محمود استاد محمد گفت:اگر از جميع جهات به بيستونهمين جشنوارهي تئاتر فجر نگاه كنيم، ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه دبير جشنواره كارش را خوب انجام داد.
به گزارش هنرنیوز،اين كارگردان تئاتر در گفتوگو با ايسنا، در ارزيابي بيستونهمين جشنوارهي تئاتر فجر با بيان اين مطلب ادامه داد: همهي كساني كه در برگزاري جشنواره از نظر اجرايي مسووليتي داشتند، كارشان را خوب انجام دادند. كار آنها آنقدر خوب بود كه حتي اجازه نميداد اگر ضعف و كمبودي در مسائل اجرايي وجود داشت، زياد خودنمايي كند.
استاد محمد با تقدير از مسوولين اجرايي اين دوره ازجشنوارهي تئاتر فجر متذكر شد: شايد اولينبار بود كه ديدم مسوول سالنهاي مجموعهي تئاترشهر تمام كارمندان بخش خودش را براي برخورد با تماشاگر و ادارهي سالنها آموزش ميداد. پيش از اين بسيار ديده بوديم كه مسوولان سالن با تماشاگر تئاتر جوري حرف ميزدند كه گويي طرف در صف تخممرغ ايستاده است. البته مقصودم اين نيست كه در صف تخممرغ، توهين مجاز است، اما دستكم در سالن تئاتر مسوول سالن نبايد با لحني بد به تماشاگر بگويد آقا توي صف وايسا و اينها همه امتيازات دبير جشنواره است.
نويسنده و كارگردان نمايش «كافه مكادم» يادآور شد: بيعيببودن محل استقرار تماشاگران و آسايش آنها امتياز دبير است، اما در عين اينكه ميگويند كار دبير جشنواره خوب بود، اين را هم بايد اضافه كنم كه جشنواره خوب برگزار نشد.
محمود استادمحمد در توضيح نقاط ضعف جشنوارهي امسال يادآور شد: جشنواره به لحاظ محتواي آثار اجراشده، جشنوارهي خوبي نبود و اين اتفاقا به دبير جشنواره بر نميگردد، بلكه به حوزههايي بر ميگردد كه بهطور مستقيم و غيرمستقيم با جشنواره ارتباط دارند.
به گفتهي او، نخستين دليل ضعف كيفي نمايشها در عملكرد شوراي نظارت و ارزشيابي ديده ميشد.
استاد محمد معتقد است: شوراي نظارت و ارزشيابي برعكس مسوولان برگزاري جشنواره اصلا نفس فستيوال را درك نكرده بودند، در شرايطي كه اين همه مساله و مشكل داريم و در زمينهي تفكر و گسترهي مفاهيم اين همه پيچيدگيهاي لاينحل باقيمانده، شورا به جاي اينكه به عنوان كساني كه براي تئاتر ايران كار ميكنند، به آن پيچيدگيها بپردازند و براي بازشدن گره مفاهيم در تئاتر، گشايشي به وجود آورند، اعصاب تمام گروهها را به خاطر مسائل پيش پا افتادهاي مانند كناررفتن روسري يك بازيگر شصت ساله و غيره بر هم زدند و اين پرسش همچنان باقي است آيا ما هيچ مشكل و مسالهي ديگري در تئاتر جامعهمان نداريم، الا اينكه دست يك بازيگر بهطور اتفاقي به دست ديگري بخورد؟!
به گفتهي او، جشنوارهي تئاتر فجر از اينگونه زوايا لطمه خورد.
نويسندهي نمايشنامههايي همچون «آسيد كاظم» و «شب بيستويكم» در توضيح ديگر مشكلات اين دوره از جشنواره گفت: در نهايت تاسف بايد بگويم جشنواره از زاويهي خود بچههاي تئاتر ضربه خورد. نميدانم چرا در هر جشن عادت داريم وقتي خودمان در آن شركت داريم، همه چيز را خوب ببينيم، اما وقتي خود در جشنواره كار نكنيم، ناگهان همهچيز بد ميشود و جشنواره به يك امر مرتجع تبديل ميشود كه مجريانش با تئاتر هيچ سنخيتي ندارند و آنها هم كه در اين رويداد شركت دارند از نظر شخصيتي مشكل دارند، چرا يعني ما هر سال از اين دو زاويه لطمه ميخوريم.
اين نويسنده و كارگردان تئاتر در ادامه يكي از مشكلات تئاتر ايران را نگرش نادرست نسبت به شرح وظايف شوراي نظارت و ارزشيابي برشمرد و گفت: مسوولان تئاتر ما هنوز وظيفهي شوراي نظارت را در نيافتهاند. كار شوراي نظارت سانسور نيست. سانسور به بازبينهاي تئاتر هيچ ارتباطي ندارد و درست از آنجايي كه مديريت تئاتر ما وظيفهي ماهوي شوراي نظارت را درست تدوين نكرده، هميشه از زاويهي شورا لطمه ميخورد.
استاد محمد تصريح كرد: مقصودم اين است وقتي شوراي نظارت به سانسورچي تبديل ميشود، اين عملكرد به كل تئاتر ما لطمه ميزند. بگذاريم كساني كه در زمينهي سياسي مسووليتهايي دارند، به مسالهي سانسور بپردازند، چرا شورا كه بهطور عمده از خود بچههاي تئاتر تشكيل شده خود را آلودهي اين قضايا ميكند؟!
وي همچنين معتقد است:شورا هيچگونه مسووليتي در مسائلي كه به سياست بر ميگردد، نميتواند داشته باشد. مسالهي شوراي نظارت بر تئاتر فقط بايد ماهيت نمايش باشد. به اين معنا كه حيطه و مرتبهي تئاتر حرفهاي و شخصيت و موقعيت جشنوارهي تئاتر را شورا بايد حفظ كند.
استاد محمد در پاسخ به اين پرسش كه چرا عملكرد شوراي نظارت بر تئاتر دچار مشكل ميشود، توضيح داد: دقيقا به اين علت كه مسوولان شورا كار اصلي خود را يا انجام نميدهند يا بلد نيستند انجام دهند، بنابراين همهي نيرويشان را بر اين بخش متمركز ميكنند كه فقط بايد به مسائل بسيار عيني و سطحي بپردازيم. شورايي كه بخواهد درمورد ماهيت تئاتر نظر بدهد، بايد از يك حد و حدود متعالي درك تئاتري برخوردار باشد كه اگر باشد آنوقت در مسائل عيني، ظاهري دخالت نميكند.
او با تاكيد بر ضرورت توجه شوراي نظارت به امور كيفي تئاتر افزود: در تفكيك كار شورا مقصودم اين است كه اگر شورا در جهت كيفيت تئاتر بتواند كار كند و اگر بتواند زمينه را براي تئاتر ناب فراهم كند، ما خودبهخود به تئاتري ميرسيم كه ديگر وارد موارد سطحي و واضح سياسي نميشود.
نويسندهي نمايشنامههايي همچون «تهرن» با تاكيد بر ضرورت توجه به تئاتر ناب ادامه داد: تئاتر اگر به معناي واقعي كلمه، تئاتر باشد اصلا به عنوان يك بيانيهي سياسي مطرح نميشود كه آنوقت قابل سانسور باشد، بلكه تئاتر اگر تئاتر باشد هم سياست، هم جامعه، هم عشق، هم مسووليت اجتماعي را آنچنان درخود عجين ميكند كه هرگز به عنوان يك حركت يا يك مفهوم سياسي نميتوان به آن نگاه كرد.
او با اظهار تاسف از عملكرد نادرست شوراي نظارت و ارزشيابي گفت: اين عملكرد نادرست باعث شده كه تئاتر يك زبان سياسي پيدا كند. براساس آن اصلي كه هر چه را منع كنيم، متقاضي بيشتري پيدا ميكند. نمايشي كه قبلا زمينهسازي برايش ميشود كه سانسور شد يا چندينبار بازبيني شده به يك پديدهي منعشده تبديل ميشود كه تماشاگران برايش سرودست ميشكنند و آنچه باعث تاسف است اين است كه شوراي نظارت بر كيفيت تئاتر، در عمل، تئاتر ما را از كيفيت عاري كرده است. در عمل تئاتر ما را در حد بيانيهي سياسي نازل كرده است و اين در زمينهي تئاتري كه ملاك موفقيتاش گيشه است، هيچ امر قابل تعجبي هم نيست، چون همينكه در جاههايي ديده شده كه خود شورا پچپچ و شايعهي سانسور فلان نمايش را دوماه قبل از اجرا در جامعهي تئاتري پخش ميكند و با اين كار گيشهي آن تئاتر را تضمين ميكند و چون گيشه ملاك موفقيت است، نمايش مانيفستي به اوج موفقيت تئاتر تبديل ميشود. اين نعل وارويي است كه شوراي نظارت بر كيفيت تئاتر ميزند و به اين جشنواره هم زد.
استادمحمد در ارزيابي لزوم وجود بخش مسابقهي بينالملل متذكر شد: اين بخش هيچ تاثير مثبتي بر تئاتر ما نميگذارد، چون در حال حاضر تئاتر ايران به يك تئاتر با ويژگيهاي موقعيتي خودش تبديل شده و تئاتري در اين موقعيت هرگز نميتواند با تئاتر آزاد جهان در يك خط هماهنگ حركت كند.
وي با اظهارتاسف از محدوديت هنرمندان تئاتر تشريح كرد: بچههاي ما اجازهي تجربهي آزاد ندارند و اين بيشترين ضربه را به تئاتر ما زده است، آنقدر مته به خشخاش گذاشته ميشود كه نمايشي كه به صحنه ميرود، از جهات مختلف دچار لكنت زبان و نقص عضو و كج و كولگيهاي ظاهري و باطني ميشود. تئاتري با اين وجنات چگونه ميتوان كنار تئاتر آزاد جهان بايستد. به عنوان يك بچه عقبافتاده و ناقصالخلقه نمود پيدا ميكند.
اين هنرمند باسابقهي تئاتر در پاسخ به اين پرسش كه به دبير جشنواره چه پيشنهادي ارائه ميدهيد؟ پاسخ داد: ترجيح ميدهم براي جشنوارهي بعدي هيچ پيشنهادي به محمد حيدري ندهم، چون تا جايي كه به امور اجرايي ارتباط دارد، دبير جشنواره و مسوولان كارشان را خوب انجام دادند، تنها موردي كه ميماند به عنوان يك پيشنهاد مطرح كنم، اين است كه مسوولان تئاتر سياستگذاران تئاتر مشكلات ما را درك كنند و شخصيت و مسووليت شوراي نظارت را يكبار ديگر تدوين كنند. شوراي نظارت با اين شخصيتي كه الان دارد، هم تئاتر حرفهاي ما را دچار سطحينگري ميكند و هم جشنوارههاي تئاتري ما را. در واقع اين شورا در حال حاضر به يك تئاتر سياسي سطحي كمك ميكند، نيرو ميدهد و زمينهي اجرايي برايش فراهم ميكند و اين وظيفهي شورا نيست.
محمود استادمحمد در بخش ديگري از اين گفتوگو با اشاره به ديگر مشكلات حوزهي تئاتر گفت: مسالهي ديگري كه به جشنواره هيچ ارتباطي ندارد، اين است كه تا وقتي ما به نمايش و نمايشگرانمان با نگرشي پر از علو طبع، پر از دريافت هنرمندانه نگاه نكنيم، تئاترمان در همين حد باقي ميماند. ما آمدهايم و يك طبقهي جايزهبگير حرفهاي و تجليلشوندهي مادامالعمر تشكيل داديم و در مورد نمايشنامهنويس پيشرو و نوانديشي مانند محمد للري كه 40 سال پيش نمايشنامههاي آوانگاردش را چاپ كرد و امروز در همين تهران زندگي ميكند، هيچ كس توجهي ندارد.
او با اظهار تاسف از كمتوجهي به برخي ديگر از هنرمندان تئاتر از سلحشور نمايشنامهنويسي كه در زمينهي تاريخ چندين نمايشنامهي قابل توجه داشته و ناصر ايراني نمايشنامهنويس ديگر نام برد.
محمود استادمحمد در پايان صحبتهايش به ايسنا گفت: از تمام صحبتهايم نتيجه ميگيرم و ميگويم تا صادقانه و با سلامت انديشه به كمبودها و امتيازات تئاترمان نگاه نكنيم، تا عاشقانه به دردودل تئاترمان گوش ندهيم با اين عملكردهاي مستمر، روزمرهشده دردي از تئاتر ما دوا نميشود.