آقای دهقانیار مدتی است در کنار آثار سینمایی و تلویزیونی شبکه نمایش خانگی هم به صورت فعال اقدام به تولید آثار کرده و تا اینجای امر موفق حاضر شده است. نمونه این آثار سریال «قهوه تلخ» بود که سری دوم آن هم به تازگی وارد بازار شده است و آهنگسازی آن را شما برعهده داشتید. البته در رابطه با تیتراژ اولیه این اثر حاشیه های زیادی هم بوجود آمد.
قبل پرداختن با این اثر باید بگویم آشنایی من با مهران مدیری از سریال «شبهای برره» آغاز شد که با استقبال خوب مردم در تلویزیون پخش شد و این تجربه موفق بود که شهامت کار بر روی سریال قهوه تلخ را ایجاد کرد. در کل برای انجام هر کار جدیدی باید پیشینه محکمی وجود داشته باشد تا راه را هموار کند. علاوه بر این موضوع گروه ما گروه خوبی بود که هماهنگی بین اعضا بر کیفیت کار تأثیرگذار بود.
و اما در رابطه با سریال قهوه تلخ باید بگویم، موسیقی این کار را برای سریال دیگری آماده کرده بودم، اما آن سریال آماده نشد و از همان موسیقی برای ساخت سریال قهوه تلخ استفاده کردیم. اما این دو کار شباهت زیادی به هم داشتند که سریال مورد نظر آماده نشد.
ساخت موسیقی برای فیلم و سریال دچار کاهش سطح کیفی شده و در ادامه این موضوع گریبان ساخت موسیقی برای آثار فاخر را نیز گرفته. ساخت بی کیفیت موسیقی به خصوص در مورد آثار با موضوع بزرگان ایران بیشتر آزار دهنده است. چه موضوعی تهیه کننده سطح کیفیت این آثار است؟
فعلا در رابطه با کارهای سینما و به خصوص تلویزیون بحث مالی تعیین کننده سطح کیفیت آثار است که این موضوع تنها به ساخت برخی آثار خلاصه نمی شود و بدیهی است که به دنبال آن گریبان سایر تولیدات را هم می گیرد. اصلا به طور کلی محدودیتهای مالی گریبان موسیقی را در ایران گرفته و تنها به موضوع ساخت موسیقی فیلم و سریال محدود نمی شود.
همین محدودیتهای مالی به چه شکل در تولید آثار موسیقایی بروز پیدا می کند که منجر به کاهش کیفیت تولید آثار می شود؟
وقتی محدودیت مالی ایجاد
” برای انجام هر کار جدیدی باید پیشینه محکمی وجود داشته باشد “
می شود اولین موضوع که تحت تأثیر قرار می گیرد، زمان است که یک تولیدگر موسیقی وقت زیادی برای ساخت اثر صرف نمی کند. از این جهت از واژه تولیدگر موسیقی استفاده کردم که یک آهنگساز به هر قیمتی اقدام به تولید اثر بی کیفیت نمیکند و اگر با محدودیتهای این چنینی مواجه شود سعی میکند به نوعی نگذارد بر کیفیت اثرش تأثیر بگذارد و در غیر این صورت کار را قبول نخواهد کرد.
موضوع دیگری که به دنبال کمبود سرمایه تحت تأثیر قرار میگیرد. بحث استفاده از تجهیزات و امکانات موسیقایی برای ساخت است که به طور حتم اگر محیا نباشد بر کیفیت ساخت اثر تأثیرگذار است. وقتی من به عنوان یک آهنگساز یک ارکستر در اختیار داشته باشم کار با کیفیت تری را ارائه خواهم داد تا اینکه تنها یک کیبورد در دسترس باشد. اما متأسفانه ساخت موسیقی سریالها در ایران به جایی کشیده شده که تولیدکننده موسیقی تنها با یک کیبورد به ساخت موسیقی سیمپتیک پرداخته و بی توجه به شأن موضوع آن فیلم یا سریال حاضر به ارائه هر کاری میشود. البته موسیقی سیمپتیک برای خود قواعدی دارد که این موسیقیها قواعد سیمپتیک را هم ندارد. در زمینه موسیقی تلفیقی هم کار درستی را ارئه نمی دهد.
همین مشکلات را مدتی است افراد درگیر در کار میدانند و با آن دست و پنجه نرم میکنند، به نظر شما دلیل شکلگیری این مشکلات چیست؟
این مشکلات را تنها کسانی میدانند که درگیر در کار باشند و با عمق وجود خود آن را درک کنند. به همین دلیل هم میتوانند مشکلات و دلایل شکلگیری این مشکلات را واضح بیان کنند. به نظر من دلیل اصلی بوجود آمدن چنین مشکلاتی عدم آشنایی تهیهکنندگان با موسیقی و موزیسینهاست. وقتی یک تهیهکنند دست به تولید یک اثر فاخر میزند به دنبال آن باید در هر رکن این کار وسواس و دقت داشته باشد که یکی از ارکان اصلی این سریالها موسیقی آنهاست. اما اگر موزیسینها به کار خود متعهد باشند به هر پیشنهاد کاری پاسخ مثبت نمیدهند و اگر هم این کار را کردند میتوانند از مشاورههای دیگران استفاده کنند، که در این صورت هم کیفیت کار خود را ارتقا دادهاند.
متأسقانه مشکل ما همیشه خودمحوریهایمان در هر عرصه و به خصوص عرصه هنر است. وقتی به ما کاری
” محدودیتهای مالی گریبان موسیقی را در ایران گرفته و تنها به موضوع ساخت موسیقی فیلم و سریال محدود نمی شود “
پیشنهاد می شود دیگر احساس استقلال از تجربیات دیگران را می کنیم که این خود به نوعی کیفیت کار ما را تحت تأثیر قرار می دهد. حال اگر لحظه ای به خود موسیقی و هنر اهمیت دهیم دیگر به هر قیمتی حاضر به تولید آثار نیستیم.
روایت کیفیت و اهمیت ساخت مجموعه های تلویزیونی به خصوص با موضوع آثار فاخر روایتی طولانی است که با نگاه به پیشینه ساخت این آثار می توان آن را آسیب شناسی کرد و دلایل انتقال این مشکلات به امروز را ریشه یابی نمود. آثاری که باید معرف بزرگان کشور ما باشند در برخی موارد موجبات سر افکندگی ما می شوند و دلیل آن عدم تعهد سازندگان و به دنبال آن آهنگسازان است.
اشاره
بهرام دهقان یار شانزدهم تیرماه ۱۳۴۴ شمسی در تهران متولد شد. آشنایی او با موسیقی و ساز تخصصی اش پیانو به دوران خردسالی باز می گردد. او خود در این مورد چنین می گوید: «آشنایی من با ساز از اینجا شروع شد که برای برادرم کادوی تولد یک ساز هدیه آوردند و والدین من وقتی دیدند من با این ساز نواهای منطقی می نوازم مرا تشویق به نواختن کردند و برای من یک پیانو خریدند.» وی از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری پيانو نمود و دروس تئوری را نیز نزد پرفسور مهران روحانی و رديف نوازی موسيقی را نزد مرحوم اسماعیل دیبا (از شاگردان مرحوم مرتضی خان محجوبی) آموخت و آموزش نوازندگی پیانو تحت نظر اساتيدی چون: خانم ميرزاجانيان، خانم صفائيه و آقای دودانگه بود. در سال ۱۳۶۸ به آلمان سفر کرد و تا سال ۱۳۷۳ در کنسرواتوار فرانکفورت تحصيلات موسيقی را در رشته های پيانو و آهنگسازی ادامه داد و سپس به ایران بازگشت.
از جمله آثار تلویزیونی او شامل: قهوه تلخ (موسیقی تیتراژ اول) (۱۳۸۹)، همه بچههای من (۱۳۸۸)، مرد هزار چهره (۱۳۸۷)، کتابفروشی هدهد (۱۳۸۶)، باغ مظفر (۱۳۸۵)، شبهای برره (۱۳۸۴)، کمربندها را ببندید(۱۳۸۱)، خانه سبز (۱۳۷۷)، خودرو تهران۱۱ (۱۳۷۶)، همسران (۱۳۷۳)، قصههای تا به تا (زی زی گولو)، هتل، زیر گنبد کبود، پدرسالار و خونه مادربزرگه؛ میشود
همچنین در رابطه با آثار سینمایی او میتوان به محیا (۱۳۸۶)، رازها (۱۳۸۳)، در به در ها (۱۳۸۳)، آسمان پرستاره (۱۳۷۸)، عشق شیشه ای (۱۳۷۸)، لژیون (۱۳۷۷)، آنسوی آینه (۱۳۷۶)، تارهای نامریی (۱۳۷۶)، شاهرگ (۱۳۷۶)، ابراهیم(۱۳۷۵)، جهنم سبز (۱۳۷۴)، شاخ گاو (۱۳۷۴)، شهر در دست بچه ها (۱۳۷۲)، ارثیه (۱۳۶۷) اشاره داشت. او در کارنامه خود آهنگسازی تلهفیلمهایی چون: سرقت (۱۳۸۷)، بمانی هفتم (۱۳۸۷)، مادر (۱۳۸۶)،آقای دزد (۱۳۸۵) و نوازنده (۱۳۸۵) را نیز بر عهده داشته.