظهار داشت: «وقتی معنای هنر گم میشود به همین جایی میرسیم که الان رسیدهایم. الان چه در زمینه ادبیات و چه در زمینه هنرهای تجسمی و نمایشی با معنای درست هنر روبرو نیستیم.»
او با اشاره به وضعیت نگاه تحلیلی به هنر در دهههای 40 و 50 گفت: «اگر به لیست کتابهای انتشارات امیرکبیر یا خوارزمیها، در سالهای 40 و 50 نگاه کنیم میبینیم که کلی کتاب درباره تعاریفی همانند اینکه هنر چیست؟ ادبیات چیست؟ در آن زمان کتابهایی نوشته میشد که بگوید اصلا هنر چه میگوید و چه میخواهد و وظیفهاش چیست، مردم از آن چه توقعی دارند؟»
او ادامه داد: «اما الان اصلاً این نوع تیترها و این نوع کتابها را در ویترین کتابفروشیها نمیبینم. در دانشگاه هم آن زمان بسیاری از استادها با وسواس یک ترم را به تعریف هنر اختصاص میدادند اما الان هنر برای دانشجو تعریف نمیشود. و این گم شدن معنای هنر نتیجهاش همین میشود که هر چیزی را به عنوان هنر تحویل مردم میدهند.»
استادمحمد اظهار داشت: «خیلی چیزها نظم و انضباط و معیارهایش را از دست داده. یک وقتی معلم پیر و مرشد تئاتر عزت و احترام داشت و شاگرد را با اسم معلم میشناختند و اصلا شاگرد ارزش پیدا نمیکرد. اگر در 20 سالگی مرا جدی گرفتند چون شاگرد بیژن مفید بودم! بدون اسم او من ارزشی نداشتم.»
متن کامل این مصاحبه در شماره نوروزی نشریه «مشق آفتاب» منتشر شده است.