به گزارش هنرنیوز؛تاق بُستان یکی از یادمان های ارزشمند ساسانی که بنا بود به فهرست جهانی یونسکو بپیوندد، به دلیل ندانم کاری و لَج بازی مدیران و کارهای شگفت انگیزی که در آن منطقه باستانی انجام گرفت و به باور باستان شناسان و کارشناسان دور از پیش بینی بود، سرانجام کار دست مدیران شهری و استانی و مسوولان میراث فرهنگی استان داد و رویدادی ناخجسته و غم باری را رقم زد که دلِ دوست داران تاریخ و فرهنگ ایران و فعالان میراث فرهنگی را نه تنها به درد آورد، بلکه آنان را در سوگی بزرگ فرو برد.
تاق بستان داستان پُر فراز و نشیبی را در چند سال گذشته پشت سر گذاشته است، از افزودن گُنبدی مدرن به امام زاده ای که در حریم درجه یک آن، جا خوش کرده تا ورود کامیون و بیل مکانیکی و ... به عرصه این میدان بی همتای باستانی در سال های ۱۳۹۱ تا ۹۳ که شگفتی همۀ کارشناسان را به دنبال داشت. و از ساخت و سازهای سه دهۀ گذشته به این سو در حریم درجه ۱و ۲ آن که افزون بر خدشه دار شدن چشم انداز مجموعه، بازدارندۀ ثبت جهانی آن نیز خواهد بود تا بوی بد زغال و کباب و ... در ورودی این میدان تاریخی – فرهنگی که به وسیلۀ رستوران ها و خوراک پزی ها و فروشگاه ها در حریم درجه یک آن پدیدار شده و مایۀ آزار گردشگران شده است، همگی دست به دست هم داده تا فرهنگ و تاریخ شکوهمند ایران را در این منطقه دچار دشواری های گوناگونی کند.
اما شاید بدترین و دردآورترین دشواری این منطقه و آثار باستانی آن خشک شدن چشمۀ کنار سنگ نگاره ها و پیرامون آن باشد که چند هفته ای است همۀ خبرگزاری ها و روزنامه ها و مدیران فرهنگی کشوری و استانی را درگیر خود کرده است. در این میان نیز گفته های برخی از مدیران شهری و استانی بسیار شتاب زده بوده و حتا با دیگر گفته ها ناسازگاری بسیاری داشت. از خشک سالی گرفته تا کَندن (حفر) چاه های غیر مجاز در پیرامون آن و دگرگونی های زمین شناسی.
نکته قابل تامل این است که، بیشتر این گفته ها کارشناسی نشده بوده و تنها برای دورکردن دشواری از سر خود و پاک کردن صورت مساله انجام گرفته است و چگونه می توان پذیرفت که خشک سالی دلیل خشکیدن آب چشمه ای باشد که هزاران سال روان بوده و در کمتر از ۴۰ دقیقه خشک شود! در این میان هرگز نباید فراموش کرد که ایران کشوری خشک و نیمه بیابانی بوده و در هزاره ها و سده های گذشته با این دشواری رو به رو بوده است، ولی نیاکان خردمند ما با ساخت کاریز (قنات) و دیگر اندیشه های کارساز از پس از این دشواری به خوبی بر آمده اند. کَندن چاه های غیر مجاز هر چند بدون شک بی تاثیر نبوده، ولی نمی تواند یک شبه آب این چشمۀ هزاران ساله را خشک کند. چیز دیگری که باید از آن نام برده شود برخی عناوین خبری مانند، چشمۀ ۱۷۰۰ ساله خشکید و ... است. چگونه می توان چشمه و کوه های هزاران سالۀ تاق بستان را با نقش برجسته های ساسانی از آنِ یک روزگار دانست؟
به هر روی این چشمه هم اینک خشک شده و در برخی از روزها هم به اندازۀ کمی آب در آن روان است. در این هنگامه نیز ضروری است که دلایل خشکیدن آن بررسی شود و راه چاره ای برای آن یافت. زیرا دنبالۀ رَوند خشکیدن چشمه های تاق بستان افزون بر ثبت نشدن این مجموعه در فهرست سازمان یونسکو، خطری جدی برای نگارکَندهای ساسانی به شمار می آید.
آبی که به تازگی به چشمه تاق بستان برگشته و با تانکر ریخته شده و از رنگ و بوی آن می توان آن را فهمید
اما چشمه های تاق بُستان چرا به یکباره خشکید؟ این پرسشی بُنیادین است که باید مدیران میراث فرهنگی استان که آن زمان بدون مطالعات باستان شناسی، زمین شناسی، زیست بوم و ... یک روزه تصمیم گرفتند و چهرۀ این منطقه را به هم ریختند پاسخ گو باشند. بی گمان یکی از دلایل بی چون و چرای خشکیدن چشمه ها دخالت های انسانی در اکو سیستم زمین است. ما به هیچ روی حق نداشته و نداریم در سیستمی که هزاران سال پایدار و پابرجا بوده دگرگونی بوجود آوریم. تازه به گفتۀ کارشناسان اگر بنا باشد چنین کاری را هم انجام دهیم، دست کم به دو سال مطالعات در زمینه های گوناگون نیاز داشتیم.
این نگاره رنگ آب در خوردادماه را نشان می دهد که زلال و شفاف است و با دیگر نگاره ها سنجیده شودولی مدیریت ناکارآمد و لج بازی ها که بیشتر جنبۀ سیاسی داشته تا فرهنگی، دلیل خشکیدن این چشمه ها شده است و هم اکنون همان مدیران باید بیایند و پاسخ گو باشند. از سویی دیگر، در کشور ما هیچ گاه یک مدیر میراث فرهنگی یا محیط زیستی تا کنون به دلیل خطاهای خود محاکمه نشده است. و اگر یک مدیر را به پای میز دادخواهی ببرند، بی گمان دیگر مدیران نیز پند خواهند گرفت. همچنین این یادمان ها از آنِ مردم ایران است که تنها وظیفه پاسداری و نگهداری از آن بر دوش سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است و هر گونه دگرگونی و دخالتی در یادمان های تاریخی – فرهنگی باید به تایید کارشناسان برسد و نزد افکار عمومی آگاهی رسانی شود نه این که یک شبه تصمیم گرفته شود و با لودر و بیل مکانیکی به جان سازه ای بیفتند.
افزودن گنبدی مدرن به امام زاده ای که در حریم درجه یک تاق بستان پدیدارشده از دشواری های تاق بستان است
با این همه ما با بازدید میدانی و گفت و گو با مردم منطقه «تاق بستان» یا «امام زاده» و منطقه «مراد حاصل»که در سمت راست تاق بستان جای دارد و دیگر کارشناسان مربوطه دلایل خشکیدن چشمه را بررسی کرده ایم که بخش نخست آن که درد دل و اندوه مردمان بومی است را در زیر می خوانیم، همچنین گفته شده است که آب به گونۀ طبیعی به چشمه های تاق بستان برگشته و چند روزی است که در خبرگزاری ها هم بازتاب داشته است. اما دیده های ما چیز دیگری را نشان می دهد، و شاید که این آب ها با تانکر در آن ریخته شده باشد و گواه این سخنان و ادعا نیز، رنگ و بوی آب است. زیرا آب روان و طبیعی زلال و شفاف است و بویی ندارد، ولی این آب هم تیره رنگ است و هم بو می دهد. از سویی دیگر، بازدید خردادماه امسال ما (پیش از خشکیدن چشمه) دگرگونی در رنگ آب را ثابت می کند. هر چند که این موضوع نیاز به بررسی بیشتری دارد.
تاق بستان پیش از این نابسامانی ها در چند سال پیش اما مردی که از بومیان منطقه « مرادحاصل» است و حدود ۵۰ سال دارد دربارۀ کم آبی و خشکیدن چشمۀ تاق بستان می گوید : « بهترین آب شهر کرمانشاه را تاق بستان داشت. اما هم اکنون ما با دشواری کم آبی رو به رو هستیم و تنها شب ها تا اندازه ای آب داریم. از سوی شهرداری هم در روز به ما آب می دهند، ولی آبی که با تانکر به ما می دهند آلوده بوده و قابل خوردن نیست. زیرا بو می دهد و رنگش کِدر است. مردم خود منطقه تاق بستان دو هفته است کاملا آبشان قطع شده است. مردم از روزی که این چشمه خشکیده حال و روز خوبی ندارند و حتا یک نفر که پیشه اش چاه کَنی بوده به دلیل بیکاری دیروز خودش را دار زده و خودکشی کرده و مردم بسیار نگرانند».
خانه هایی که تا ۳ متری عرصه تاق بستان پیش رفته اند و بازدارنده ثبت جهانی آن به شمار می روندمرد دیگری از همین منطقه که بالای ۵۰ سال دارد نیز توضیح می دهد : « کم آبی و خشک سالی چندین سال است در کرمانشاه پدیدار شده است، ولی قطع کامل آب بر اثر خشکیدن چشمۀ تاق بستان است.
وی بر این باور است که دلیل این خشک سالی کَندن دو چاه غیرمجاز بزرگ از سوی پادگان نظامی در کوه است که در خیابان ظفر و تنگِ " کِنِشت " پدیدار شده و کمابیش ۵ کیلومتری با تاق بستان فاصله دارد و از سمت کوه به تاق بستان می پیوندد. و با اعتراض مردم برای کم آبی مجبور شدند که از برداشت آب چاه پیشگیری کنند و کمی آب به چشمه باز گشته است».
رستوران هایی که در حریم درجه یک و ورودی تاق بستان ساخته شده و بوی خوراک آنان مایه آزار گردشگران استمرد و زن جوانی نیز از کوی تاق بستان در همین زمینه می گویند : « از روزی که چشمۀ تاق بستان خشکیده ما حتا یک قطره آب هم نداریم و دو هفته است که با دشواری رو به رو شدیم و تنها نیمه شب از ۲ تا ۴ کمی آب برای گرمابه رفتن داریم آن هم در برخی از شب ها. روزها هم با تانکر به ما کمی آب می دهند. ما با مردم بومی گِرد هم آمدیم و اعتراض خود را به گوش مدیران استانداری و فرمانداری رساندیم، ولی هیچ سودی نداشت و ما همچنان با دشواری رو به رو هستیم. گرمای هوا در روز بالای ۴۰ درجه سانتی گراد است و به مردم فشار فراوانی آمده است هیچ کس هم پاسخ گو نیست».
ساخت وسازهایی که در چند دهه گذشته در پیرامون تاق بستان انجام شده استمردی ۴۵ ساله ای از منطقه تاق بستان نیز با گلایه از مدیران شهری اظهار می کند: « نزدیک سه هفته است با بی آبی رو به رو هستیم. زن و فرزند ما بسیار نگرانند. ما مجبوریم آب را برای خوردن و آشامیدن بخریم و درآمد ما به خرید هر روزه برای آب نمی رسد. زیرا آبی که با تانکر به ما می دهند هم کم است و هم قابل خوردن نیست».
ساخت وسازهایی که دردهه های گذشته انجام شدهبه گزارش هنرنیوز، درد دل و گفت و گو با مردم بومی بسیار بود و در این گزارش نمی گنجند. آنان بارِ روانی بسیاری را بر دوش دارند و از چهرۀ این مردم غم و اندوه می بارد. صدای ناله و نفرین از کوی و بَرزن بلند می شود، آنان مدیران میراث فرهنگی را گنه کار می دانند و می گویند، چه نیازی بود که دست به سیستم زمین بزنند. همچنین بر این باورند که وضعیت پیشین تاق بستان زیباتر و دل نشین تر بود.
از دیگر سو، برخی از مردم می گویند، این آب بهترین آب کرمانشاه و حتا ایران را دارا بوده است و برخی از مدیران در بالادست آب را برداشت کرده و به دیگر کشورها فروخته اند و همین یکی از دلایل خشکیدن چشمۀ تاق بستان و کم آبی در این سامان شده است. موضوعی که جای بررسی دارد و باید به آن پرداخت.
دنباله دارد....
عکس و گزارش : سیاوش آریا