به بهانه پایان پخش سریال «مهرآباد»؛
خوشبختی در سایه دروغ!
سریال «مهرآباد» با استفاده از چهره ها و بازیگران غیر كليشه ای تئاتری در عرصه طنزهای تلویزیونی به شعور و هوش مخاطب احترام می گذارد و به مخاطب یادآوری می کند آدم ها برای رسیدن به آرامش و آینده ای سرشار از خوشبختی دست به هرکاری حتی دروغ ، فریب و نیرنگ هم می زنند.
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۸
مجموعه تلویزیونی «مهرآباد» به کارگردانی سیدفرید سجادی حسینی از شبکه تهران به روی آنتن رفته بود. این مجموعه تلویزیونی با به تصویر کشیدن اتفاقات ریز و درشت از زندگی چندین خانواده تلاش داشت که گرفتاریها و معضلات زندگی آدمها را در جوامعه شهری به زبان طنز و کمدی به تصویر بکشد.
اصولا زندگی در شهرهای بزرگ و مشکلات خاصی که مردمان آن با فرهنگ، گویش و نوع زندگی که دارند میتواند برای هر فیلمنامه نویس و کارگردانی بهترین سوژه و موضوع برای به تصویر کشیدن انسان روزگار معاصر باشد. انسانی که در پیچ و خم زندگی ماشینی و شهری گرفتار شده و کم کم ماشین بر روح و روان آرام او تاثیرات منفی خود را نشان میدهد. تاجایی که به جای تاثیرگذاری انسان بر ماشین شاهد این هستیم که ماشین بر زندگی انسان تاثیرات منفی خود را نشان میدهد. درست نکته مهم همین جا اتفاق میافتد و انسان ماشینی با ضعیف شدن روح و روان خود دیگر تاب و تحمل غلبه بر احساسات و عواطف خود را ندارد و تبدیل به انسانی روان پریش، گستاخ و بیتفاوت میشود.
مجموعه تلویزیونی «مهرآباد» که روایت زندگی جوانی به نام «کیا مقدم» با بازی «علی سرابی» بود، که پس از ۱۲ سال دوری از وطن و شکست در زندگی برای پیگیری کارهای شخصیاش به کشور باز میگردد و در همان بدو ورود با اتفاقاتی مانند فروش خانهاش توسط دوست صمیمیاش رو به رو میشود و با یک تصادف ساده همه چیز در این سریال شروع میشود، همین اتفاق زندگیاش را تحت تاثیر قرار میدهد. وی به مرور با اشتباهاتی که مرتکب میشود در یک سری بازیها و گرفتاریها میافتد.
اینکه سریال به قلم امید سهرابی و امیررضا طلاچیان به رشته تحریر در آمده بود، نگاهی متفاوت و کمیک به معضلات زندگی جوامع شهری با همه دغل بازیها، فریبها و نقش بازی کردنهای آدمهای آن داشت. سریالی کمدی تراژیک که میتوان گفت با تاثیرگرفتن از کمدی اجتماعی و تراژدی آثار آنتنون چخوف تا حدودی جدی و کمدی به نقد معضلات اجتماعی با ریتم و شخصیتپردازی متفاوت نسبت به سایر سریالهای دیده شده از قاب تلویزیون تاکنون با استفاده از شخصیتهای گوناگون از ار هر طبقه و قشری میپرداخت. این اثر پر بازیگر با داربودن کارآکترهای مختلف برای مخاطب شرایطی فراهم میکرد که بتواند به یک ترسیم کلی از زندگی شهری و نوع دشواریهای زندگی در آن برسد. با توجه به زمان پخش سریال و تداخل آن با زمان انتخابات ریاست جمهوری و همچنین مناظرههای تلویزیونی این سریال کمدی اجتماعی تاحدودی موفق شد که از سوی مخاطبان به درستی دیده شود. مجموعه تلویزیونی «مهرآباد» با نام قبلی «تهران نو» با طراحی شخصیتهای متفاوت از طبقه و قشرهای مختلف جامعه معاصر ما تلاشی سازندگان این اثربود که بتوانند بامد نظرقراردادن و تاثیرگذاشتن مسائل مهمی مثل تاثیر پول در سرنوشت انسانها، طلاق در فروپاشی زندگی، مهاجرت در تنهایی آدمها، معشیت در صورت فقیر بودن، عدم تفاهم، خیانت و... را با ترسیم کارکترهای مختلف به مخاطب نشان دهند. پدری که به دنبال یک کلیه برای دختر بیماراش میگردد، جوانی که ناچار است برای تامین هزینههای زندگی زناش را فریب داده و کلیهاش را به فروش برساند، پسر جوانی که از غربت برگشته و همه چیز زندگیاش را که یک خانه است بر باد رفته میبیند، جوانی که دلشاش بچه میخواهد اما زناش به خاطر موقعیت شغلی که دارد بچه را خطری برای آیندهشان میبیند، مردی که با انداختن خوداش جلوی ماشینهای مردم کاسبی میکند، همه و همه نشان دهنده موقعیتهای کمدی و تلخی است که آدمها برای رسیدن به آرامش و آیندهای سرشار از خوشبختی برای خود میسازند. در واقع سوژه و مضمون این سریال و پرداختن به قشرهای مختلف در آن یکی از فاکتورهای اساسی دیده شدن این مجموعه مردمی و مخاطب پسند بود. در کشور ما اکثر کارگردانان و فیلمنامه نویسان در خلق داستانها و کارکترهای کمدی برای مجموعههای تلویزیونی تاحدودی نگاه سطحی به کارکترها و معضلات اجتماعی داشتهاند و همین نگاه سطحی باعث شده که اثرشان تحت تاثیر قرار گرفته و تبدیل به آثاری بیمخاطب شوند. چرا که که مخاطب این نوع کمدیهای سطحی و کوچه بازاری را در زندگی روزمره خود هر روز مشاهد میکند. اما در این سریال امید سهرابی به عنوان نویسنده فیلمنامه و سید فرید سجادی حسینی به عنوان کارگردان با کمک علی تقیپور تهیه کننده مجموعه کوشش بسیار کردهاند که بتوانند اثری متفاوت و جذاب را بسازند. به همین دلیل میتوان گفت سریال «مهرآباد» از معدود آثاری بوده که نگاه جدی به مقوله طنز داشت. درواقع میتوان گفت فیلمنامه درست و مناسب، همچنین شخصیتپردازی و خلق کارکترهای گوناگون با بازیگرانی متفاوت از تئاتر وسینما یکی از مهمترین و با ارزشترین امتیازات این مجموعه تلویزیونی بود که توانست موفقی نسبی را برای مخاطبان سیما فراهم آورد. این سریال با فاصله گرفتن از چهرههای غیر کلیشهای در عرصه طنزهای تلویزیونی به سراغ بازیگران تئاتری رفته بود. که این انتخابها ناشی ازهوشمندی سازندگان اثر و احترام گذاشتن آنها به شعور و هوش مخاطب بود.
یادداشت: علی یعقوبی