سیدحسین صافی در گفتگو با هنرنیوز؛
بد شانسی سینمای مستند کمبود بودجه صدا و سیما است
سیدحسین صافی فیلمساز بوشهری سینمای مستند ، طـــی دو دهـــه اخیر توانسته در سینمای مستند ایران برای خود جایگاه ویژه ای پیدا کند . وی به عنوان پژوهشگر، نویسنده، تصویربردار، كارگردان و تدوین گر تا کنون دهها اثر مستند را ساخته است.
تاريخ : جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۰:۳۴
به گزارش هنرنیوز؛ وی تاکنون آثاری چون: «صحرای زنده»، مستند نیمه بلند «میمند»، مستند نیمه بلند «حلزونها»، «مانگروهای استان بوشهر»، «گياهان مناطق خشک و شور» را ساخته است. وی تاکنون موفق شده که جوایزی را هم از جشنواره های مختلف برای مستندهایی که ساخته كسب کند و بارها در جشنواره توليدات مراکز صدا و سيما نیز مورد تقدير قرار گیرد.وی از چهارمين جشنواره بين المللی سينما حقيقت برای مستندهای «صحرای زنده» تنديس و ديپلم افتخار و همچنین از همین جشنواره جایزه ای برای تصوير برداری مستند «حلزون ها» گرفته است. به بهانه برگزاری ششمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران سینماحقیقت گفتگو با این مستند ساز را می خوانید.
شما سال ها در سینمای مستند تجربه ساخت فیلم مستند دارید فکر می دانید سینمای مستند این روزها با چه مشکلاتی در دست به گریبان است؟
اصولا سینمای مستند در کشور تاکنون به خوبی به مخاطب معرفی نشده و مخاطب شناخت کافی ازاین گونه آثار ندارد. زمانی که شبکه های تلویزیون کمتر بود، مستندهای جذابی در گذشته پخش می شد که برای مردم جالب بود اما امروز چون سینمای مستند هیچ جایگاهی در اکران ندارد و نتوانسته به خوبی به مردم معرفی شود و در طول این سال ها هیچ وقت در خصوص تولید و اکران عمومی سینمای مستند صحبتی نشده این در حالی است که به نظرم باید در کشور ما دیدن فیلم مستند تبدل به یک عادت برای مخاطبان سینما و تلویزیون شود. ازطرفی متاسفانه در هر صنفی آدم های بیکار زیاد هستند و آدم های پر کار را از انجام دادن کاری سختی مانند فیلم مستند ساختن منصرف می کنند. در سینمای مستند هم آدم هایی هستند که مدام منفی بافی کرده و نمی گذارند فیلمسازان مشتاق و علاقمند با پژوهش و دانشی که دارند آثار درجه یک را تولید و برای پیشرفت سینمای مستند ارائه دهند. هر چند بنده معتقدم که مسئولین دست اندرکار سینمای مستند نباید نگاهی از بالا به فیلمسازان این عرصه داشته باشند بلکه باید از فیلمسازان حمایت کنند تا فیلمساز بتواند به حیات هنری و شخصی خود ادامه دهد.
چرا این اتفاق نیافتاده؟
کدام اتفاق؟!
اینکه دیدن فیلم مستند تبدل به یک عادت برای مخاطبان سینما و تلویزیون شود؟
دلایل زیادی دارد که یکی از مهترین آنها عدم آموزش این نوع فیلم سازی در آموزشگاه ها و دانشکده های هنری است که بیشتر باید به این موضوع پرداخته شود و بسترو شرایط آن فراهم شود. در درجه دوم بحث عدم بازپشت سرمایه در سینمای مستند است که باعث شده کمتر تهیه کننده ای حاضر به سرمایه گذاری در سینمای مستند شود چون به بازگشت سرمایه خود اطمینان ندارد و باید در خصوص اکران عمومی فیلم های مستند به مرور شرایطی فراهم شود تا سرمایه گذاری در آن افزایش یابد. دلیل سون هم بی سوادی برخی از فیلمسازان این عرصه است که باعث شده مخاطب از دیدن این گونه آثار سطحی و ضعیف خسته شود ورغبتی برای دیدن فیلم مستند نداشته باشد.
اکثر مستندسازان کشور ما به دلیل دسترسی به مضامین و سوژه ها به سمت ساخت مستند های اجتماعی می روند و دیگر گونه های سینمای مستند مانند مستندهای قوم شناسی ، اقتصادی زیست محیطی و... نمی روند . شما علت را درکجا می بینید؟
همان گونه که شما گفتید اکثر مستندسازان کشور ما به دلیل دسترسی راحت به مضامین و سوژه ها به سمت ساخت مستند های اجتماعی گرایش دارند و چون این نوع مستند به راحتی در دسترس فیلمساز است و نیاز نیست مثلا به خاطر آن به کوه ، کویر یا جنگل پناه ببرد. به همین دلیل این گروه از فیلمسازان دوست دارند از موضوعات دم دستی استفاده کنند. در مقابل دیگر گونه های مستند مانند سینمای زیست محیطی سینمای راحتی نیست و نمی توان به راحتی در آن کار کرد و به ابزار و دانش یک فیلم ساز نیاز دارد. یعنی فیلمساز سینمای مستند باید با استفاده از دانش و تخقیقات و پژوهش هایی که در خصوص فیلم خود انجام می دهد با دانش کافی بتواند برای مخاطب فیلم بسازد. اما این ساختن هم فرق اساسی با سینمای مستند دارد. یک فیلم مستند نباید صرفا مانند گزارش های تصویری و خبری باشد . چون با دیدن این گونه آثار با خود فکر می کند که فیلمساز او را دست انداخته و به شعور او توهین کرده است . بنابراین مخاطب دلزده از این نوع سینما می شود . هر چند معتقدم بایددر درجه اول بایداز سینمای مستند حمایت های مادی و معنوی شود.
به نکته خیلی مهمی اشاره کردید؟
بله . در درجه اول باید سینمای مستند مورد حمایت مادی و معنوی قرار گیرد. چون سینمای مستند با تمام دشواری ها، مظلومیت های خاص خویش به نظرم بیش از هر چیزی نیاز به حمایت های مادی و معنوی از سوی مسئولین سینمایی و سازمان صدا وسیما و در راس آن شبکه مستند دارد. به دلیل اینکه ساخت اینگونه فیلم ها بیش از هر چیزی از یک فیلمساز زمان و وقت می گیرد و نیاز به هزینه بالایی هم دارد .در واقع فرق اساسی سینمای مستند با سینمای داستانگو در این است که در سینمای داستانی می توان با برنامه ریزی و پیدا کردن لوکیشن ثابت فیلمبرداری کار را به سرعت انجام داد. اما در سینمای مستند همه چیز بستگی به طبیعت و آب وهوا دارد. هر چند نمی توان کتمان کرد که این خود ما فیلمسازان هستیم که در برخی از مواقع باعث می شویم آثاری در حوزه سینمای مستند تولید شود که بیش از آنکه مخاطب جذب کند باعث دفع مخاطب از دیدن فیلم های مستند شود.
تلویزیون چقدر می تواند در نمایش فیلم مستند به رشد این سینما کمک کند؟
شبکه های مختلف تلویزیون وبه خصوص شبکه مستند سیما می تواند در دیده شدن فیلم مستند کمک کند . هر چند شبکه های ماهواره ای با پخش فیلم های مستند استاندارد و با کیفیت سطح توقع مخاطب مان ما را بالا برده اند و فیلمسازان ما می ترسند که در این حوزه فیلم بسازند چون فکر می کنند فلان شبکه ماهواره ای بارها در خصوص مثلا مستند زیست محیطی آثار شاخص وخوبی ساخته و دیگرفیلمساز ما حرفی برای گفتن ندارد و نمی تواند با کیفیت از آن فیلمی را بسازد . در صورتی که اصلا این گونه نیست و نگاه و انتخاب درست سوژه توسط یک فیلمساز سینمای مستند و ساختار دقیق آن است که باعث جذب مخاطب می شود وگر نه در خصوص یک سوژه بارها فیلم مستند وسینمایی ساخته شده و هر کدام هم ساختار متفاوت وجذابی داشته و توانسته در سینما ماندگار شود. صدا وسیما، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ، ارگان های مختلف دولتی و خصوصی و... می توانند با حمایت از سینمای مستند گام های موثر و خوبی در جهت تولید، عرضه و فراگیر شدن فیلم های مستند انجام دهند. بنده نردیک به دو دهـــه در سینمای مستند و در کسوت پژوهشگر، نویسنده، تصویربردار، کارگردان و تدوینگر کار کردم و فرق بین فیلم مستند و برخی از فیلم هایی که به نام مستند به خورد مخاطب داده می شود را می دانم و به نظرم باید برای شکوفایی سینمای مستند بیش از این ها تلاش شود.
چرا تاکنون این گونه حمات ها اتفاق نیافتاده است؟ به عنوان مثال شبکه مستند سیما به جای پخش مستندهای جذاب و سفرش ساخت آن به فیلمسازان این عرصه مدام مستندهای تکراری پخش می کند یا اینکه از روی فلان شبکه مطرح ماهوارهای فیلم مستند را برداشته با دست کاری آن را روی انتن می فرستد؟
متاسفانه صدا وسیما و به خصوص شبکه مستند سیما به دلیل بودجه محدودی که این روزها دارند نمی توانند از همه مستندها حمایت کنند و این مشکل در مناطق صدا و سیما و به خصوص در مراکز استانهای صدا وسیما به شکل پر رنگی وجود دارد. این بدشانسی سینمای مستند است که این روزها صدا وسیما بودجه ندارد. در صورتی که اگر صدا وسیما بودجه کافی داشت می توانست با مشارکت و سرمایه گذاری در خصوص تولید و نمایش فیلم های مستند به فیلمسازان ما کمک کنند و همچنین باعث رونق سینمای مستند دربین مخاطبین کشورمان شود. من سال هاست که با صدا وسیمای مناطق کار می کنم و اکثر آنها مشکل بودجه برای ساخت فیلم های مستند دارند . در مقابل در چند سال گذشته عموما بودجه ها به سمت مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی داستانی رفته و سینمای مستند بی بهره بوده است. این درشرایطی است که صدا و سیما به عنوان گسترده ترین و با نفوذترین رسانه در بین رسانه های گروهی می تواند با استفاده از تبلیغاتی که در خصوص فیلم های مستند انجام می دهد باعث آشنایی وفرهنگ سازی در خصوص سینمای مستند وآشتی مردم به این نوع سینما شود. ازطرفی این روزها متاسفانه تولیدات صدا وسیما در خصوص مستندهای حیات وحش کم شده و مدام دم از بودجه کم می زنند و به نحوی که آثاری که در مرکز و شهرستانهای صدا وسیما ساخته شده است در اکثر مواقع به دلیل بودجه کمی که صرف آنها شده است کیفیت لازم را ندارند . چون هر کسی از راه رسیده برای سیما مستند ساخته است . به هرحال اميدوارم با تلاشهای مسؤلان شاهد رشد و بالندگی در توليد فیلم مستند باشيم . به گونهای که صدا و سيمای مراکز استانها بتوانند مستندهای فاخر توليد و برای مردم نمایش دهند. همچنین زمينه توليد مستند توسط مسولان به گونهای فراهم شود تا مستندسازان بتوانند به راحتی اقدام به توليد آثار باکيفيت بپردازند.
من فکر می کنم در طول این سال ها فقط مرکز گسترش سینمای مستند وتجربی به داد سینمای مستند رسیده و بقیه خارج گود ایستادند و فقط نظاره گر زمین خوردن سینمای مستند بودند؟
تاحدودی گفته شما درست است. در طول چند سال اخیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به دلیل بودجه خاصی که دارد نتوانسته دست به تولیدات انبوده در حوزه سینمای مستند بزند. به همین خاطر تولیدات کمی در طول این سال ها داشته است. هر چند این توقع خیلی بالایی است که ما فقط این مرکز را مسول تولید فیلم مستند بدانیم. چون این مرکزنمی تواند از همه تولیدات سینمای مستند در طول سال حمایت کند و بودجه محدودی دارد. کشورمان با وسعت يک ميليون و ششصد و چهل و هشت هزار کيلومتر مربع از جنگلهای انبوه هيرکانی در شمال تا اعماق آبهای خليج فارس و دريای عمان در جنوب، انواع بسيار زيادی از گونه های زیست محیطی را در خود جای داده است وفیلمسازان سینمای مستند می توانند با ساخت فیلم های مستند در معرفی هرچه بهتر تاریخ وتمدن کشورمان موفق باشند. به عنوان مثال من با ساخت مستند «حلزونها» انواع بسيار متنوع و جالبی از اين نرمتنان را در پهنه وسيع کشورمان و به خصوص آبهای خليج فارس و دريای عمان برای مخاطب معرفی کردم و تلاش شد که در مستند «حلزونها» انواع حلزونهای کشور نشان داده شود حلزونهايی که در مناطق ساحلی و جنگلهای کشور زندگی می کنند. بنابراین من هميشه در حال تحقيق هستم و معتقدم برنامهسازی بايد بر اساس تحقيق صورت پذيرد.