نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مورد سفر معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: بنده هم این مسئله را شنیده‌ام که معاونت هنری با هیئت همراهی به آمریکا سفر کرده‌اند و البته موافق هم هستم که آمریکا خط قرمز نظام است؛ اما از آنجایی که در حال حاضر از جزییات این سفر اطلاعی ندارم نمی‌توانم به طور دقیق نظری بدهم.
لاله افتخاری در ادامه ضمن اشاره به اینکه خط قرمزهای نظام بسیار مهم است و باید در تمام حوزه ها اعم از فرهنگ و هنر، سیاست، اقتصاد و ... رعایت شود افزود:
منطق ما بر این اساس است که هر کاری مخصوصاً به لحاظ فرهنگی اگر می‌خواهد اتفاق بیافتد باید در چهارچوب‌های نظام و انقلاب باشد و باید ملاحظات خط قرمز‌ها را داشته باشیم؛ امیدوارم در این سفر ملاحظات خط قرمزها توسط هئیت فرهنگی شده باشد.

لازم به ذکر است: طبق خبری که رسانه‌های خارجی منتشر کردند گروهی از مقام‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران هفته گذشته به آمریکا سفر کرده‌ و در هفتمین نشست تجاری پیتسبورگ، شرکت کرده‌اند.
بر اساس این گزارش‌ها، گرگ سالیوان، هماهنگ کننده و مشاور ارشد ارتباطات استراتژیک وزارت خارجه آمریکا، نیز در این نشست حضور داشته است.
حسین موسویان، عضو پیشین هیئت مذاکره‌کننده اتمی، فرزین پیروزپی، یک مقام وزارت ارشاد، علی ترابی، رئیس جشنواره موسیقی فجر، و مهدی فریدزاده، از دیگر اعضای این هیئت ایرانی در نشست پیتسبورگ معرفی شده‌اند.
در این نشست گرگ سالیوان در مورد «دیپلماسی فرهنگی» سخنرانی کرده و سپس تریبون را به علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، داده است.
ماری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در توئی‌تر خود در واکنش به گزارش «فری‌بیکن» نوشته است این سفر هیچ ارتباطی به مسائل تجاری نداشته و هیچ چیز «مشکوکی» در مورد «تبلیغ روابط فرهنگی و مردمی که کلا این ملاقات درمورد آن بوده» وجود ندارد.
متاسفانه تا کنون هیچ کدام از مقامات دولتی عکس العملی نسبت به این سفر نشان نداده‌اند و از آنجایی که آمریکا جزو خط قرمز‌های نظام است باید دقت عمل بیشتری در نوع برقراری ارتباط با آن کشور داشت. از آنجایی که بیش از همه کشور ما و مردم سرزمین مان مورد تهاجم فرهنگی از سوی آمریکا واقع شده‌اند باید با وسواس و ذکاوت هوشمندانه بیشتری وارد عمل شد و البته با مشورت مسئولین مرتبط با این موضوع. قطعاً اگر هر کشور دیگری به جای آمریکا بود به دلیل تبادل فرهنگی استقبال خوبی از این حرکت صورت می‌گرفت اما از آنجایی که امام خمینی (ره) علیه و همچنین مقام معظم رهبری در این رابطه خط قرمز‌های نظام را مشخص کرده‌اند نباید به صورت فردی تصمیم گرفت چرا گه سوء استفاده گر‌هایی در آنطرف مرز‌ها وجود دارند تا از کاه آنچنان کوهی بسازند تا زمینه هر نوع صدمه ای را به بدنه نظام محیا کنند.

یادمان باشد آن صدمه‌ای که امروز به لحاظ فرهنگی به ما وارد شده است از طریق آمریکا بوده است و همچنین نمی توان کم کاری مسئولان در این حوزه را نادیده گرفت. امروز ورد زبانمان و بسیاری دیگر از کشور‌ها مقابله با تهاجم فرهنگی شده است کلمه‌ای که این روز‌ها بسیار آن را می‌شنویم. هالیوودی که این روز‌ها بت‌های بسیاری را برای دیگر ملت‌ها می‌سازد حریف سر سخت و خطر ناکی است که با یک نگاه غیر متعصبانه متوجه خواهیم شد تا به امروز موفق عمل کرده است. فرزندانمان را بنگریم که چگونه بتمن، مرد عنکبوتی و ارباب حلقه‌ها را به خوبی می‌شناسند اما دریغ از اینکه نام یکی از بزرگان این سرزمین ورد زبانشان باشد و همچنان حاقظ و سعدی و رستم و سهراب برایشان غریبه است و در بهترین شرایط نامی آشنا، که به گوش شان خورده است.
چطور می‌شود که به جای اینکه به آنجا برویم تا این فرهنگ عظیم را به آن‌ها معرفی کنیم تلاش داریم تا از یک گروه موسیقی دعوت کنیم که در ایام جشنواه فجر به ایران بیایند؟! لزوم همچین برنامه ریزی و میزان تاثیر گزاری آن به چه اندازه‌ای است؟! آیا به دلیل اینکه عمده فعالیت و علاقه شخصی معاونت هنری علی مراد خانی به این حوزه است از این مسیر وارد عمل نشده‌است؟! چرا نباید این خبر آن هم بدون رسانه‌ای شدن آنقدر صدای رسانه‌ها را بالا می‌برد تا وارد توضیحات شوند؟!

قطعاً اگر ما اطمینان داشته باشیم که این ارتباط فرهنگی حداقل با ملت آمریکا و نه دولت آن به نفع ما است همه از این طرح حمایت خواهند کرد ولی با یک نگاه کلی تر و بررسی دقیق می‌توان دریافت که دست آورد این سفر در بخش موسیقی به لحاظ فرهنگی آن هم با دعوت ما از آن ارکستر آنچنان دندان گیر نخواهد بود. میزان و عمق تاثیر گزاری این حرکت نمی‌تواند ما را مجاب کند که قانع شویم.