عبدالله كوثري(مترجم ادبيات لاتين) در گفتگو با خبرنگار ايلنا؛ به تشريح چگونگي روند جريانهاي ادبي در كشورهاي امريكاي لاتين و عواملي كه باعث شدند ادبيات اين كشور در جهان داراي تشخص و ويژگيهاي متمايز باشد، پرداخت.
ازنظر وي، جريانهاي ادبي در كشورهاي آمريكايي لاتين از ديرباز با فضاها و موقعيتهاي سياسي عنان به عنان حركت كردهاند و شرايط ويژه حكومتي در اين كشورها منجر شده كه نويسندگان آن؛ با نگرش و رويكرد خاصي كار نويسندگي را دنبال كنند.
كوثري در توضيح ايجاد چنين رويكردهايي گفت: از آنجاكه كشورهاي آمريكاي لاتين در حوزههاي فلسفي و عملي؛ پيشنه قابل توجهي نداشتهاند و از طرفي چون امكانات و ظرفيتهاي مناسبي در حوزه ادبيات در اين كشورها وجود داشت؛ اين جوامع سعي كردند هويت ملي خودرا بستر ادبيات استوار كنند.
وي در اين باره ادامه داد: چنين رويكردي در ادامه با پيدايش جنبشهاي ملي در قرن 19 تشديد شد و نويسندگان به مسائل ملي بيش از پيش متمركز شده و به نوعي بيشتر به مسائل مربوط به جوامع خود و مشغلههاي موجود در آن زمان براي اين جوامع پرداختند.
كوثري از اين حيث معتقد است، ادبيات لاتين طي چنين فرايندي به آيندهاي از سياست و فرهنگ بدل شده كه طبيعتا هيچ يك از اين دو شاخصه را نميتوان از ديگري مجزا و بدون تاثير خواند.
وي در ادامه سخنانش به بعد ديگري از اين فرايند اشاره كرد و در اين باره اظهار داشت: كشورهاي آمريكاي لاتين علاوه بر آنچه ذكر شد از امكانات ديگري نيز در حوزه ادبيات برخوردار بودند كه مهمترين اين امكانات؛ رايج بودن چندين زبان همچون انگليسي و اسپانيولي در اين كشورهاست.
اين مترجم افزود: به عبارتي؛ ادبيات لاتين از ميراث عظيم ادبيات اروپا كه صد البته پايههاي اوليه ادبيات كشورهاي لاتين را تشكيل دادهاند، بهرهمند بود و اين مساله در تاثيرپذيري نويسندگان بزرگ لاتين از بزرگان كشورهايي چون فرانسه كاملاً مشهود است.
وي ادامه داد: در چنين بستري نبايد از عنصر هوشمندي و پويايي در بين نويسندگان لاتين غافل ماند. آنها دريافتهايي كه از ادبيات غني اروپا داشتند را به مدد چنين عناصري در فرهنگ و جغرافياي خود بومي ميكردند و در اين عرصه روز به روز به ساختاري متشخص و منحصر به فرد نزديك شدند.
كوثري همچنين در برشمردن امكانات موجود در ادبيات لاتين اضافه كرد: شرايط اقليمي گوناگون همچون مناطق جنگلي و كويري و همچنين تعدد نژادي كه شامل سياهان و سفيد و سرخ پوستان ميشد در بعدي ديگر باعث شد نهال ادبيات لاتين در چند خاك مختلف ريشه بدواند و رشد كند.
وي گفت: جريانهاي ادبي در كشورهاي لاتين به روند رو به رشد خود ادامه داد و در ادامه در دهههاي 40 و 50 ميلادي با آثار نويسندگان چون كارپنيتر و آستورياس با تشكيل سبك رئاليسم جادويي نمادين شد.
كوثري درباره پيشنيه ادبيات در كشورهاي لاتين نيز افزود: ترجمه داستانهاي اسطورهاي همچون داستان دن كيشوت در قرن 16 و 17 آغازگر جريان رماننويسي در كشورهاي امريكاي لاتين شد.
وي همچنين به نقش ويژه ادبيات فرانسه اشاره كرد وگفت: ادبيات فرانسه در دورهاي؛ قبله آمان نويسندگان لاتين بود. خصوصا از ميانهي قرن 19 ميلادي؛ حركتهاي سبك سورئال بر نويسندگان لاتين تاثيرات ويژهاي داشت با اين وجود؛ آنچه كه مهم است حفظ استقلال ادبيات لاتين ازسوي نويسندگان بود.
مترجم آثار ماريو باراگاس يوسا در ادامه به روند نويسندگي اين نويسنده شهير پرويي پرداخت و دراين باره افزود: يوسا در سال 1936 بدنيا آمد بنابراين دوران نوجواني و جواني او مقارن است با دورهاي كه نويسندگاني چون كارپنيتر؛ نويسندگي ميكردند و ادبيات لاتين به جايگاه نسبتا پايداري رسيده بود.
وي ادامه داد: يوسا با ورود به چنين فضايي به فرانسه سفركرد و تحصيل در اين كشور باعث شد كاملاً بازبان و ادبيات فرانسه آشنا شود.
كوثري خاطرنشان كرد: حتي خود يوسا در كتاب عيش مدام به اين نكته كه تحت تاثير فلور بوده است؛ اذعان دارد. بنابراين يوسا به خوبي توانسته است با آشنايي و بهرهمندي از آثار فرانسوي و اروپايي؛ سطح آثار خود را ارتقاء دهد. به اعتقاد من؛ اگر نگوييم يوسا؛ بزرگترين نويسنده آمريكاي لاتين است قطعا بزرگترين نويسنده تاريخ پرو است.
كوثري درباره كانديداتوري يوسا در انتخابات سال 1990 و رياستجمهوري پرو گفت: همانطور كه خود يوسا نيز بعدها در كتاب ماهي بيرون از آب؛ اعتراف كرد، اين كار اشتباه بزرگي ازسوي وي بوده است، من نيز معتقدم كار او اشتباه بود. يوسا با چنين اقدامي مدتها از ادبيات دور افتاد. از ديگر اقدامات قابل سرزنش او وحدت با برخي از چهرههاي بدنام از تفكر راست بود. درمجموع بايد بگويم كه من به عنوان مترجم؛ خيلي خوشحالم از اينكه او در اين انتخابات پيروز نشد زيرا به اعتقاد من؛ اگر اين اتفاق ميافتاد به قيمت پايان يافتن كار نويسندگي يوسا تمام ميشد.
كوثري ضمن بيان اين مطلب كه يوسا؛ انسان باهوشي است، گفت: او بدون شك يكي از روشنفكران آمريكايي لاتين است كه همواره به تفكر چپ شهره بوده است. او در دهههاي 50 و 60 از تفكرات فيدل كاسترو طرفداري ميكرد اما در ادامه با ايجاد تفكرات توتاليتر ازسوي رهبر كوبا؛ مخالفت خود را با آن اعلام كرد.
وي در وصف فضاهاي سياسي دهههاي اخير كشورهاي لاتين اظهار داشت: در دو دهه قبل؛ كشورهاي لاتين كم و بيش با فضاهاي تاريك سياسي و حكومتهاي ديكتاتوري دست به گريبان بودهاند. اين حكومتهاي درمقابله با نويسندگان و روشنفكران واكنشي سخت داشتند كه اغلب به محكوميتها و تبعيدهاي عده قابل توجهي از آنان منجر شده است به نوعي كه اكثر اين افراد بخش اعظم زندگي خود را در خارج از مرزهاي كشورهايشان و خصوصا در اروپا گذراندهاند.
اين مترجم درمورد يوسا و اختلاف نظرهاي حكومتي عليه او گفت: يوسا در آثارش همواره دولتهاي پرو را به چالش كشيده است. او نه تنها بهعنوان يك نويسنده مشهور بلكه حتي در حوزههاي سياسي جايگاه ويژهاي در پرو دارد. مصداق اين كلام پيش گرفتن يوسا در دور اول انتخابات رياستجمهوري از رقيباش است.
گفتني است كه يوسا بجز مواجه شدن با ممنوعيت انتشار چند اثرش در پرو ازسوي مسوولان دولتي اين كشور؛ محكوميتي نداشته است. به اعتقاد كوثري اين مساله به اين دليل است كه يوسا هميشه در هنگام خطر در اروپا بسر ميبرد.