گزارش هنرنیوز از نشست «آسيب شناسي رمان ايراني»؛ /3/
محمدرضا گودرزي: رمان محصول جامعه مدرن است
 
تاريخ : شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۲۱
محمدرضا گودرزي گفت: نویسندگان عمدتاً منتقدان احتمالی دولت‌ها بوده‌اند. یعنی در هر دولتی به هر نویسنده‌ای در ابتدا با نگاه بدبین نگریسته شده و گمان بر این بوده است که این ادبیات براندازانه است؛ اما در واقع، این چنین نبوده است. کانون ادبيات ايران روز پنجشنبه بسيت و نهم مهر ماه سي و هفتمين نشست سخن ماه را با عنوان «آسيب شناسي رمان ايراني» در تالار ناصري خانه هنرمندان ايران با حضور دکتر حسين پاينده‌، حسن مير‌عابديني برگزار کرد.

گودرزی بیان کرد: هر پدیده‌ای را باید در ابعاد وسیع خود بررسی کرد، معمولا زمانی که ما رمان‌نویسی را در ایران بررسی می‌کنیم از یک بعد به آن می‌نگریم، مثلا این که چرا ما نویسنده خوب نداریم باید بدانیم رمان زاده جامعه مدرن است، به این معنی که با حضور طبقه متوسط و بورژوازی رمان آمد تا بازتاب ویژگی‌های این طبقه باشد.

وی در ادامه به ذکر ویژگی‌های جامعه مدرن پرداخت و گفت: جامعه مدرن 4 ویژگی دارد: «عقلانیت»، «ریشه داشتن فرهنگ نقد»، «اومانیسم» و «دموکراسی». عقلانیت به معنای سنت فلسفی خردگرایی است. یعنی حضور عقلانیت به‌جای احساس‌گرایی در همه سطوح از خرد تا کلان.

وی ادامه داد: فرهنگ نقد نیز به این معنی است که گفت‌و‌گو و ‌امکان بحث از ابعاد مختلف وجود داشته باشد. «آدورنو» یک جمله دارد که می‌گوید قدرتمندان نقد را می‌پذیرند اما آن نقدی را که خود از مردم دارند. بنابراین فرهنگ نقد در همه سطوح باید به وجود آید.

وی افزود: این 4 شرط جامعه مدرن است که منجر به رمان می‌شود؛ اگر ما این 4 شرط را نداشته باشیم نه جامعه مدرنی داریم و نه رمانی. رمان بازتاب مناسبات اجتماعی در شهر است اما شهری که مدنیت داشته باشد. تکنولوژی در کشور ما آمده؛ اما فرهنگ آن نیامده؛ بنابراین چیزی که ما به عنوان شهر می‌شناسیم شبهی از شهر است.

این منتقد بیان کرد: این عوامل را اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم به دو دلیل بیرونی و درونی بر می‌گردد. یکی سیاست‌های اقتصادی - فرهنگی دولت‌ها و وضعیت اقتصادی جامعه، سنت داستان‌خوانی، در جامعه و صنعت نشر و مشکلات خاص آن است. رمان را در تمام دنیا به سه دسته تقسیم می کنند: رمان امری، خبری و پرسشی.

این نویسنده ادامه داد: سیاست‌های اقتصادی دولت در عرصه نشر با تمایز قائل شدن بین انواع رمان خود به خود یکی از عواملی است که از ایجاد رمان به معنی وسیع خود ممانعت کرده است، چون این دسته رمان‌های امری رمان‌های ایدئولوژیک هستند حال ایدئولوؤی موافق دولت یا مخالف دولت.

وی در ادامه افزود: سیاست‌های اقتصادی مثل کمک به نوع خاصی از رمان، فراهم‌کردن امکانات مثل کاغذ و ملزومات نشر و کمک به نویسنده خاصی از عواملی است که به این وضعیت رمان در ایران دامن می‌زند و اگر من می‌گویم دولت منظورم دولت در ایران از زمانی است که رمان شکل گرفته است.

اصولا دولت‌ها در ایران همیشه به ادبیات به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی نگاه ‌کرده‌اند. در کل دنیا این چنین است.

وی در ارتباط با مورد بعدی که به وضعیت رمان در ایران دامن میزند به مسئله خط کشی بین نویسندگان و نهاد قدرت اشاره کرد و گفت: نویسندگان عمدتا به عنوان منتقدان احتمالی دولت دیده می‌شدند. یعنی در هر دولتی به هر نویسنده‌ای در ابتدا د بدبینانه نگاه می‌شده و گمان می‌رفته که ادبیات او براندازانه است؛ اما در واقع امر این چنین نبوده است؛

این منتقد ادبی گفت: مساله بعدی آسیبی است که مردم به رمان ایرانی می‌زنند، یعنی فرهنگ کتابخوانی.

گودرزی در ادامه به وضعیت نشر در ایران به عنوان یکی از عوامل اثر گذار در وضعیت رمان اشاره کرد و گفت: سرمایه‌گذار در ایران 6 ماهه فکر می‌کند. سرمایه‌گذاری اروپایی این فرهنگ را دارد که برای ارتقاء فرهنگ مملکتش این سرمایه‌گذاری را می‌کند ما باید ناشرهای فرهنگی داشته باشیم که در طولانی مدت و با برنامه‌ریزی خوب حد وسط سیاست‌ها اقتصادی و فعالیت فرهنگی را بداند زیرا ادبیات در هر صورتی امروزه یک کالا است. ناشرهای ما یا تاجر مطلقند یا کسانی که ورشکست می‌شوند. دسته دیگر نویسندگان به دلایل مختلف سیاسی فرهنگی و اقتصادی به انزوا رو می‌آورند و نمی‌نویسند و یا اگر می‌نویسند در حوزه خصوصی و خانوادگی که دغدغه کمتر دارد می‌نویسد، یا این که به نخبه‌گرایی رو می‌آورند.

وی ادامه داد: نوشته‌های نویسندگان ما در همین دو دسته است؛ یا عامه‌گرایی مطلق دارد یا نخبه‌گرایی مطلق. این دو طیف افراط به رمان در ایران ضربه زده است.

جان بارت می‌گوید موفق‌ترین رمان‌نویس کسی است که پلی‌ زده است بین «نخبه‌گرایی» و «عامه‌پسندی» یعنی متن جذاب برای خواننده عامه که منتقد هم نتواند از آن ایراد بگیرد، این خیلی دشوار است.

وی در پایان گفت: تاریخ 300 ساله رمان نویسی که غرب دارد را ما نداشته ایم و اگر دکتر پاینده معتقدند از زمان مشروطه ما رمان نویسی را داشتیم بنده به این هم معتقد نیستم زیرا رمان مولفه‌های خاص خود را دارد و با رمان تاریخی که دکتر پاینده به آن معتقد هستند متفاوت است. از سال 32 به بعد ما معدود رمان‌هایی داریم.



کد خبر: 18935
Share/Save/Bookmark