آقای خلیلی پس از درگذشت مرحوم گلابدرهای بسیاری از خبرگزاریها دولت را در تامین مسکن آن مرحوم محکوم به بیتعهدی نمودند. اکنون پس از گذشت یکسال از فوت ایشان درباره وضعیت و محل اسکان آن مرحوم بگویید.
_پرسش شما درباره اینکه آیا اساسا محمود گلابدرهای در جای مناسبی زندگی میکرد یا نه را باید اینگونه پاسخ گفت که ما نخست باید جای مناسب و جای نامناسب را تعریف کنیم؛ جای نامناسب یعنی عکسی که پس از فوت گلابدرهای در سایتها منتشر شد و یک خانه مخروبه با دیوارهای سوخته است اینجای نامناسب است ولی جای مناسب تعریفش برای افراد فرق دارد.
جای مناسب یعنی جایی که یک شخص در آن آرامش دارد؛ جای مناسبی که محمود گلابدرهای انتخاب کرد و طی عمر ۷۳ ساله خود از بعد از سفر سوئد به آمریکا و بازگشتش به ایران در نظر داشت طبیعت بود، یعنی جای مناسب او در طبیعت بود؛ محمود گلابدرهای بچه محله شمیران و امامزاده قاسم (ع) بود یعنی بچه کوه بود و لای سنگها و بوتهها و درختان بزرگ شده بود و لذا جای مناسب خود را در اطبیعت میدانست و همواره طبیعت را دوست داشت.
اما جای مناسب برای سلامتی پیرمرد مضر بود؛ درست است که محمود گلابدرهای در طبیعت زنده میشد و اگر این بیماریها ادامه پیدا نمیکرد محمود گلابدرهای به کوهستان برمی گشت؛ کما اینکه برنامه من هم این بود که محمود را به طبیعت برگردانم چندانکه ۱۷ روز قلب از فوتش او را به طبیعت بردم و به طرف فشم و آهار رفتیم که محمود هوا عوض کند، من میدانستم محمود حالش کجا خوب میشود محمود در چهار دیواری حبس بود اما دوست داشت سقفش آسمان باشد نه طاق گچی لیکن به خاطر کهولت سن و مشکلات ناشی از ۱۷ ماه بیماری، محمود دیگر نتوانست صبر کند، من تلاشم را کردم ولی او نماند.
دولت در قبال مسکن او پس از بازگشتش به ایران کاری انجام داد؟
_ مسئولین چه در دولت اصلاحات چه در دولت نهم و دهم همه همکاری کردند و محمود غیر از دو سال اول بازگتش به ایران از سال ۸۲ به بعد صاحب خانه بود و معمولا خانهای بود که صدا سیما یا وزارت ارشاد برای او رهن کامل میکردند که معمولا در شمال شهر تهران بود به این دلیل که محمود در آن راحت باشد و به کوه نزدیک و خوش آب و هوا باشد.
اولین خانه در سیدخندان بود، بعد دارآباد، بعد سوهانک و بعد به قیطریه آمد، بعد هم به فشم رفت و بعد در تهرانپارس منزل آخرش بود البته منزلی که در سایتها عکسش هست منزل محمود گلابدرهای است ولی نه آن منزلی که دولت برایش گرفته است دولت یک آپارتمان ۸۰ متری ده سال ساخت در طبقه پنجم برایش گرفته بود و آپارتمان خوبی بود.
چرا مسئولین با توجه به اینکه بارها پس از فوت مرحوم گلابدرهای مورد سوال قرار گرفتند هرگز درباره این مسئله توضیحی ندادند؟
_اتفاقا خوب شد مسئولین توضیح ندادند و قضاوت را به افکار عمومی واگذاشتند؛ زیرا نیاز نیست
آقای خلیلی ماجرای نامهای که در سایتها منتشر شد و درخواست مسکن از سوی مرحوم گلابدرهای از مسئولان بود چه بود؟
_نامهای که آقای سهراب هادی روز تشییع جنازه به همه نشان داد یک جریان ساده دارد و درست همانند این است که کسی بخواهد به دیدن مسئولی برود و در این حین یکی از کسانی که او را میبیند نامهای به او بدهد و از او بخواهد که نامه را به شخص مسئول برساند؛ نامه مربوط به ۴ سال پیش است که محمود گلابدرهای نخست رزومهاش را میگوید و خود میگوید که از سال ۸۲ پنج بار خانه رهن کرده است و ساکن شده است و بعد میگوید باید جا عوض کنم بعد یکسال؛ صاحبخانه به طور طبیعی بعد از یکسال قراردادش با محمود تمام شده بوده و از او میخواهد که جا عوض کند. گلابدرهای خود در این نامه گفته که مبلغ ودیعه از دو میلیون شروع شده و به ده میلیون رسیده و حالا صاحبخانه آن را بیست میلیون کرده و سپس به درآمد ۹۰ هزار تومانی خود که کمک به پیشکسوتان است اشاره میکند در نامه؛ در واقع هرسال محمود درباره خانه به مدیر وقت ارشاد و پایان وقت اجاره متذکر میشد و ارشاد هم بلافاصله برای منزل جدید او اقدام میکرد و پس از این نامه هم بیست میلیون بابت ودیعه پرداخت کرد اما حقوق او همان حقوق پیشکسوتان بود که همان ۹۰ هزار تومان است.
آیا دولت هرسال متعهد شده بودکه برای مسکن مرحوم گلابدرهای اقدام کند؟
_دولت تعهدی نداشت برای او خانه بگیرد ولی میگرفت و محمود هم هرسال که قراردادش تمام میشد دولت برایش بلا انقطاع خانه میگرفت. من از عملکرد مدیران و دولت دفاع نمیکنم و تنها واقعیت را میگویم و لی اسناد نیز موجود است و لذا میخواهم بگویم محمود گلابدرهای در فلاکت زندگی نکرد و اتفاقا شرایط نسبتا خوبی داشت و لذا ماجرای بیتعهدی دولت نسبت به مسکن او که در سایتها منتشر شد ابدا صحیح نیست.
گفتگو: مریم خاکیان