نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین معتقد است اگر آثار فرهنگی و هنری اصیل ایرانی نتواند در مجامع جهانی به جایگاه و ارزش سابق خود بازگردد، فرصتهای بیشماری در این حوزه از دست میرود و بازگشت به این جایگاه ارزشمند نیز تنها با اتکا به حضور گردشگران خارجی در کشور مقدور خواهد بود.
مجید رضا حریری - نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین - درباره چالشهای پیش روی صنایع دستی کشور حرفهای زیادی برای گفتن دارد. اما در این بین، نبود یک برنامه عملیاتی برای پذیرش گردشگران خارجی را از مهمترین این چالشها میداند.
او معتقد است اگر آثار فرهنگی و هنری اصیل ایرانی نتواند در مجامع جهانی به جایگاه و ارزش سابق خود بازگردد، فرصتهای بیشماری در این حوزه از دست میرود و بازگشت به این جایگاه ارزشمند نیز تنها با اتکا به حضور گردشگران خارجی در کشور مقدور خواهد بود.
همانطور که میدانید صحبت ازتحریمها مخصوصاً ازسال گذشته تا کنون به نقل همه محافل تبدیل شده است. فکر میکنید در این مدت، روند صادرات دستی کشورمان نیز از تحریمها تاثیر پذیرفته است؟
در ارتباط با تحریمهای بینالمللی کشورهای غربی، به صراحت باید گفت این محدودیتها هیچ گاه فروش صنایع دستی تاثیر گذار نبوده است و نخواهد بود. کشور ما درخصوص فروش صنایع دستی در دنیا تحریم نیست و این شرایط نه چندان مطلوبی که بر صنایع دستی ما حاکم شده از نبود یک برنامه مشخص و منسجم برای بازاریابی و فروش آثار اصیل هنری نشات میگیرد.
معادله سادهای است. طی سالهای گذشته صنایع دستی بیشتر توسط توریستهایی که به کشور سفر میکردند در حجم زیاد خریداری میشد اما اکنون که درباره جاذبههای گردشگری و فراهم کردن شرایط و موقعیت مناسب برای پذیرش توریست از کشورهای مختلف، برنامه هدفدار و مدونی وجود ندارد، صنایع دستی نیز برای فروش با مشکلات عدیدهای روبه رواست. معتقدم نباید بسیاری از ضعفها و کاستیهای موجود درون سازمان را به محدودیتها و تحریمهای غربی مرتبط بدانیم و باید کاستی و ضعفها را به شکلی نظام مند سازماندهی کرد تا صنایع دستی به دوران پرفروغ گذشته خود باز گردد.
بدیهی است تقویت، توسعه و ترویج صنایع دستی نیازمند حمایتهای دولتی است، از نظر شما این حمایتها باید به چه نحوی صورت گیرد؟
شاید در نگاه اول وقتی از حمایتها و پشتیبانی دولت سخن به میان میآید، بیشتر انتقادات به سمت عدم ارایه تسهیلات و اعتبارات لازم به صنایع دستی نشانه میرود، اما حمایت دولت لزوما نباید به شکل تامین منبع مالی باشد. حوزه صنایع دستی علاوه بر کمبود منابع مالی، از نبود زیر ساختهای لازم برای تقویت و توسعه هنرهای بومی رنج میبرد که باید این مهم با جدیت بیشتری پیگیری شود. حوزه صنایع دستی آنقدر ضعیف شده است که تاثیرات آن بر اقتصاد کشور چندان قابل توجه نیست و سهم اندکی از تولید ملی را به خود اختصاص داده است. در حالی که پتانسیل و قابلیتهای بسیار بالایی که در صنایع دستی وجود دارد، میتواند آینده روشنی را برای این صنعت رقم بزند.
ارایه آموزشهای لازم به نیروهای خلاق، متفکر و هنرمند برای خلق آثار هنری اصیل و بهرهمندی از داشتههای هنری بسیاری از صاحب نظران مطرح این حوزه و اتکا و اعتماد به تجربههای آنها و فراهم کردن شرایط مساعد برای حضور بیشتر گردشگران در کشور از جمله مهمترین عواملی است که در صورت تحقق، می تواند تاثیرات شگرفی را به همراه داشته باشد.
نبود شناخت نسبت به بازارهای هدف را تا چه حد دراین زمینه دخیل میدانید ؟
به نکته خوبی اشاره کردید. فقدان شناخت کافی نسبت به بازارهای هدف صنایع دستی ما آسیب میزند. بازارهایی که باید مطابق یک برنامهریزی متمرکز و منسجم شناسایی شود و در مرحله بعد محصولات باید مطابق نیازها و سلایق آن بازارها به تولید برسند. متاسفانه در زمینه نیازسنجی از بازارهای جهانی بسیار ضعیف عمل کردهایم که تنها راه نجات، یافتن بازارهای جدید و خریداران تازه برای فروش محصولات است. به این منظور لازم است تا با یک همراهی و همدلی گسترده اتاقهای بازرگانی، همچنین دولت به ویژه اصناف و اتحادیهها نسبت به بررسی و شناسایی بازارهای هدف اقدامات مقتضی شکل گیرد که باید در این راستا برنامههای عمیاتی ارایه شود.
از سویی با توجه به اینکه صنایع دستی ایران در مجامع جهانی همچنان جزو آثار هنری شناخته شده به شمار میآید، با بازاریابی مناسب و تشکیل نظامهای صادراتی متمرکز و منسجم میتوانیم شرایط مساعدی برای فروش محصولات صنایع دستی فراهم کنیم.
کسب اطلاع و شناخت کافی ازکشورهای بزرگی چون ترکیه و روسیه میتواند فرصت مناسبی برای عرضه آثارهنری ایران در این کشورهای باشد. باید اشاره کنم یکی از ضعفها و کاستیهای موجود، نداشتن نگاه هوشمندانه به هنرهای بومی کشوراست.
در بسیاری ازموارد دیده شده است صنایع دستی کشور مخصوصاً فرش که به عنوان یک کالای با ارزش در دنیا شناخته میشود، در کنار محصولاتی مانند موکت، کفپوش و با مواردی از این دست به معرض دید عموم قرارمیگیرد. نگاه این چنینی به صنایع دستی کشور که حتی از یک پشتوانه فکری و منطقی واصولی بهره مند نیست، نه تنها ضربه محکمی بر پیکره این هنر ارزشمند و برجسته ایرانی میزند بلکه در انگیزه و روحیه هنرمندان نیز آثار منفی به جای میگذارد.