سینمایی که شاهنامه را زنده کرد
تاریخ سینمای تاجیکستان
سینمایی که شاهنامه را زنده کرد
تاریخ سینمای تاجیکستان در دل سینمای شوروی زاده شده است. 1929 بود که شوروی سینمای تاجیکستان را به تاجیکی ها معرفی کرد.
 
تاريخ : يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۴
تاجیکستان سه تغییر در دولت و یک دوره ۵ ساله جنگ شهری را از زمان استقلال از اتحادیه جماهیر شوروی تجربه کرده است. توافق نامه صلح میان جناح های رقیب در سال ۱۹۹۷ امضا شد و سال ۲۰۰۰ به مرحله اجرا رسید.

دولت مرکزی که کمتر کنترل کاملی بر برخی از مناطق این کشور داشته مجبور به سازش و ایجاد اتحاد میان جناحهای مختلف شده است. توجه جامعه بین الملل در پی جنگ افغانستان به تاجیکستان هم جلب شد و موجب افزایش کمکهای اقتصادی که می توانست در بلند مدت شغل ایجاد کند و افزایش ثبات شود، شد.

تاریخ سینمای تاجیکستان در دل سینمای شوروی زاده شده است. ۱۹۲۹ بود که شوروی سینمای تاجیکستان را به تاجیکی ها معرفی کرد. تاریخ رسمی تولد سینمای تاجیکستان (برای اولین بار) با نمایش مستند فیلم «ورود قطار به شهر دوشنبه» ساخته «واسیلی کوزین» در ۱۶ اکتبر همین سال آغاز می شود. «تاجیکینو(بعدها تاجیک فیلم)» استودیوی فیلمهای مستند و خبری تاجیکستان سال ۱۹۳۰ تاسیس شد و این موجب شد بسیاری از فیلمسازان اولیه تاجیک در روسیه آموزش ببینند .

تاسیس استودیو های روسی صنعت فیلم تاجیکستان را تحت تاثیر قرار داد. یک مدرسه جدید تاسیس شد و فیلمهای تاجیکی جوایز زیادی در جشنواره های مختلف و بین المللی بدست آوردند. یکی از عواملی که در گسترش سینمای تاجیکستان مفید بوده، تولید فیلم براساس ادبیات ملی به ویژه شاهنامه بوده است. «بوریس کیمیاگاروف» کارگردان تاجیک چندین سال از کار خود را به تولید فیلمهایی از شاهنامه اختصاص داد. در ۱۹۶۱ «کاوه آهنگر» اولین فیلمی شد که بر اساس شاهنامه ساخته شد. ده سال بعد کیمیاگاروف دست به تولید فیلم حماسی و دو قسمتی دیگری به نام «داستان رستم» زد؛ «رستم و سهراب(۱۹۷۱)» و «داستان سیاوش(دو قسمت به سال ۱۹۷۶)».

«بنسیون آریویچ کیمیاگاروف» سال ۱۹۲۰ در سمرقند متولد شد و ۱۹۷۹ در دوشنبه درگذشت. او ساخت فیلم مستند را در ۱۹۴۴ آغاز کرد. از میان فیلمهای مستند او می توان به «در پامیر(۱۹۴۶)» و «تاجیکستان شوروی(۱۹۵۱)» اشاره کرد. کیمیاگاروف از ساخت فیلمهای مستند به خلق فیلمهای هنری حرکت کرد و «داخوندا» را بر اساس رمان «صدرالدین آینی» در سال ۱۹۵۷ و «قطعه شاعر» را در سال ۱۹۵۹ ساخت. در سال ۱۹۶۰ کیمیاگاروف تمام تلاش خود را برای ساخت سه گانه ای از شاهنامه به خود اختصاص داد. کیمیاگاروف یکی از بهترین کارگردانان تاجیکستان محسوب می شود.

طی سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پخش فیلمهای زیادی ممنوع شد. انگیزه های سانسور نامشخص بود. پارانویای شوروی نسبت به تم اجتماعی و واقع گرا واکنش نشان داد که موجب عدم نمایش این فیلمها شد. در این سالها بود که کارگردانها به «قتل یک کتاب در برف آب شده» به کارگردانی «دولت خودونظروف» واکنش نشان دادند. شخصیت اصلی این فیلم به گذشته رو می کند و واکنش اش نسبت به آینده تلخ و پر اضطراب است. این دور از آرمانهای انقلاب بود. یکی دیگر از فیلمهایی از این دست «آدونیس چهاردهم(۱۹۷۷)» اثر «باکو صدیق اف» است.

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فضای سینما را به طور جدی تحت تاثیر قرار داد و موجب کاهش امکانات استودیوهای سینمای ملی شد. در دوشنبه سازمانهایی برای توسعه صنعت فیلم برای غلبه بر بحرانهای سینمای ملی تاسیس شد. صنعت فیلم از کمبود پول، مواد شیمیایی و تجهیزات برای تولیدات جدید رنج می برد. امکانات رو به تخریب و کمبود بودجه برای تعمیر و نگه داری و تهیه قطعات یدکی و تجهیزات گرمایش و سرمایش از دیگر مشکلات این سالها بود. بعلاوه سینمای تاجیکستان فیلمسازان و بازیگران با استعداد خود را به دلیل مهاجرت انها از دست داد. بیشتر سینماها در این زمان به صورت خودحمایتی کار می کردند و هیچ کمک مالی از سوی دولت به آنها نمی شد. تجهیزات ضعیف، امکانات ناکافی، نبود گرم کننده ها در زمستان و تهویه مطبوع در تابستان و خصوصا کمبود فیلمها جدید و ... سینمای تاجیکستان را رو به نابودی قرار داد. جالب اینجاست که نزدیک به سه چهارم سینماهای تاجیکستان در مناطق روستایی قرار گرفته بودند در حالی که سالنهای نمایش در مناطق شهری تاسیس شده بودند.

در سال ۱۹۹۱ «دولت خودو نظروف» فیلمساز برجسته ۳۰ درصد آرا را در انتخابات ریاست جمهوری به خود اختصاص داد و پیام خود را که توسط رسانه ها کنترل می شد خفه شده یافت. او هم مانند بسیاری از دیگر فیلمسازان تاجیک که به مسکو و یا دیگر کشورها مهاجرت کردند تاجیکستان را ترک کرد. «بختیار خودونظروف» دیگر فیلمساز تاجیک که موفق ترین آنها هم هست فیلمهایش را با پول خارجی ساخت. فیلمهای او در غرب با تحسین زیادی روبرو شدند. خصوصا «لوناپاپا(۱۹۹۹)» که نه سرمایه اش از تاجیکستان تامین شد و اصلا در این کشور ساخته شد. در ده سال بعد در تاجیکستان هیچ فیلمی ساخته نشد. در دهه آخر ویدئو و نوارهای کاست به شدت محبوب شده بودند چون وسیله هایی خارج از کنترل بودند. فیلمهای کوتاه جدید که توسط نسل جدید ساخته شدند بیشتر نشان دهنده افسردگی و نبود چشم اندازی برای این نسل بود.

«ذهن فرشته (۲۰۰۱)» ساخته «دنیس والریویچ بکتوف» داستان پسری است که بنابر اتفاقاتی خودکشی را تنها راه پیش روی خود می یابد. مستند «پو تو استرونو(روی دیگر، راننده ۲۰۰۱)» ساخته «اولگ ماکاروف» داستان پسری است که به خاطر درمان خواهرش دست به گدایی در خیابان می زند و وقتی که دختر بهبود می یابد برادر کوچکش را تنها می گذارد. با وجود این بدبختی ها کودکان سعی می کنند لبخند خود را حفظ کنند.

ساخته «جمشید عثمانوف» با نام «فرشته کتف راست(۲۰۰۲)» پس از بردن چند جایزه بین المللی در جشنواره کن شرکت کرد. عثمانوف در مسکو آموزش دیده بود. از فیلمهای دیگر مهم تاجیکستان می توان به «مرد(۱۹۸۹)»، «دیوار(۲۰۰۰)» و «پرواز زنبور عسل(۱۹۹۸)» ساخته مشترکی با کره که هر سه از ساخته های عثمانف اند اشاره کرد.

سینمای تاجیکستان بعد از سال ۲۰۰۰ ساخته های مهمی نداشته است. از آثار شناخته شده این سالها می توان به «جنسیت و فلسفه(۲۰۰۵)» ساخته «محسن مخملباف» و «ظهر واقعی(۲۰۰۹)» اثر «ناصر سعیدف» اشاره کرد.

یاسین پورعزیزی
کد خبر: 66419
Share/Save/Bookmark