به گزارش هنرنیوز، به مناسبت نخستين سالروز صدور اولين نامه مقام معظم رهبري و همچنين انتشار پيام جديد معظم‌له به جوانان غربي درباره شناخت اسلام، نشستي با عنوان «بررسي شيوه‌ها و كاركردهاي ديپلماسي فرهنگي با استناد به پيام اول و دوم مقام معظم رهبري به جوانان اروپا و آمريكا» در محل اين سازمان برگزار شد.

در اين نشست كه معاونان بين‌الملل و فرهنگي، مديران و كارشناسان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي حضور داشتند، ابعاد فرهنگي، سياسي و اجتماعي پيام حضرت آيت‌الله خامنه‌اي (مد ظله العالي)، توسط مهدي مصطفوي، قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري، مورد بررسي قرار گرفت.

ايران صاحب گفتمان جهاني است

وي در آغاز سخنان خود با اشاره به اهميت راهبردي وضعيت فعلي منطقه و جهان، گفت: تحول بزرگ سياسي بين‌المللي در جهان و آن پيچ تاريخي، درست در اين زمان كه يك بخشي از زندگي ما را هم تشكيل داده، به وقوع پيوسته است. اين تحول و اين پيچ تاريخي؛ در اين زماني كه قدر‌ت‌ها به نوعي به دنبال پر كردن خلأ ناشي از اتمام جنگ سرد و فروپاشي شوروي هستند تا بتوانند موقعيت خود را تثبيت كنند، يك زمان بسيار حساسي است. به خصوص براي ما در جمهوري اسلامي ايران كه بحث ايدئولوژيك و بحث فكري و عقيدتي هم مزيد است.

رييس پيشين سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ادامه داد: ايران بعد از انقلاب اسلامي تا به امروز جزو معدود كشورهايي است كه صاحب گفتمان جهاني است. از سويي ديگر، غرب هم به سركردگي آمريكا مدعي هست كه صاحب گفتمان جهاني‌اند و هنگامي كه گفتمان ليبراليسم را مطرح مي‌كنند، بر آن نام «گفتمان جهاني» مي‌گذارند.

مصطفوي افزود: همانطور كه بيان شد، ايران بعد از انقلاب اسلامي، صاحب گفتمان جهاني شد و با انگيزه‌هاي عقيدتي و شعارهاي اعتقادي و همچنين توان بيان مباني فكري خود توانست اين گفتمان را مطرح كند. اكنون، بعد از گذشت چند سال، متفكرين جهاني؛ به ويژه غربي‌ها به اين نكته اذعان دارند كه ايران، دومين كشوري است كه گفتمان جهاني دارد. اين قدرت گفتماني جهاني ممكن است براي عوام خيلي مشهود و قابل اهميت نباشد و ارزش آن را نتوانند درك كنند؛ اما صاحبان قدرت و فكر، عكس آن عمل مي‌كنند و مي‌انديشند و به همين علت؛ از همان اوايل انقلاب، چالش عمده خود را با ما آغاز كردند.

وي همچنين گفت: اينكه در جهان اسلام ناگهان ملتي بيايد و مثلاً يكي از گفتمان‌ها كه بحث مردم‌سالاري را مطرح كند و بر مبناي آن حكومت تشكيل دهد و صاحب ساختار و نظام حكومتي ويژه‌اي شود؛ به‌تبع، چالش‌هاي بسياري را خواهد داشت. حالا اين چالش‌هاي موجود، به همراه مسايل ديگري كه در عرصه جهاني، بين قدرت‌هاي بزرگ پيش آمده و در منطقه مشاهده مي‌شود، آن پيچ بزرگ و مهم تاريخي را تشكيل داده است كه اگر ملت‌ها و كشورهايي بتوانند از اين پيچ تاريخي به خوبي عبور كنند و مختصات خود را در عرصه جغرافياي جهاني مشخص و تثبيت و تعريف كنند، آنها برنده هستند.

قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري تأكيد كرد: كساني كه يا متوجه اين پيچ تاريخي نشده‌اند و يا توان عبور از اين گردنه را ندارند، به فكر اين موضوع نيستند؛ حتماً بازنده‌هاي اصلي خواهند بود.

نگارش نامه بر اساس تكليف شرعي است

وي در بخش ديگري از سخنان خود با ورود به بحث نامه‌هاي مقام معظم رهبري خطاب به جوانان غربي، گفت: به نظر من مقام معظم رهبري بر اساس يك تكليف شرعي و يك خصوصيت تكليف‌مدارانه وارد اين عرصه شده‌اند كه با يك جمعيت توانمند در بين ملت‌هاي غرب كه مدعي گفتمان اصلي جهاني هستند، وارد گفت‌وگو شوند.
قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري ادامه داد: مقام معظم رهبري به اين دليل جوانان غرب را مخاطب قرار داده‌اند؛ چون آن منطقه و آن جمعيت در جهان مدعي داشتن يك گفتمان جهاني هستند و اين ويژگي در جغرافياي ديگر زمين، ديده نمي‌شود. همچنين به دليل اينكه با سياستمداران نمي‌شود وارد مباحث عقلايي، منطقي و فكري شد، معظم‌له قشر جوان غرب را مورد خطاب نامه خود قرار داده‌اند.

رييس پيشين سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تشريح كرد: سياستمداران غرب، منافعي در نظر دارند و از آنجا كه در غرب، اصل مهم همان منافع است ـ به علت اينكه اعتقاد ماترياليستي و اعتقاد اومانيستي در غرب موجب مي‌شود كه اصالت فرد حزب به عنوان يك فرد اجتماع باشد ـ تأمين آن به هر وسيله‌اي يك اصالت محسوب مي‌شود. اين تفكر اومانيستي و اين تفكر ليبراليستي باعث مي‌شود كه صاحبان اصلي اين تفكر، بزرگان، سياستمداران و حكومت‌مداران غرب باشند و نمي‌توان با آنها بحث علمي، منطقي، عقلايي و فطري زد.

وي ادامه داد: بر اين اساس مخاطب نامه مقام معظم رهبري، سياستمداران حكومت و قدرت‌هاي بزرگ اقتصادي نيستند. بلكه جواناني مخاطب هستند كه مي‌توانند به فطرت خود مراجعه كنند. همچنين به راحتي جوانان غرب مي‌توانند متن اين نامه را به دست آورند؛ چون نامه، يك نامه سياسي و يا نامه‌اي براي پرداختن به مسايل ايران نيست و در آن اشاره‌اي به موضوع هسته‌اي نشده است. موضوع نامه‌ها جهاني است.

دفاع از اسلام با تأكيد بر گفت‌وگو

قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري همچنين گفت: در اين نامه‌ها اهتمام مقام معظم رهبري اين هست كه از اسلام دفاع شود. پس در آن خيلي بحث فرد و بحث يك مجموعه سياسي و حزبي نيست. حتي بحث ايران هم نيست. تكيه روي دفاع از اسلام است. ارجاع دادن به فهم دقيق و منطقي اسلام هست. نامه يك نامه آموزشي و يك نامه تربيتي با مبناي اعتقادي و دفاع از اسلام است.

وي ادامه داد: يكي از پيش‌فرض‌هايي كه در اين دو نامه مي‌بايست به آن توجه شود؛ اين است كه رهبر معظم انقلاب با نوشتن اين نامه‌ها مي‌خواهند نشان دهند كه ما اهل گفت‌وگو هستيم و باب گفت‌وگو و مذاكره و تعامل از راه بيان عقايد و مواضع و نگاه‌ها، هميشه باز است و البته كه ايشان براي گفت‌وگو و ارتباط فكري و همچنين ارتباط عقلايي بين اسلام و مجموعه نيروهاي جوان در غرب، اهميت قايل هستند.
مصطفوي افزود: نكته مهم ديگر اين است كه مقام معظم رهبري به جوانان در غرب، رسميت مي‌بخشد و ارزش قايل مي‌شود. ايشان ظاهراً مي‌خواهند نشان دهند كه اين قشر، مجموعه‌اي ارزشمند و قابل سرمايه‌گذاري هستند. جوانان را مخاطب قرار دادن فكر بديعي است.

وي ادامه داد: البته يادمان باشد كه يك خصوصيت ديگر هم غرب دارد و آن مسيحي بودن است. مي‌دانيم كه اكثريت مردم در كشورهاي غربي، پيرو مذاهب مختلف مسيحي هستند. زماني كه تلاش مي‌شود در تبليغات غربي‌ها نشان داده شود كه اسلام با مسيحيت درگير است و افراطيون شمشير خود را عليه مسيحيت تيز كرده‌اند. حضرت آقا مي‌خواهند نشان دهند كه ما با مسيحيت مشكلي نداريم و با آنان مي‌توانيم به راحتي گفت‌وگو كنيم.

تداوم نگارش نامه خطاب به جوانان غرب

قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به نگارش نامه اول مقام معظم رهبري خطاب به جوانان غرب بعد از جريان «شارلي ابدو» در فرانسه، گفت: ما آن زمان اينطور فكر مي‌كرديم كه شرايط ايجاب كرده تا نامه‌اي نوشته شود. نمي‌دانستيم نامه دومي هم در راه است. بنابراين اين يك پروسه است كه ما بايد براي آن هم فكر كنيم و برنامه داشته باشيم. اين را بايد جرياني تصور كنيم كه در يك سير حركتي ادامه دارد و آثار ماندگار دايمي به دنبال خواهد داشت.

وي همچنين با بيان اينكه در نامه دوم فرازهايي وجود دارد كه علت نگارش اين نامه را هم مي‌توان از آن فرازها به دست آورد، گفت: مقام معظم رهبري در اين نامه اشاره دارند كه بالاخره اين تروريسم و افراطي‌گري و اين كشتار جمعيت‌ها و مردم بي‌دفاع، خساراتي را به دنبال دارد. خسارت‌هايي كه درد مشترك هستند. اگر اين خسارت‌ها بخواهد افزايش پيدا كند و ملت‌ها نتوانند با هم، راه‌هاي جلوگيري از اين خسارت‌ها را پيدا كنند، به جايي مي‌رسد كه جبران‌ناپذير خواهد شد.

مصطفوي همچنين اظهار كرد: يكي از اين خسارت‌ها كه همه جا وجود دارد و همه را متأثر كرده، كشتن مردم بي‌دفاع است. فقط مردم اروپا از كشته شدن مردم ناراحت نيستند و در كشورهاي مختلف ما شاهد اين قضيه هستيم. در آسيا و آفريقا و در كشورهاي مختلف، اين وضعيت وجود دارد. بنابراين اين كشتارها يك مشكل بزرگ جهاني شده است.

قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري افزود: نكته ديگري كه حضرت آقا در نامه دوم به آن اشاره كرده‌اند، اين است كه اين اتفاقات تلخ كه امروز روي مي‌دهد آثار زيان‌بار بسيار سنگيني در آينده دارد. اين دردها ماندگار است و مزمن مي‌شود. اين آزردگي‌هاي ناشي از كشتارها، به سرعت از بين نخواهد رفت. كسي بخواهد آينده‌نگري كند و آينده را ببيند، بايد حتماً جلوي چنين فجايعي كه امروز با عنوان افراطي‌گري رخ مي‌دهد را بگيرد.

مصطفوي همچنين در فرازي ديگر از سخنان خود درباره مشكل ايران با غرب كه يكي از علت‌هاي نگارش اين نامه‌هاست، گفت: چند نمونه از اين مشكل‌ها را فهرست‌وار بيان مي‌كنم. از جمله؛ سياستمداران و قدرتمداران غربي براي اينكه بتوانند حضور خود را در كشورهاي مختلف تثبيت كنند، دشمن بيروني ايجاد مي‌كنند و همچنين غربي‌ها سعي مي‌كنند فرهنگ خودشان را ـ هر چه كه هست ـ به فرهنگ‌هاي ديگر تحميل كنند.

در پايان اين نشست، قائم‌مقام معاونت بين‌الملل دفتر مقام معظم رهبري به پرسش هاي مطرح شده پاسخ دادند.