هنرهایی چون تذهیب، تجلید، نگارگری، و نیز تشعیر، هم پیوند با ادبیات و به موازات آن رشد و نمو کرده و به کمال رسیدهاند. در حقیقت میتوان گفت؛ منزلت ادبیات سبب شد تا هنرهای گوناگون شکل گیرند؛ رشد کنند؛ و هویت اندیشه ایرانی را در مقام معنوی تا حد زیادی آشکار کنند. از آنجا که مهمترین متن در تمام دورانهای پس از ظهور اسلام قرآن بودهاست؛ توجه به رمزپردازی در هنرهای وابسته به کتابت در آن به خوبی مشهود است.
در این میان خط، بیش از سایر هنرها دچار تحول و دگرگونی شده ، اما این بدان معنا نیست که هنرهای دیگری که در خدمت کتابت بودند به کمال نرسیدند و نمی توان آنها را ارزشمند دانست. در واقع هنرهای زینتی به سبب ارتباط نزدیکشان با رمز، برای برقراری ارتباط با نوشتار، حایز ارزش اند و از مطالعه آنها میتوان به بسیاری از ظرافتهای معنایی هنر ایرانی پی برد.
اما یکی از دلایلی که سبب شد تا تذهیب قرآن رشدی محدودتر از خط داشتهباشد؛ بهای بیشتری بود که نگارش نسبت به تزئین داشت. از سوی دیگر ترس از عدم جواز دخول هر چیز زائدی به متن قرآن، تذهیب را محل تأمل قرار میداد. شاید همین ترس از داخل شدن به حریم قرآن سبب شد تا جریان هنرهایی چون تذهیب و تشعیر به نوعی رمزپردازی روی آورد. این رمزپردازی تا حدی به جوهره نفس و روح هنرمند باز میگردد. آنگونه که امروز میدانیم؛ بسیاری از مذهبان خوشنویسان؛ حافظ کلام خدا بودند و بسیاری نیز با آیات آن مانوس بودند. به سبب آمیختن روح هنرمند ایرانی با کلام خدا، هنر معنوی رشد قابل توجهی داشت و بخشهایی چون خلق سرلوح و فاصله آیات، و علاوه بر آن،علائم نشان دهنده حزب و جزء نیز نیازهایی بود که سبب پربار شدن این هنرها بود. از سوی دیگر هنرنمایی مذهب در انتخاب نقشی که بعدها شمسه نامیده شد و افتتاح کتاب را در بر میگرفت؛ خود بهانهای برای پیشبرد این هنر رمزی بود.
اما آنچه به هنرهای قدسی غالب است؛ تکیه آنها به تعالیست. از سوی دیگر اسلام با هر تقید خداوند مخالف است و به تمامیت آن متکی است. از آنجایی که انسان نخستین تجلی ساحت الهی بر زمین است؛ و خود میل به کمال دارد؛ به یقین در آراستن متون قرآن که او را به اصلش رهنمون میشوند؛ تظاهر هنری متمایل به کمال در وی نهادینه خواهد شد.
یکی از بارزترین نقوشی که کمال را در ذهن تجلی میدهند؛ گیاهان هستند که بروزشان را در هنر تمثیلی و رمزی بارها دیدهایم. شاید بتوان گفت؛ بنیان هنر تذهیب و تشعیر بر مبنای تجریدی ترین مظهر تعالی و کمال، یعنی گیاهان استوار است. همانطور که بارها و بارها در عبارات و اشارات متعددی در این زمینه دیدهایم؛ درخت بارزترین مظهر معنویت و عالم عرفانی هنر قدسیست. اصیلترین زینتهای قرآن، زینت درختی است. این سمبل دو بخش اصلی دارد؛ یکی دارای شکلی درشتتر و پیچیدهتر با گلبرگها و سرترنجهای مفصل و بیرون زده و دیگری دارای ترنجهای سادهتر و مجردتر است. نباید تردید داشت که مقصود از این درخت؛ شجره طیبه است. این ترنج دارای دو شرفه است که یکی رو به بالا دارد و دیگری روبه پایین و از طرف دیگر سمت و سوی بالا کنایه از معانی باطنی و ظاهری کلام وحی است.
در هنر قدسی خطوط عمودی و افقی نشانه عالم مادی و خطوط دوار نمادی از عالم بالا هستند. بر همین اساس نقش دایره نشان کمال مطلق و نمادی از خداوند است. آنچه هنر نگارگری را از تمامی هنرها متمایز میکند؛ عمق معنویت و آمیختگی به سمبلهای عارفانه است. این هنر در انتزاع ریشه دارد و امر مطلق یعنی پرداختن به امر مطلق و مجردات؛ جنبه نامحدود و لایتناهی و وجود لازمانی و لامکانی به این هنر میبخشد.
یادداشت: مینا عبدی