گفت و گوی هنرنیوز با یک کارگردان جوان در هامبورگ؛
نوع برخورد من با دوربین برای منتقدین جالب بود
امید توتونچی از بازخورد فیلمش در جشنواره «هامبورگ» گفت: منتقدین بسیار فیلم را دوست داشتند و ادعا می کردند با این فیلم می شد تهران امروز را دید.
تاريخ : سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۲
امید توتونچی کارگردان فیلم سینمایی «نوراسپنیا» در گفتگو با خبرنگار سینمایی هنرنیور در ارتباط با جشنواره هامبورگ و اکران فیلمش گفت: فیلم سینمایی «نوراسپنیا» سه بار در جشنواره «هامبورگ» اکران شد که خدا را شکر می کنم که استقبال خوبی از آن صورت گرفت یکبار برای منتقدین و رسانهها و مطبوعات و یک بار هم برای مخاطبینی که در جشنواره کارها را دنبال میکردند نمایش داده شد.
وی در ادامه گفت: اکثراً ایرانیهای مقیم آلمان بودند که برای فیلم دیدن به این سالن آمده بودند تا فیلمهای ایرانی را ببینند. فیلم را خیلی دوست داشتند و تعداد زیادی از آنها به من گفتند که با این فیلم توانستیم دو باره ایران را ببینیم.
توتونچی درباره داستان این فیلم و گروهی که وی را در هنگام ساخت همراهی کردند گفت: داستان پسری جوان است که دوران نوجوانی را رد کرده و در اوایل دوره جوانی هستیم و در ادامه در گیر روابطی در خانواده و اجتماع خودش میشود که آن را دچار مشکلات عاطفی میکند از آنجایی که اسم فیلم هم «نوراسپنیا» است میتوانیم دریابیم که در ارتباط با یک بیماری است که مربوط به اختلال روانی میشود. که این فرد دچار ضعف اعصاب میشود. سرپتی نوشتن این فیلم نامه بر عهده من بوده است اما تمام بچههایی که در ساخت این مجموعه با من همکاری کردهاند در شکل گیری این فیلم نامه سهم داشتهاند و من از پیشنهادها و انتقادهای آنها بسیار استفاده کردهام.
وی در ادامه افزود: اما پایههای اصلی این فیلم نامه توسط سازنده آن در ابتدا مطرح شد. این فیلم در یک شرایطی ساخته شد که واقعاً همه افراد آن به صورت گروهی دست به دست هم دادند. نفرات کمی پشت دوربین بودند اما با انرژی بسیار بالا برای کار تلاش میکردند تا خروجی در نهایت برای همه قابل قبول باشد. این اتفاق بسیار خوشایندی برای سینمای ایران است که همچین گروه محدودی با همدلی میتوانند کار قابل قبول و استانداردی را بسازند.
این کارگردان جوان در ارتباط با بازخورد فیلمش بعد از نمایش از جانب مخاطبین و منتقدین گفت: اولین چیزی که در این فیلم برای منتقدین این جشنواره و همچنین رسانهها جلب توجه کرده بود نوع برخورد من با دوربین بود و با این بخش بسیار ارتباط برقرار کرده بودند ظاهراً با سلیقه آنها بسیار همخوانی داشت. در مرحله بعد از بازی بازیگران فیلم بسیار راضی بودند و از آن تعریف میکردند همگی آنها به این اشاره داشتند که بازیها بسیار یکدست است ما از اغراق بسیار پرهیز میکردیم. مسئله دیگری که برایشان جالب بود این بود که ما با یک هزینه بسیار کم توانستهایم همچین فیلمی را بسازیم. موردی که خیلی باعث خوشحالی من بود این است که همه و مخصوصاً ایرانیهای آن جا با این فیلم ارتباط خوبی برقرار کرده بودند و میگفتند: به خوبی توانستیم تهران امروز را حس کنیم و ببینیم.
وی در ادامه در ارتباط با جشنواره بعدی که فیلمش در آن پذیرفته شده است گفت: جشنواره بعدی که قرار است در آن حضور داشته باشم جشنواره «ورشو» است که فیلم را پذیرفتهاند این جشنواره جزو چهارده جشنواره سطح الف در دنیا است که بعد از اینکه کارم در اینجا تمام شد باید به آنجا بروم.
توتونچی با اشاره به اینکه جشنوارههای خارجی مکان خوبی برای تبادل فرهنگی است گفت: از حواشی جشنواره که بگذریم در جشنوارههای خارجی اتفاقات خوبی میتواند بیاغتد مورد اول آن این است که شما با سایر کارگردانها و فیلمهای دیگر آشنا میشنویم شخصاً فیلمهایی را که از قبل به آنها علاقهمند بودم در این جشنواره توانستم بر روی پرده نمایش ببینم و با عوامل آن نیز وارد صحبت شویم. فیلمهایی در این جشنواره حضور داشتندکه از لحاظ اعتبار هنری بسیار ارزشمند بودند. یکی دیگر از اتفاقاتی که در اینجا میافتد این است که با فرهنگهای دیگر کشورها آشنا میشویم و از طرفی ما هم میتوانیم به عنوان یک ایرانی هنرمندان دیگر کشورها را با ایران آشنا کنیم. تبادل فرهنگی که در این جشنوارهها صورت میگیرد بسیار مهم و ارزشمند است که نباید از کنار آن ساده گذشت.
وی در ادامه افزود: نه تا از فیلمهایی که در این جشنواره حضور دارند نامزد حضور در جشنواره اسکار از طرف کشورشان هستند. بسیاری از فیلمهایی که در جشنوارهای همچون «کن» جایزه گرفتهاند در این جشنواره حضور دارند این جشنواره هر چند کوچک است اما از سطح کیفی بسیار بالایی برخوردار است.
امید توتونچی در پایان گفت: تا آنجایی که من از نمایش فیلم خودم و خانم رخشان بنی اعتماد متوجه شدم که آلمانیها و خارجیهای دیگر بسیار تشنه سینمای ایران هستند و علاقهمند بودند که در ارتباط با ایران و فرهنگ مردم و آنچه که در آن میگذرد بیشتر بدانند.
گفتگو: علی اکبر دهبان