ساخت زندگی شخصیت‌ها قدرت روحی والایی به مردم می‌بخشد
حبیب الله بهمنی در گفتگو با هنرنیوز:
ساخت زندگی شخصیت‌ها قدرت روحی والایی به مردم می‌بخشد
حبیب الله بهمنی گفت: ساخت زندگی شخصیت‌ها قدرت روحی والایی به مردم می‌بخشد.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۲


نیاز به تولید آثار در رابطه با مفاخر ایرانی موضوعی است که نیازمند توجه بیشتر تولیدکنندگان است. در این میان برخی مفاخر نیز از توجه فیلمسازان محروم می‌مانند. به همین سبب با حبیب الله بهمنی کارگردان سینما به گفتگو نشسته‌ایم.

تاکنون سریال، فیلم و مستندهای زیادی درباره شخصیت‌های علمی و تاریخی و ادبی کشور ساخته شده است، به عنوان مثال شیخ بهایی، غیاث‌الدین جمشید کاشانی و شخصیت‌هایی از این قبیل، ولی به نظر می‌رسد این‌گونه آثار دارای ساخت منسجمی نبوده‌اند. نظر شما در این مورد چیست؟ 

صدا و سیما در زمینه معرفی شخصیت‌های علمی، دانشمندان، دینی، فیلم و سریال و... آثار گوناگونی تولید کرده است که باید از آنها آمار گرفته شود. از آغاز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تاکنون آثار بسیاری تولید شده و کیفیت‌ها از نظر رتبه‌بندی، متفاوت است. ابتدا باید محققان جداولی تهیه کنند و اطلاعات دقیق جمع‌آوری شود. در سال‌های اخیر چند فیلم و سریال و... در این زمینه تولید شده‌ است و همچنین در مورد این موضوع که این فیلم‌ها در مورد چه شخصیت‌هایی و با چه میزان کیفیتی تولید شده است. بعد از آمارگیری دقیق و با توجه به اطلاعات موجود می‌توان این‌گونه اظهار عقیده کرد که، این آثار دارای ساخت منسجمی بوده است یا خیر. در این صورت می‌توان درباره مطلوب بودن کیفیت آثار تولید شده نسبت به دهه‌های قبل از انقلاب اظهارنظر کرد. 

گاه آثاری که شایسته تولید هستند؛ به مرحله تولید نمی‌رسند. بعضی اوقات آثاری تولید می‌شود که ساخت منسجمی ندارد . هنگامی که وارد این حیطه می‌شویم باید منصفانه قضاوت کنیم. فعالیت در حوزه شخصیت‌های علمی و ادبی کار سخت و سنگینی است (مثل سریال ابن سینا در اوایل انقلاب). هم‌چنین در حوزه تولید آثار فاخر مذهبی و در خصوص شخصیت‌هایی مانند امام رضا (ع)، امام حسن (ع)، امام علی (ع)، این موضوع صدق می‌کند. در نقطه شروع فعالیت باید امکانات تلویزیون درجه‌بندی و اولویت‌بندی شود و سپس تصمیم گرفته شود که این امکانات در وهله اول به چه تولیداتی

در همه زمینه‌ها نیاز به الگوسازی و برجسته‌سازی شخصیت احساس می‌شود. در این میان زمینه‌های ورزشی و فرهنگی و اقتصادی و دیگر حوزه ها قابل ذکر است. «مولوی» و «سعدی»، الگوهای عرفانی و فرهنگی و علمی ما هستند و تأکید بر این دو شخصیت بزرگ در عین حال که لازم است ولی کافی نیست و به این دلیل جامعه باید در همه حوزه ها فعالیت تام داشته باشد.
اختصاص یابد. 

چه بسا این که ما هم اگر در جایگاه مسئولین صدا و سیما قرار داشتیم؛ همین روند را دنبال می‌کردیم و با توجه به میزان امکانات و وجود شخصیت‌ها و هنرمندان و... همین تعداد آثار را تولید می‌کردیم. 

در حال حاضر توقع جامعه با توجه به کثرت سوژه و شخصیت‌های بسیار ارزشمند در فرهنگ غنی ما، در سطح بالایی قرار دارد و با توجه به این انتظارات و علاقه بیش از حد مردم به ساخت فیلم و سریال‌های پرمحتوا و مفهومی باید به تولید این‌گونه آثار سرعت بخشید. 

احساس می‌شود در این گذر سریع زمان، هنوز خیلی از چهره‌ها و شخصیت‌ها در فرهنگ ما مجهول مانده‌اند. تشنگی برای عرضه آثار شخصیت‌های مهم و برتر در جامعه ما وجود دارد.

به نظر شما چرا با وجود نیاز به ساخت آثاری منسجم و با کیفیتی بالا روند تولید تاکنون کند بوده است؟ 

درباره این مسئله می‌بایست مدیران و مسئولین پاسخگو باشند و در این حوزه، امکانات نقش اساسی دارد. البته منظور فقط امکانات مادی نیست بلکه هنرمند نیز جزء امکانات به حساب می‌آید و مهمتر از این، وجود هنرمندانی پردغدغه و مسئول و باانرژی احساس می‌شود.

چه دلیلی می‌تواند وجود داشته باشد که هنرمندان ما انرژی بالایی صرف کار خود نمی‌کنند؟ 

پاسخ این سوال در دو بخش بیان می‌شود، بخشی به انگیزه‌های شخصی آنها برمی‌گردد و بخشی به حمایت و پشتیبانی که از آنها باید شود و ممکن است گاهی در این مورد کوتاهی شود. در این صورت باید همه جوانب امر مورد بررسی قرار گیرد.

به نظر شما مجموعه‌هایی که دارای ساخت منسجم باشند و آثار خوب و باارزشی محسوب شوند در چه راستا و بر اساس چه معیارهایی باید تولید شوند؟ 

جامعه ما از فرهنگ و آرمان بسیار ارزشمندی برخوردار است، با توجه به آرمان‌هایی که انقلاب اسلامی برای ما به ارمغان آورده که شامل فداکاری و از خودگذشتگی‌های بسیاری بوده و هم‌چنین شهدای گرانقدر اسلام که در این راه خون خود را تقدیم کرده‌اند، ما را موظف می‌دارد که تولیداتی در راستای اهداف انقلاب انجام شود. 

جامعه ما نیاز به توسعه فرهنگی، علمی، اقتصادی و همچنین حمایت و پشتیبانی و ایجاد انگیزه در زمینه های گوناگون دارد و معیارها هم باید مطابق با عدالت‌خواهی، عدالت‌طلبی، ظلم‌ستیزی باشد. ما در هر زمینه‌ای از هدف و آرمان برخورداریم و بزرگترین آرمان جامعه ما در زمینه ظهور است و این که ما منتظر ظهور عالم منجی بشریت هستیم، و نیاز به فعالیت در این حوزه هم احساس می‌شود و پایه و اساس جامعه باید همان ارزش‌ها و آرمان‌های تعریف شده باشد. 

دانشمندان و عالمان بسیار بزرگی در تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام بوده است که بازگشت به این شخصیت‌ها قدرت روحی والایی به مردم می‌بخشد و این در حیطه وظیفه صداوسیما قرار می‌گیرد.

نظر شما درباره تولید مجموعه‌هایی که الگوهایی را در زمینه‌ فرهنگ‌ ارائه دهند؛ چیست؟ 

واقعیت امر این است که ما نیازمند بازگشت به خویشتن هستیم -«بازگشت به فرهنگ خویش»- جامعه ما زمانی در اوج قله‌های فرهنگ و دانش قرار داشته است و رسانه‌ها و صداوسیما از جمله موثرترین عوامل بسترسازی برای بازگشت به خویشتن اصیل ما هستند. 

در همه زمینه‌ها نیاز به الگوسازی و برجسته‌سازی شخصیت احساس می‌شود. در این میان زمینه‌های ورزشی و فرهنگی و اقتصادی و دیگر حوزه ها قابل ذکر است. «مولوی» و «سعدی»، الگوهای عرفانی و فرهنگی و علمی ما هستند و تأکید بر این دو شخصیت بزرگ در عین حال که لازم است ولی کافی نیست و به این دلیل جامعه باید در همه حوزه ها فعالیت تام داشته باشد. 

چنانچه
هدف جامعه ما پیمودن مسیر تعالی است و مولانا نمونه‌ای بارز از شخصیتی است که این مسیر را طی کرده ولی نبایستی هدف ما این‌گونه باشد که با مطرح کردن شخصیت‌های علمی، ادبی و فرهنگی خود به دنیا فخرفروشی کنیم بلکه باید به دنبال تحلیل شخصیت‌ها در راه قرار گرفتن برای رسیدن به کمال انسانی باشیم.
تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام مورد بررسی قرار گیرد، شخصیت‌های بارزی وجود دارند که اگر قرار باشد به تمام این شخصیت‌ها پرداخته شود ما با شکافی 20 ساله مواجه می شویم. «مولوی» که یک شاعر و ادیب و عارف است در این حوزه وزنه سنگینی به شمار می‌آید . پرداختن به ادیبانی از جمله «مولوی» لازم است و همان طور که در جریان امر هستیم، امروزه دنیا در حوزه عرفانی کتاب مولانا را تدریس می‌کند. البته شخصیت‌های دیگری همانند ابوسعید ابوالخیر و... که هم ادیب و هم عارف هستند نیز وجود دارند ولی فقط اکتفا کردن به شرح حال این‌گونه شخصیت‌ها نوعی کم‌کاری به شمار می‌آید. 

این سوال در اذهان شکل می‌گیرد که اگر آثار ما ایجادکننده انگیزه حرکت در مسیر تعالی نمی‌باشد پس هدف از ساخت این قبیل سریال‌ها و فیلم‌ها چه بوده است؟ همچنین این سوال مطرح است که هدف از طرح مولانا چیست؟ 

هدف جامعه ما پیمودن مسیر تعالی است و مولانا نمونه‌ای بارز از شخصیتی است که این مسیر را طی کرده ولی نبایستی هدف ما این‌گونه باشد که با مطرح کردن شخصیت‌های علمی، ادبی و فرهنگی خود به دنیا فخرفروشی کنیم بلکه باید به دنبال تحلیل شخصیت‌ها در راه قرار گرفتن برای رسیدن به کمال انسانی باشیم. از نمونه کارهای انجام شده در حوزه مذهبی، فیلم «امام رضا (ع)» می‌باشد که یک نوع حس فخر فروشی ایجاد می‌کند و این مانع از به وجود آمدن حس کمال‌طلبی در افراد می‌شود. 

با دیدن فیلم‌های مذهبی ما، یک فرد سنی، شیعه نمی‌شود یا غیرمتشرع، متشرع نمی‌گردد همچنین کسی که با دین فاصله دارد فاصله‌اش کم نمی‌شود. به این دلیل که هدف امامان که طی کردن مسیر کمال و هدایت افراد در راه قرار گرفتن در این راه بوده است، در فیلم‌ها و سریال‌هایی که از آنها ساخته می‌شود این حس را به بیننده القاء نمی‌کند. در حالی که هدف از ساختن این‌گونه آثار ایجاد حس کمال‌طلبی در وجود مخاطب است.
همچنین هدف این است که نشان داده شود مولانا از شخصیت عرفانی والایی برخوردار بوده و این مسئله جرقه‌ای را در ذهن بیننده به وجود می آورد.
من به عنوان یک مخاطب و یک هنرمند تشنه ساخته شدن آثار فاخری در حوزه فیلم و سریال هستم.

پیشنهاد شما به سازمان سینمایی در مورد ساخت چنین آثاری چیست؟ 

پیشنهاد من به سازمان سینمایی این است که لزوماً باید اتاق فکری ایجاد گردد که نیازها را برآورد کرده و امکانات را در کنار نیازها برای ساخت این نوع آثار  تعریف کند و سپس به اولویت‌بندی بپردازد و در آخر یک برنامه استراتژیک کامل درباره اهداف خود به مرحله اجرا گذارد. در سازمان سینمایی حتماً باید حوزه و اتاق فکری وجود داشته باشد که عطش ما را به عنوان یک جامعه انقلابی برطرف کند نه تنها ما بلکه جهان تشنه این است که از هویت و فرهنگ ما بداند و آگاه گردد به طوری که امروزه دولت‌های بزرگ احساس می‌کنند؛ هنوز فرهنگ و تمدن چندین هزارساله ایران را به درستی نشناخته‌اند. 

در پایان چه نکته‌ای را لازم به ذکر می‌دانید؟ 

در آخر تأکید من بر این است که ما باید به داشته‌های خود تکیه کنیم و هنرمندان ما باید همه تلاش خود را در این زمینه به کار بندند، و وظیفه حمایت و هدایت این تلاش بر عهده مدیریت ماست که باید آنها را به سمت و سوی نیازهای انقلاب رهنمون کند تا انقلاب و فرهنگ و فکر ما را به جهانیان عرضه کند و از هدر رفتن امکانات ما به سمت عبث، منفی، ریانمایی جلوگیری نماید.

کد خبر: 40868
Share/Save/Bookmark