به گزارش هنرنیوز؛ هرچند دیر زمانی است که به دلیل عدم توجه سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی حفاظت از آثار تاریخی اخبار تخریب بناهای تاریخی و دخل و تصرف در آنها به اخباری عادی، تکراری و روزمره تبدیل شده است اما شنیدن این که سازمان میراث فرهنگی خود در دل خانه میراث فرهنگی دست به چنین اقدامی بزند حکایت تلخ و مصداق «وای به روزی که بگندد نمک» است.
ارگ آزادی بنایی با معماری اسلامی- ایرانی مربوط به دوره پهلوی دوم و جمهوری اسلامی است که در ۲۴ اسفند سال ۸۳ به شماره ۱۱۴۰۰ به ثبت ملی رسیده و محل اصلی استقرار سازمان میراث فرهنگی است اما این بنا نیز همچون سایر بناهای ثبتی از گزند تغییر کاربری و دخل و تصرف در امان نمانده است.
چندی پیش قرار بود در راهرو پشتی دفتر معاونت کل میراث فرهنگی ( مسعود علویان صدر ) آسانسوری برای دو طبقه ساختمان نصب شود! که به دلیل طولانی شدن زمان بستن قرارداد ( حدود ۵- ۶ ماه) و تلاقی آن با گرانی دلار و کمبود اعتبار، نصب آسانسور مقدور نشد و به همین دلیل اکنون فقط از پله این سازه اضافه شده استفاده میشود.
اما اکنون با این تغییرات چه بر سر ساختمان معاونت میراث فرهنگی آمده است؟ به گفتهی کارشناسان سقف اتاقک پشت بخش کارگاه سفالگری برای احداث آسانسور برداشته شده است. پنجره پشت بام این بخش تنها مکانی بود که از راهروهایی که به اتاق ریاست راه داشت، دیده میشد و راهی برای آمد و شد در این قسمت وجود نداشت. اما اکنون یکی از دیوارههای بیرونی راهرو بالا خراب شده و سقف آنجا را هم برداشتند. در ادامه اتاقکی را ساختند و به آن یک راهرویی اضافه کردند که به بخش معاونت راه داشته باشد.
با نگاهی به بنا درمی یابیم دیوارهها طبقات اول و دوم در یک راستا صاف بالا آمدند و حالت پلکانی ندارند اما این اتاقک حدود ۶۰ الی ۷۰ سانتیمتر عقبتر از این راستا است. در عین حال یک طبقه پله اضافه کردند که ارتفاع پلههای اولیه ۱۶ سانتی متر بوده اما پلههای کنونی دارای ارتفاع ۲۲-۲۳ سانتی متر هستند. همچنین در تمام دست انداز پلهها که آجرچین است سطح رویه با چوب پوشیده شده اما اکنون در پلههای اضافه شده نه تنها یک ردیف آجرچین برای همخوانی با سازه اضافه نکردند بلکه این پلهها دارای دست اندازهای استیل شدند؟!
از سویی در تمام پنجرههای ساختمان دو سه رج آجر کاری انجام شده و دارای تورفتگی است اما اینجا حتا پنجرهها را هم سطح دیوار گرفتند.
همچنین در کلاف سقف از آهن ۳۰ استفاده شده است در صورتی که وقتی جایی قرار است فقط سقف داشته باشد و بار زنده و مردهای به آن وارد نشود دلیلی برای کاربرد این نوع تیرآهن وجود ندارد و تیره آهن شماره ۱۸ کفایت میکند. به همین دلیل برای آن که فشار کمتری به سازه وارد شود به جای آجر از سقف « ساندویچ پنل» استفاده کردهاند که به گفته کارشناسان همین امر باعث شده از قابهای مهتابی برای نصب هواکش در سقف استفاده کنند که به دلیل سنگینی وزن ساندویچ پنل آنها را نگه نمیدارد.
اکنون به کمک تعداد زیادی پیچ این ساندویچ پنلها به سقف نگه داشته شدهاند که مطمئناً با کوچکترین ضربهای امکان دارد در سر کسی سقوط کنند.
به گزارش هنرنیوز، نکته جالب توجه آن که چندی پیش نیز شهرداری به دلیل تخلف سازمان میراث فرهنگی و ساخت و ساز در یک بنای ثبتی سه روز کار را تعطیل نموده است.
حال این پرسش مطرح است که آیا چنین اقداماتی در یک بنای ثبتی آن هم در دل سازمان میراث فرهنگی ضروری بوده است؟ و اگر هم چنین هم بوده چرا این کار حداقل براساس هماهنگی با معماری کل سازه انجام نشده است؟ مگر در کل سازمان میراث فرهنگی دست انداز استیل وجود دارد؟ در کدام بنای تاریخی استیل به کار رفته که این دومی باشد؟ این امر بیانگر است که مسوولان میراث فرهنگی چقدر به حفظ یکپارچگی بنای ثبتی پایبندند و چقدر به عمران و مرمت آشنا هستند که در جایی که تیرآهن ۱۸ نیاز است از تیر آهن ۳۰ استفاده میکنند؟
دکتر مهدی حجت- رییس ایکوموس ایران و کسی که پس از انقلاب در طراحی بخشهایی از ارگ آزادی دست داشته است - در این باره اظهار میکند:« در اصل این موضوع که ارگ آزادی هنگام ثبت با چه عنوانی ثبت شده است، اشتکاک وجود دارد. این که آیا این بنا ارزش تاریخی داشته یا نه؟ از سویی ارزش معماری و فرهنگی خیلی زیادی هم ندارد. این بنا در سال ۱۳۵۵ بهره برداری شده اما کار اصلی آن در سال ۶۴ به اتمام رسیده است اما چون دوستان هر چیزی را که مایلند ثبت میکنند این بنا هم ثبت شده است. اما این که بنای مذکور به دلیل حیثیت و اسم سازمان میراث فرهنگی نباید شاهد دخل و تصرف زیادی باشد هم سخن کاملاً صحیحی است.»
یکی دیگر از کارشناسان هم معتقد است:« ما سازمان میراث تاریخی نداریم، سازمان میراث فرهنگی داریم. پس اگر بنایی مانند حسینیه ارشاد یا موزه هنرهای معاصر یا ارگ آزادی شأنیت تاریخی هم نداشته باشند و با توجه به شأن فرهنگی ثبت ملی شده باشند، باز هم حفظ آنها ضروری است. بنابراین اگر بخواهند در هر بنای ثبت ملی با هر شأنیتی تغییراتی بدهند باید فقط و فقط در موارد ضروری باشد که به حفظ اثر کمک کند نه این که دخل و تصرفی باشد که یکپارچگی اثر را از بین ببرد.»
دکتر حجت هم این پرسش را مطرح میسازد که اگر کسانی زمانی معتقد بودند این بنا قابل ثبت است پس چگونه در آن چنین کارهایی انجام میدهند؟ بنای ثبتی یعنی تثبیت شده و به همان شکل و با همان ارزش باید باقی بماند پس نمیتوان در آن تغییرات زیادی ایجاد کرد آن هم تغییراتی که بهانه کمی دارد.
او ادامه میدهد:« این که افرادی تمایل دارند به جای پله آن هم در ساختمان دو طبقه با آسانسور بالا بروند هرگز دلیلی نمیشود که بتوان در یک بنای ثبتی چنین تغییراتی ایجاد کرد اما اگر فکر میکنند این بنای جدیدی است که حالا آسانسور هم باید داشته باشد یا باید راه پلهای هم به آن اضافه کرد، پس چگونه آن را ثبت کردند؟ زمانی ناچارید فرضاً پیهای یک ساختمان تاریخی را تقویت کنید یا در جایی بنا بر ضرورت تیغهای را برداشته و یا پلهای اضافه کنید اما علت به کارگیری آسانسور در چنین ساختمانی اصلاً قابل توجیه نیست.»
به گفتهی رییس ایکوموس در قاعده کلی با نظر کارشناسان نباید حیثیت تاریخی، فرهنگی و هنری یک اثر ثبتی از بین رفته و مخدوش شود و اجمالاً بناهای ثبتی تا حد افزودن آسانسور تحمل ندارند.
حال این پرسش مطرح میشود که علویان صدر به عنوان معاون میراث فرهنگی چگونه اجازه انجام چنین اقدامی آن هم در دل این معاونت را داده است؟ از سویی مگر شورای فنی کل سازمان میراث فرهنگی که وظیفه تایید یا رد هر نوع مرمت در سراسر کشور را برعهده دارد در همان اتاق آقای علویان تشکیل نمیشود؟چگونه این افراد تذکرات لازم را ندادهاند؟ آیا این سکوت سبب نمیشود افکار عمومی به این نتیجه برسد که شورای فنی سازمان میراث فرهنگی با هدف سازماندهی به آثار تاریخی تشکیل نشده و از رسالت اصلی خود فاصله گرفته و سکوت اختیار است؟
مریم اطیابی