«مسعود نقاشزاده» معتقد است به دلیل حاکمیت فیلمهای سطحی در سینمای ایران، «کودک و فرشته» در جریان اکران امکان نفس کشیدن نیافته است و در عوض فضای عمده سینما به سمت عرضه اجناس بنجل رفته است.
به گزارش هنر نیوز به نقل از "خبر" اواخر تابستان سال 1359 است. فرشته و خانوادهاش برای شرکت در عروسی یکی از اقوام آماده میشوند. هواپیماهای عراقی خرمشهر را بمباران میکنند. پدر فرشته تصمیم میگیرد خانوادهاش را از شهر خارج کند. فرشته برای آوردن مادربزرگش از خانه خارج میشود. در این هنگام بمب یکی از هواپیماهای عراقی بر روی خانه آنها میافتد و... این خلاصهای بود از داستان فیلم سینمایی «کودک و فرشته» که این روزها اکرانی مهجور را در چند سینمای تهران تجربه میکند. «کودک و فرشته» اولین تجربه کارگردانی مسعود نقاشزاده بعد از سالها تجربه دستیار کارگردانی و البته مدیریت در عرصه سینمای ایران است. فیلمی در ژانر دفاع مقدس که از حضور، نقش و درد و رنج کودکان در این بستر حکایت میکند. نقاشزاده را جهت گفت و گو در خصوص فیلم تازه اکران شدهاش به «کافه خبر» دعوت کردیم تا از شرایط و کم و کیف شرایط تولید و انگیزههایش بگوید؛ اما او که دل پرخونی از شرایط اکران «کودک و فرشته» داشت، ترجیح داد بحثی کلانتر را مورد نقد و بررسی قرار دهد.
خودمان ذائقه و سلیقه مردم را تنزل دادیم
نقاشزاده در ابتدای صحبت با اشاره به فیلمهای سطحی و بعضاً مبتذلی که این روزها به شکلی عجیب و غریب گریبانگیر سینمای ایران و ظرفیت محدود اکران شدهاند، گفت: «اینکه چرا امروز بخش قابل توجهی از ظرفیت اکران و سالنهای سینمای ما به نمایش اینگونه فیلمها اختصاص یافته به دلیل این است که متاسفانه در سالیان گذشته بخشی از سلیقه و ذائقه مردم ما برای دیدن این قبیل فیلمها پرورش پیدا کرده است.»
او افزود: «البته این مشکلی نیست که فقط مخصوص سینمای ما باشد. در کشور فرانسه طی یک بررسی مشخص شد 75 درصد ظرفیت اکران سینمای فرانسه در دهه گذشته در اختیار فیلم های آمریکایی بوده است. 4 الی 5 درصد این ظرفیت به فیلم های کشورهای دیگر و فقط 20 درصد آن به سینمای فرانسه تعلق داشته است. پس از این بررسی متولیان فرهنگ در دولت فرانسه تصمیم به حمایت از سینمای این کشور در برابر فیلمهای آمریکایی میگیرند.»
کارگردان فیلم «کودک و فرشته» روش فرانسویها را در حمایت از تولیدات داخلی کمی خردمندانهتر از راه حلهای حمایتی در سینمای ایران توصیف کرد و ادامه داد: «فرانسویها راه حل ارائه سوبسید به تولیدات داخلی را برگزیدند با این تفاوت که سوبسید مورد نظر را بر عکس ما در عرصه نمایش جاری کردند و نه تولید؛ آنها با سینماداران فرانسوی به توافق رسیدند تا ما به التفاوت ضرر سالیانهای را که از نمایش فیلمهای فرانسوی عایدشان میشود، جبران کنند. در این روش رقم این سوبسید طی سال اول مطمئناً بالا خواهد بود اما به تدریج و در سالهای بعدتر این رقم پایین خواهد آمد. دلیش هم این است که ذائقه مردم در این مدت تربیت شده و به سمت فیلمهای کشور خودشان تغییر یافته است.»
نقاشزاده ضمن ابراز تعجب از سیاستهای فرهنگی موجود در عرصه سینما و عدم برخورد با رشد قارچگونه برخی فیلمها، گفت: «برای من قابل درک نیست چرا در کشوری که همه مسئولان فرهنگی آن از اهمیت فرهنگ، سینما و نقش آن در تربیت جامعه حرف میزنند به ناگاه همه مقدرات سینما به انبوهی از فیلمهای سطحی و سخیف سپرده میشود.»
او در ادامه با اشاره به اینکه مخالف تولید و نمایش فیلمهای کمدی نیست افزود: «ما فیلمهای کمدی بسیار خوبی در تاریخ سینمای کشورمان داریم که اکثرشان هم قابل افتخار هستند اما امروز در این زمینه بخصوص با نوعی از سادهسازی مواجه هستیم. در این شرایط و با توجه به قدر و قیمتی که اینگونه فیلمها در عرصه اکران پیدا کردهاند، فیلمی مثل «کودک و فرشته» اساساً فرصت نفس کشیدن ندارد.»
از ایام ارتحال امام خجالت کشیدند
نقاشزاده با اشاره به جزئیات شرایط و نحوه اکران «کودک و فرشته»، اکران فیلم خود را تنها یک نوع از سر باز کردن دانست و اظهار داشت: «حساب دو دو تا چهارتاست. امروز یک فیلم، بیست سالن سینما را در شهر تهران اختیار دارد و این جدای از تبلیغات و تیزرهای گسترده تلویزیونی آن است. از طرف دیگر «کودک و فرشته» را داریم که فقط 7 تک سانس آن هم در ساعتهای مرده اکران و در فصل شروع امتحانات دانش آموزان در اختیار دارد. به نظر شما شرایط این دو فیلم یکسان است؟ البته این 7 سانس هم که گفتم مربوط به روزهای اولیه اکران بود و امروز تنها یک سانس آن هم ساعت 4 بعد از ظهر سینما فرهنگ به «کودک و فرشته» اختصاص یافته است.»
کارگردان «کودک و فرشته» وجود همین تک سانس را هم به دلیل برخی ملاحظات تفسیر کرد و ادامه داد: «به نظرم این تک سانس را هم به خاطر نزدیک شدن به سالروز فتح خرمشهر و البته ایام ارتحال حضرت امام (ره) به فیلم دادند. شاید از این مناسبتها خجالت کشیدند وگرنه که احتمالاً همین را هم از فیلم دریغ میکردند.»
نقاشزاده در خصوص چرایی و دلیل استقبال از برخی فیلمهای سطحی از سوی مردم گفت: «بیایید در خصوص واژه استقبال کمی با احتیاط حرف بزنیم. این چیزی که می گویم آمار وزارت ارشاد است. سال 1369 در کشور ایران با حدود 50 میلیون نفر جمعیت، تعداد 85 میلیون قطعه بلیت سینما به فروش رفته است. 20 سال بعد، یعنی در سال 88 و با جمعیتی بالغ بر 75 میلیون نفر - یعنی یک و نیم برابر افزایش نسبت به سال 69 - تنها 15 میلیون قطعه بلیت فروخته شده است. این در حالی است که طی این بیست سال هم تعداد سالنهای سینما افزایش پیدا کرده و هم کیفیت سالنها و کیفیت نمایش فیلمها بالاتر رفته است. خب این به چه معناست؟ این یعنی 83 درصد افت و کاهش در بحث مخاطب سینمای ایران. این یعنی با 25 میلیون جمعیت بیشتر70 میلیون بلیت کمتر فروش رفته است.»
او در ادامه افزود: «آیا این فروش عظیم در آن سالها به خاطر فیلم های کمدی بود؟ جواب منفی است. نکته باریکی این میان وجود دارد. بخش مهمی از سینماروهای ایرانی مدتهاست که پا به سالن سینماها نگذاشته و البته نمیگذارند. سینماروها هم ذائقههای متفاوتی دارند. این بخشی که امروز به سینما میروند و بخشی از تولیدات سینمای ایران را میپسندند همه پتانسیل تماشاگران سینمای ایران نیست.»
به ازای هر یک میلیون نفر 4 سینما داریم
نقاشزاده ضمن تایید وجود سلیقههای مختلف و متفاوت در بین تماشاگران سینما صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: «من به این بخش از سینماروها ایراد نمیگیرم. به هر حال هنگامی که مغازهای باز میشود و ویترینی در مقابل چشم مردم قرار میگیرد هر کسی حق انتخاب دارد. ممکن است بخشی از جنسهای مغازه بنجل هم باشد. خب اشکالی ندارد، ولی وقتی قسمت اعظم و عمده اجناس این مغازه را کالاهای بنجل تشکیل داد به شکل ناخودآگاه و اتوماتیکوار این مغازه تبدیل میشود به بنجل فروشی.»
کارگردان فیلم «کودک و فرشته» در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به ضعف زیرساختهای سینما در ایران گفت: «ما امروز و در بین همین جمعیت 75 میلیونی به شکل بالقوه میتوانیم 70 درصد این تعداد را پتانسیل سینمارو کشور به حساب بیاوریم. همانگونه که در همه جای دنیا جمعیت بین 15 تا 35 سال را نقطه هدف جذب تماشاگر برای سینما به حساب میآورند. خب حساب کنید ببینید 70 درصد این جمعیت 75 میلیونی چه عددی میشود و بعد ببینید برای این تعداد ما به اندازه کافی سینما ساختهایم یا نه.»
او در ادامه افزود: «در کشوری مثل استرالیا به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت چیزی در حدود 95 سالن سینما وجود دارد. در تایلند که کشوری آسیایی است این رقم به حدود 92 سالن به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت میرسد. در همین امارات متحد عربی به ازای هر یک میلیون نفر 50 سالن سینما وجود دارد. فکر میکنید در کشور ما این نسبت به چه اندازه است؟ در ایران به ازای هر یک میلیون نفر حدود 2/4 سالن سینما وجود دارد. این تفاوت از دید من کاملاً معنی دار است.»
نقاشزاده در تبیین هرچه بیشتر این اعداد و ارقام ادامه داد: «وقتی میگوییم به ازای هر یک میلیون نفر 90 سالن سینما، بدان معناست که هر فرد در فاصله و مسیر بین خانه تا محل کار خود لااقل با 15 سالن سینما برخورد میکند. اما در کشور ما اگر کسی بخواهد فیلم مورد نظر خود را ببیند هرگز نمیتواند بدون داشتن یک برنامه و نقشه دقیق و تنظیم شده به هدف خود برسد. اینکه چه ساعتی راه بیفتد و به کدام سینما برود و آیا جای پارک برای ماشین شخصیاش پیدا بکند و هزار و یک مورد و مسئله دیگر که باید حل شود تا یک ایرانی بتواند یک فیلم ببینید.»
سینما رفتن در ایران یک مصیبت بزرگ است
کارگردان «کودک و فرشته» صحبت از ارتقا و کمک به سینمای ایران را بدون توجه به رشد و تقویت زیرساختهای سینما شوخی قلمداد کرد و اظهار داشت: «در همه جای دنیا سینما رفتن یک تفریح فرهنگی محسوب میشود اما در کشور ما سینما رفتن دست کمی از تحمل یک مصیبت ندارد. ظرفیت نمایش ما به نسبت جمعیت و حتی به نسبت تولیدمان پایین است و تا زمانی که به تقویت زیرساختهای سینمای ایران که از جمله مهمترینشان همین سالنهای سینماست نپردازیم داستان حمایت از سینما شوخیای بیش نیست. من سرمایه گذاری دولتی در فیلمهای سینمایی را کمک به سینما نمیدانم. کمک به سینما یعنی تقویت زیر ساختها؛ یعنی ساخت سالنهای نمایش.»
نقاش زاده با اشاره به شرایط اکران فیلم «کودک و فرشته»، به کار بردن لفظ اکران برای نحوه نمایش فیلم خود را به شوخی شبیه دانست و گفت: « من هیچگاه انتظار نداشتم «کودک و فرشته» به فروشی خارقالعاده دست پیدا کند. «کودک و فرشته» فیلمی است در ژانر سینمای دفاع مقدس و بازیگر چهرهای هم در آن حضور ندارد. اما با همه اینها فیلم من شایسته این نوع اکران نبود. این طریق اکران به معنی از دور خارج کردن برخی فیلمهاست. اینکه شما به خاطر موضوع فیلم در یک رودربایستی ایدئولوژیک قرار بگیرید و یا مثلاً به خاطر رفاقت با کارگردان اسم فیلم را در جدول نمایش بیاورید که نشد اکران. در صفحههای فرهنگی و هنری روزنامهها مینویسند «کودک و فرشته» با داشتن 8 سالن سینما بطور مثال روزی 50 هزار تومان فروش داشته است در حالی که هیچ کس نمیداند این 8 سالن در واقع 8 تک سانس است که آن را هم از بین ساعتهای مرده اکران گلچین کردهاند.»
«طلا و مس» خوب مدیریت شد
او همچنین با انتقاد از نحوه معرفی و پخش فیلم خود در اکران عمومی با طرح مثالی از فیلم «طلا و مس» افزود: «البته یک مشکل دیگر هم این وسط وجود دارد. فیلم «طلا و مس» به لحاظ موضوعی و شکلی به نوعی شبیه «کودک و فرشته» است. نه موضوع آنچنان ملتهب و جدیدی دارد و نه از بازیگران چهره و شاخص بهره برده است. اما همین فیلم در اکران روند نسبتا خوبی را طی کرده و به اندازه خودش هم خوب فروخته است. خب چرا چنین شده است؟»
نقاشزاده جواب سوال خود را اینگونه پاسخ داد: «به نظر من اکران «طلا و مس» خوب مدیریت شد. این بدان معناست که منوچهر محمدی - که جزو تهیه کنندههای خوب سینمای کشور است - فیلم خود را خوب معرفی کرده است. من تقریباً در اکثر اتوبانهای تهران بیلبوردهای «طلا و مس» را می دیدم. در طول هفته روزنامههای مختلف را که ورق میزدم یا تبلیغ فیلم را میدیدم یا مطلب و مصاحبهای درباره فیلم. این یعنی مدیریت درست. همه اینها که با هم جمع شود تبدیل میشود به یک فروش 300 میلیونی که البته فروش خارقالعادهای نیست اما برای فیلمی از جنس «طلا و مس» خوب است.»
کارگردان «کودک و فرشته» در ادامه با اشاره به نحوه پخش و تبلیغ فیلم خود افزود: «فیلم ما از طرف پخشکننده کاملاً مورد بیاعتننایی و بیتوجهی قرار گرفت. در واقع فیلم رها شد. هر چقدر من و تهیهکننده راجع به اکران و نحوه تبلیغات فیلم با پخش کننده بحث کردیم حرفشان این بود که آقا این فیلم نمیفروشد! خب معلوم است که با این طرز و وضعیت اکران و عرضه فیلم نمیفروشد. خود من اگر خانهام جنب سینما فرهنگ بود حاضر نمیشدم ساعت 4 بعد از ظهر از خانه شوم و این فیلم را ببینم. شما اسم این را اکران میگذارید؟ من به جرات اعلام میکنم «کودک و فرشته» اصلاً اکران نشد. فقط محض خالی نبودن عریضه چند روزی آمد و رفت.»
برخی فیلمها هیچ ربطی به سینمای دفاع مقدس ندارند
نقاشزاده در ادامه با اشاره به سینمای دفاع مقدس و نگاهی که در سالهای اخیر به این ژانر ملی سینمای ایران وجود داشته است گفت: «ما به سینمای دفاع مقدس از چند جنبه میتوانیم نگاه کنیم. جنگ همواره به عنوان بستری پر انرژی در سینمای جهان مطرح بوده است. هنوز که هنوز است در سینمای دنیا راجع به جنگ جهانی دوم فیلم ساخته میشود در حالی که بیش از 70 سال از این واقعه تاریخی میگذرد. جالب اینکه این فیلمها همچنان تماشاگر دارد، فروش میکند و دیده میشود. شاید یکی از دلایل توجه سینما به مقوله فوق این باشد که جنگ به لحاظ تئوریک بسیار به اصول درام نزدیک است. ما در درام نیازمند دو نیروی متخاصم مثبت و منفی هستیم و جنگ عملاً این دو نیرو را در خود دارد.»
او در ادامه افزود: «جنگ در سینمای ایران که تبلورش در سینمای دفاع مقدس شکل گرفت چند شکل مختلف را تجربه کرد. سالهایی بود که وجه حماسی، حادثه پردازی و قهرمان پروری در سینمای دفاع مقدس پر رنگ شد و طبیعی هم بود چون آن سینما زمانی رشد و نمو کرد که جنگ همچنان در جریان بود و وجه تهیجی اینگونه فیلمها بدون شک باید بیش از دیگر بخشها مورد توجه قرار میگرفت. بعد از پایان جنگ هم که وجوه دیگر این واقعه مهم مورد کنکاش سینماگران عرصه دفاع مقدس قرار گرفت و کماکان همه با آن آشنا هستیم.»
کارگردان «کودک و فرشته» ضمن اشاره به تصویر جدیدی که در سالهای اخیر از سینمای دفاع مقدس به مردم عرضه شده است گفت: «در سالهای اخیر و مشخصاً این دو سه سال گذشته گونهای از سینمای دفاع مقدس در سینما شکل گرفت که من به شخصه اسم آن را سینمای دفاع مقدس و سینمای جنگ نمیگذارم. نمیخواهم از فیلمی اسم بیاورم اما حرفم این است ما باید ببینیم این بحث دفاع مقدس است که مردم را به سالنهای سینما کشانده است یا شوخیهایی که کمی آن طرفتر از خطوط قرمز هستند.»
او در ادامه افزود: «شما فکر میکنید اگر این شوخیها را در یک فیلم اجتماعی استفاده کنیم این استقبال صورت نمیگیرد؟ من میگویم میگیرد. شکستن تابوهای اجتماعی همواره محفل خوبی برای تحریک کنجکاوی تماشاگران و مردم در عرصه سینما بوده است. این استقبالی که از برخی فیلمها صورت گرفت به خاطر دفاع مقدس نبود. البته من فیلمی مثل «لیلی با من است» را در این دسته قرار نمیدهم. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم فیلم کمدی و فیلم سطحی زمین تا آسمان با یکدیگرتفاوت دارند.»
نقاشزاده در پایان معضلات و مشکلات سینمای دفاع مقدس را جدای از مشکلات زیربنایی سینمای ایران ندانست و گفت: «امروز اگر فیلمهای دفاع مقدس با اقبال تماشاگران رو به رو نمیشوند به خاطر این است که ما بخش مهمی از تماشاگران سینما را از دست دادهایم. سینمای دفاع مقدس امروز از جهات مختلف دچار مظلومیت است. در وضعیت فعلی سینمای کشور که فیلمهای فرهنگی و شریف کاملاً مهجور هستند، سینمایی که خود یکی از زیر مجموعههای همین سینمای فرهنگی و شریف است وضعیتی بهتر از این نباید داشته باشد.»
گفت وگو از علی اناری