«مطبوعات کودک» آسیب پذیرترین بخش عرصه مطبوعات و رسانه ها
وضعیت مطبوعات کودک؛/10/
«مطبوعات کودک» آسیب پذیرترین بخش عرصه مطبوعات و رسانه ها
 
تاريخ : يکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۰۷
پروژه رسانه ای «وضعیت مطبوعات کودک» در بخش پایانی به جمع بندی و تحلیل نه شماره گفتگو در این باب می پردازد، گفتگوهایی که با اهالی ادبیات کودک و نوجوان و مطبوعاتی های این حوزه انجام شد سرانجام به طرح نمایی کلی از ماوقع جریانات موجود در مطبوعات کودک، آسیب شناسی و پاره ای راهکار در این باب انجامید.

«داود غفار زادگان» دهه های 60 و 70 را بنا به حضور پر رنگ و خلاقانه نویسندگان کودک و نوجوان، دوران درخشش مطبوعات کودک و نوجوان دانست و در آسیب شناسی این حوزه عدم وجود نقدی سالم را از آسیب های بزرگ حوزه ادبیات کودک بر شمرد، نقدی که بتواند نظارتی بر رویه تولید و چرخش آثار در حوزه نشر و مطبوعات کودک و نوجوان داشته باشد.

«جعفر ابراهیمی(شاهد)» طولانی شدن دوره های انتشار مطبوعات کودک را به صورت ماهنامه یا فصلنامه عاملی برای به روز نبودن اطلاعات در این حوزه برشمرد و عدم فعالیت خبرنگاران حرفه ای را برای این بخش از ادبیات کودک و نوجوان آسیبی جدی دانست ضمن آنکه دخالت و نظارت مستقیم دولت را بر مطبوعات کودک و نوجوان با حاشیه هایی توامان دانست که موجب غفلت تولیدگران این حوزه از مسائل اصلی می شود.

«سمیرا اصلان پور» نیز یکی از آسیب این حوزه را وابستگی آن به بخش های دولتی دانست و پایین بودن بازده اقتصادی این حوزه را از علل عدم مشارکت بش خصوصی در این امر مطرح نمود.

«شهرام اقبال زاده» هم حضور یک ژورنالیست حرفه ای را در این حوزه ضروری دانست و چرخش های سیاسی را عاملی برای تحت الشعاع قرار گرفتن مطبوعات کودک تلقی کرد و جامعه را از فرهنگ کتاب و روزنامه خوانی غافل دانست.

«منوچهر اکبرلو» از بضاعت کم و اقتصاد ضعیف صنعت نشر گفت و آن را مانعی برای مشارکت بخش خصوصی در حوزه مطبوعات کودک ونوجوان خواند.

«احمد عربلو» مطبوعات کودک را به دوبخش قسمت نمود و محتوا، درونمایه و شناخت مخاطب عملکرد مطبوعات کودک را خوب ارزیابی نمود، اما قالب، نوع صفحه آرایی، انتخاب نوع کاغذ و جذب مخاطب را پایین تر از استانداردهای رایج دانست و تبلیغاتی شدن را در خصوصی سازی مطبوعات کودک، عنصری مخرب دانست.

همچنین «ظریفه رویین» در قیاس بین استانداردهای جهانی مطبوعات کودک، ایران را به لحاظ فرهنگی در زمره کشورهای در حال توسعه برشمرد و زمان و تجربه را دو عنصر بنیادی دانست که باید به موازات هم طی شوند تا مطبوعات کودک به سمت تخصصی شدن رهنمون شود.

«سیامک سرمدی» جایگاه فعلی مطبوعات کودک ایران را در منطقه، خوب ارزیابی نمود و خصوصی سازی را سبب تحرک و چابکی در توزیع و نشر برشمرد، مشروط بر آنکه بخش خصوصی صرفا با جهت سودجویی وارد این حوزه نشود و در مورد سرمایه حوصله به خرج دهد.

«مناف یحیی پور» هم در تکمله کلیه مباحث و رویکردهای این پرونده خبری قیاس بین کاستی های موجود در تطابق استاندارهای بین المللی را نادرست دانست و به پیشینه ها چنین مدقق شد؛ «يك نمونه مؤثر روزنامه «آفتابگردان» بود كه در دهه 70 تأسيس و چند سالي منتشر شد. «آفتابگردان» زمينه‌اي براي تجربه فعاليت مطبوعاتي روزانه براي اين مخاطبان باز كرد تا جمعي از فعالان حوزه مطبوعات و ادبيات كودك و نوجوان، روزانه به خبرنويسي و تهيه گزارش و گفت‌وگو و... براي خوانندگاني از اين گروه سني دست بزنند. در ستون‌ها و صفحه‌هايي نظر نوجوان‌ها را منعكس كنند و كم‌كم دريابند كجا موفق شده‌اند خوانندگان را جذب كنند و كجا آنها را از دست داده‌اند. اين روزنامه امكان تجربه خبرنگاري افتخاري را براي جمعي از نوجوانان علاقه‌مند فراهم كرد و... آن روزنامه به بهانه‌اي، به نظر من واهي، قرباني تصميم سياست‌مردان شد و از ادامه انتشار بازماند. اما نكته تلخ‌تر آن است كه نه در دوره انتشار آفتابگردان و نه بعد از آن، هيچ نهاد مسئولي به شكل دقيق و علمي به مطالعه و بررسي ابعاد كار آن روزنامه نپرداخت تا پاسخي براي پرسش‌هايي از اين قبيل بيابد: نوجوانان چه نيازي به روزنامه دارند؟ انتشار آن روزنامه زمينه بروز چه نيازهايي را در ميان كودكان و نوجوانان فراهم كرد؟ انتشار آن روزنامه چه تأثيري در فضاي عمومي نوجوانان اهل مطالعه برجاي گذاشت؟ چه نقشي در گسترش و اهتمام به كار مطبوعاتي براي اين مخاطبان ايفا كرد؟ چه‌قدر در تربيت و شكل‌گيري نويسنده‌ها و روزنامه‌نگاران جوان نقش داشت؟ و... يا حتي اين‌كه آيا مخاطبان آن روزنامه در روزهاي تعطيلي آن، احساس خلأي مي‌كردند يا نه؟ وضعيت اقتصادي چنين روزنامه‌اي چه‌طور بود و چه‌قدر به حمايت نياز داشت؟ چه‌قدر خودگردان يا سودده شدن چنين روزنامه‌اي امكان داشت؟»

هنرنیوز در جمع بندی این مبحث خبری می نویسد؛ طرح «تاسیس روزنامه کودک و نوجوان» که بنا به شرایط موجود در جامعه قابلیت اطلاع رسانی به روز داشته باشد از جهاتی با نواقصی توامان است که پازل کلی این جریان را برهم می ریزد.

بر این اساس و با تکیه بر آمار ارائه شده از سطح رفاه عمومی و میزان خرید کتاب و محصولات فرهنگی در سبد کالای خانوار و نیز فرهنگ عمومی کتابخوانی و مراجعه به مطبوعات، نکاتی چون چرایی ارائه موجودیت ها محتمل بر فرضی چنین با پرسش هایی مواجه می شود؛ من جمله اینکه آیا اساسا ایجاد شبکه اطلاع رسانی در جامعه ای که بازده برخورد عمومی آن با مطبوعات دچار نوسان است در حوزه کودک و نوجوان می تواند صحیح باشد؟!!

در این پرونده برخی از اهالی ادب کودک موافق و تعداد کثیری مخالف بودند؛ زیرا ظرفیت های موجود در لایه های مطالعاتی جامعه را با نیاز به تاسیس روزنامه کودک و نوجوان هم سطح ندانستند.

پرسش مطرح شده در جریان «خصوصی سازی مطبوعات کودک و نوجوان» نیز بنا به ادله مطرح شده به کلان نگری بخش خصوصی برای سرمایه گذاری نیازمند است که ایجاد نگرشی از این دست، مساعدت بخش دولتی را در اطلاع رسانی می طلبد.

وانگهی پیوندهای عمیق دولت و بخش های فرهنگی مجال را برای حضور بخش خصوصی که با عدم اطمینان ناگزیر به سرمایه گذاری است اندک و محدود نموده است.

ژورنالیست حرفه ای و عدم حضور آن در مطبوعات کودک از دیگر آسیب های این حوزه مطرح شده است که مناف یحیی پور به این پرسش پاسخی روشن داده است: «وقتي خيلي به خود اين نشريات بها نمي‌دهند، روزنامه‌نگاران با كدام جاذبه به اين حوزه كشانده شوند؟ و مگر دستگاه يا نهاد و نشريه‌اي مسئوليت تربيت روزنامه‌نگار براي نشريات كودك و نوجوان را برعهده دارد كه بتوان پرسيد چرا تعداد آنها كم است؟ عده‌اي دوست داشته‌اند براي اين گروه از مخاطبان كار كنند، وارد اين ميدان شده‌اند و عمدتاً ‌با دشواري‌هايي خاص اين عرصه هم روبه‌رو شده‌اند كه برخي از آنان بعد از مدتي از اين حوزه به سرزمين‌هاي ديگر كوچيده‌اند و بعضي از آنان هم مانده‌اند.»



مریم خاکیان

کد خبر: 30959
Share/Save/Bookmark