به بهانه پخش «بچههای دیروز» از شبکه تهران در ایام نوروز؛
بچههای دیروز؛ گنج نوستالژی روزهای جنگ
تاريخ : سه شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۲
شاید نخستین بار در سال 88 بود که در برنامه «نقره» ما دوباره به کودکیهایمان رفتیم. اما این بار؛ نه با توصیفاتی که در همه زمانها از کودکی میشود بلکه با آوردن مصادیقی از برنامههای تلویزیونی؛ کارتونها تا مجریهای آن روزگار. اما هنوز این طعم شیرین به دهان ما خوش ننشسته بود؛ که عمر «نقره» سر آمد و جمعهها صبح ما، بدون خاطره ماند. پس از مدتی از شبکه تهران؛ برنامهای تحت عنوان «بچههای دیروز» شروع به پخش شد. تولد این برنامه با اجرای گیتی خامنه و الهه رضایی؛ تولد دوباره خاطرات ما بود. خاطراتی که اگرچه یاد آور برخی اضطرابها و التهابهای روزگار جنگ بود؛ اما دلنشین و دوست داشتنی مینمود.
درباره «بچههای دیروز» حرفهای نوستالژیک فراوانی میتوان نوشت و خاطرات زیادی را مرور کرد؛ اما مهمتر از مرور خاطرات، مرور آرمانها و علایق بچههای دیروز در قالب «بچههای دیروز» است. اگر بخواهیم بخشهای مختلف یک برنامه تلویزیونی مخصوص کودک و نوجوان را در سالهای اخیر با دهه شصت که دغدغه برنامه «بچههای دیروز» است مقایسه کنیم در خواهیم یافت که تفاوتهای عمیقی با هم دارند. در آن روزگار که ما از دریچه تلویزیونهای لامپی سیاه و سفید برنامهها را نگاه میکردیم اغلب نگاهی آرمانخواهانه بر برنامهها حاکم بود. این نگاه حتی در شکل تربیتی و نصیحتهای مجری هم دیده میشد. اغلب برنامهها همانگونه که فضای کشور هم میطلبید بر صداقت و مبارزه با استکبار و استعمار بود؛ نشانههای غربی و غربزدگی بسیار کم نمود و بروز داشت و برای کودکان و نوجوانان دغدغههایی تعریف میشد و پرورش مییافت که بسیار متفاوت با امروز بود. این تفاوت نمود؛ در نقاشیها بیش از سایر بخشها به تصویر کشیده شده بود. نقاشیها و موتیفهای آثار «بچههای دیروز» با اشاره به این فرامین رسانهای و اخلاق حاکم بر کشور با نقاشیهای احتمالی (از این جهت احتمالی که شاید بسیاری از کودکان امروز تمایلی به نقاشی کشیدن نداشته باشند) بچههای امروز بسیار تفاوت داشت. کودکان دیروز اگر جنگ میکشیدند؛ اگر خانواده و خانه و مزرعه میکشیدند متفاوت با خانه و مزرعه امروز بود و البته این تفاوت فقط محصول تفاوت در زندگی شهر نشینی دیروز و امروز نیست؛ بلکه به خاطر تفاوت در دغدغهها است. کودک و نوجوان نسل «بچههای دیروز» تکنولوژیکترین و پیشرفتهترین بازی الکترونیکش «آتاری»؛ و پس از آن «میکرو» بود؛ اما کودک و نوجوان امروز از همان آغاز و حتی پیش از رفتن به مدرسه با رایانه و برخی بازیهای آن آشنا میشوند؛ گذشته از انواع دستگاههای بازیسازی که در دسترسشان است. همین مساله؛ تفاوت عمیق دیدگاهها را نشان میدهد؛ و البته برنامه «بچههای دیروز» بدون اینکه بخواهد این موارد را نشان دهد اما مخاطب امروز درمییابد که چقدر بین بچههای دیروز و امروز تفاوت بوده است. به بیان سادهتر میتوان گفت «بچههای دیروز» گنجینه خاطرات و آرمانها و علایق نسلی از کودکان و نوجوانان این مرز و بوم است که امروز بدنه میانسال جامعه را میدهند و البته در اغلب موارد دلشان برای خودشان و کودکی دهه شصت تنگ میشود و از آنجا که مامنی برای مرتفع کردن این دلتنگی به طور عام و مشترک ندارند؛ بچههای دیروز را غنیمتی میدانند برای مرور خاطرات و نجواها.
بچههای دیروز در ایام نوروز 90 هر روز از شبکه تهران روی آنتن میرفت و حتی توانست بسیاری مخاطبانی را که نتوانسته بودند ممتد همراه برنامه باشند پای تلویزیون بنشاند. تنها تاسفی که میتوان در مورد این برنامه در برنامهریزیهای رسانه ملی داشت تین است که چرا این میراث مشترک کودکان و نوجوانان دهه شصت محصور در شبکه تهران شده است. این برنامه بهتر است به طور عمومیتر و از شبکههای کشور به ویژه شبکه 2 که به نام شبکه «کودک و نوجوان» نامگذاری شده پخش شود؛ «بچههای دیروز» بچههای تمام ایران بودند؛ پس مخاطب این برنامه هم تمام ایران است نه شبکه استانی تهران.