برگزاري مراسم عاشورا در جهان اسلام(۱) امروزه سوگوارى امام حسين عليهالسلام در شبه قاره هند، آناتولى و آسياى صغير، مصر و مغرب و كشورهاى آفريقايى، ايران، افغانستان، و حتى كشورهاى اروپايى رونق دارد و به عنوان يك عامل تأثيرگذار موجب ترويج تشيع در جهان شده است.
شناخت و پژوهش اين مراسم ارزش آن را دارد كه پژوهشكده ويژهاى بدان اختصاص يابد. تعزيهگردانى، شبيه خوانى، نوحهگرايى، سينه و زنجير زنى در شمار ابزارهاى انتقال مفاهيم دينى و عرفانى شيعه به جهان شمرده مىشوند و همين ابزارها با توجه به جنبههاى نمايش آيينى، زيبايى شناختى و ابعاد هنرى و نيز فرصتهايى كه براى مشاركت مردم فراهم مىسازند، هنر مقاومت را به مخاطبان خود آموزش مىدهند و در مطبوعات و كتابها و اسناد زيادى مورد بحث و گفت و گو قرار گرفتهاند.
ما در اينجا فقط به جلوههايى از اين مراسم در بخشى از قلمرو وسيع اسلام اشاره مىكنيم و بدون ترديد پژوهش جامع به فرصت و فراغت بيشترى نيازمند است.
۱ـ سوگوارى مردم عراق و جهان عرب
مراسم عزادارى امام حسين عليهالسلام در روز عاشورا، از زمان شهادت آن حضرت به ويژه پس از دستور متوكل عباسى براى ويرانى قبر او در كربلا و شهرها و روستاها و ميان چادرنشينان شكل گرفت و با گذشت زمان هيأتها و اجتماعاتى تشكيل شد. اين سنّتهاى دينى كه در محرم و صفر اجرا مىشوند، در تاريخ العرب فيليپ حتّى، كتاب تاريخ كربلا و حائر الحسين نوشته سيد عبدالجواد كليددار، كتاب مدينة الحسين سيد محمّد حسين كليددار آل طعمه، مهزله العقل البشرى و دراسةٌ فى طبيعة المجتمع العراقى نوشته دكتر سيد على الوردى و كتاب سيرت سيد محسن امين بازتاب يافته است.
امروزه در همه روزهاى محرم و اربعين، مردم عراق از شهرهاى مختلف و حتى زائران ديگر كشورهاى عربى و اسلامى به سوى كربلا سرازير مىشوند و دستههاى بزرگى به نام دسته انصار به حركت در مىآيد(۱). اين حركت مردمى همراه با آرامش و وقار گريهكنان با سرها و پاهاى برهنه و لباس سياه، موجب اندوه عميق در بيننده مىشود. پرچمهاى سياه كه شعار عزا و سوگوارى است در پيش روى هر دستهاى حركت داده مىشود.
از مهمترين دستههاى عزادارى كه در روز عاشوراى حسينى در كربلا شركت مىكنند، عزادارى روستاى طويريج معروف به «هنديه» است. دستههاى اين روستا از صبح زود گرد آمده، هَروَله كنان به سوى كربلا حركت مىكنند و هر چه به كربلا نزديك مىشوند گروه گروه از عشاير و اهل روستاها به آنها مىپيوندند و جمعيتى بيش از يك ميليون نفر را به وجود مىآورند. آنها با پاى پياده خود را به كربلا مىرسانند. حالت آنها وصفناپذير است(۲) و بيش از سه قرن است كه تحت عنوان «عزادارى بنىاسد» دوام آورده است.
نوحهسرايى نيز در بزرگداشت ياد امام حسين عليهالسلام در عراق از رواج برخوردار است و علما تودههاى مردم را به حفظ و توسعه اين مراسم تشويق مىكنند. در سال ۱۳۶۰ ق(۳) سيد هبة الدين حسينى به ستايش از اين سنت اقدام كرد و جوانان را به شركت در مراسم تشويق نمود. بعدها ياسين هاشمى دستور داد تا دستههاى زنجيرزنى، قمهزنى و شبيهسازى فعاليت نكنند، ولى اين دستور چندان دوام نياورد.
عراق اولين كشوري است كه عاشورا در آن اهميت خاصي دارد و به اعتقاد بسياري از مورخين و علما اولين كشوري كه در آن مراسم عزاداري حسيني برگزار ميشده، عراق بوده است. مراسم عزاداري عاشورا ريشههاي ديرينه در عراق دارد و از صدها سال پيش با حضور علماي ديني و بزرگان مذهبي به شكلي بسيار باشكوه در اين كشور برگزار ميشده است.
البته با روي كار آمدن رژيم بعث عراق برگزاري اين مراسم رفته رفته با محدوديت مواجه شد تا اين كه در سال ۱۹۸۹ طي برخوردي نظامي به شدت سركوب شد، اما با سقوط رژيم بعث در سال ۲۰۰۳، مراسم ويژه عاشورا دوباره احيا شد و اکنون مردم با شور و شوق خاصي آن را برگزار ميكنند. اين ممنوعيت و محدوديت بيست ساله براي برگزاري اين مراسم باعث شده تا مردم با شعف و شور مضاعفي هم اقدام به برپايي مراسم عاشورا كنند.
مردم شيعه عراق ۱۰ روز قبل از آغاز محرم خود را براي مراسم عزاداري آماده ميكنند. از ابتداي ماه محرم با نهادن نام شهداي کربلا بر هريک از روزهاي دهه اول محرم، مراسم عزاداري امام حسين (ع) در عراق آغاز ميشود.
مردم عراق روز اول را به سفر حضرت امام حسين (ع) از مدينه به كربلا اختصاص ميدهند. روز دوم و سوم روز ورود ايشان به كربلا، نصب خيمهها و گريستن حضرت زينب (ع)، روز چهارم روز مسلم بن عقيل (ع)، روز پنجم از آنِ پسران مسلم (ع)، روز ششم روز اصحاب حضرت امام حسين (ع)، روز هفتم روز حضرت عباس (ع)، روز هشتم روز حضرت قاسم (ع)، روز نهم از آنِ حضرت علي اكبر (ع ) و عبدالله الرضيع (ع)، و روز دهم روز امام حسين (ع) خوانده ميشود.
هر شب و بعد از مرثيه خواندن، مردم عزادار كنار هم ميايستند و با در دست گرفتن شمشير و زدن طبل به صورت دستههاي منظم و آهنگين، حيدرحيدركنان مراسم عزاداري ويژهاي را برگزار ميكنند. سپس عزاداران به صورت گروهي دور هم جمع شده و با خواندن مرثيه و نوحه به عزاداري ميپردازند.
عزاداران در شب تاسوعا با ساختن مشعل بر روي شاخههاي ويژه و آتشزدن و گرداندن آن تا صبح روز عاشورا شب را صبح ميكنند.
در روز عاشورا مردم عراق در مساجد و حسينيههايشان حاضر شده و خود را براي خواندن مقتل امام حسين (ع) آماده ميكنند. معمولا مقتل را يكي از روحانيان شناخته شده با شور و حال خاصي ميخواند. خواندن مقتل که در عراق دورههاي آموزشي ويژهاي دارد با سوز و آهي همراه است و تا ظهر عاشورا ادامه مييابد.
از مهمترين شخصيتهايي كه در كل تاريخ عراق به خواندن مقتل در روز عاشورا مشهورند ميتوان به مرحوم سيد عبدالزهرا كه از او به عنوان پدر مقتلخوانان نيز ياد ميكنند و افراد بسياري را براي خواندن مقتل تربيت كرده و همچنين سيد محمدباقر حكيم كه خواندن مقتل او از پرطرفدارترين مراسم عاشورايي است، اشاره كرد.
هر دو شخصيت ذكرشده اكنون فوت كردهاند و بنا به اعتقاد بسياري از مردم عراق هنوز هيچ كس نتوانسته جاي خالي آنها را پركند. مقتلخواني اين دو فرد به قدري با اهميت بوده كه براي شركت در مراسمشان از كشورهاي اسلامي ديگر نظير بحرين و عربستان سعودي مسافران بسياري به عراق و ايران ميآمدهاند.
خواندن مراسم مقتلخواني با رسيدن آفتاب به وسط آسمان پايان مييابد. در اين موقع مردم به خيابانها ريخته و خود را براي عزاي طويريج آماده ميكنند. در اين ميان عزاي ديگري نزديك به ظهر برگزار ميشود كه موسوم به عزاي طويريج است.
طويريج در حقيقت نام دهي است كه تقريبا در ۲۰ كيلومتري شهر كربلا واقع شده است. مردم عزادار از سپيدهدم و بعد از خواندن نماز صبح كه غالبا به صورت جماعت برگزار ميشود، هرولهكنان به سمت كربلا ميآيند. آنها بايد حتما ظهر به حرم رسيده و سينهزني خود را در آنجا انجام دهند.
در اين زمان در كربلا به صورت مجازي خيمههايي برپا ميكنند و ضمن شبيهسازي اصحاب و سربازان عمر بن سعد اقدام به آتشزدن خيمهها ميكنند.
معروفترين غذاي اين روزها قيمه نجفي است كه مخصوص اين روزها پخته ميشود و طرفداران بسياري
يادبود عاشورا و حماسه محرم از عراق به كشورهاى يمن، حجاز، حضرموت، كويت، بحرين، مسقط، عمان، قطر، احساء و قطيف و ايران راه يافت و حسينيهها، امامبارهها، ماتمسراها و تكيهها در اين كشورها بنا شد و هر قومى به زبان و سنت خود به احياى اين سنتها و حفظ نام حسين و ياد كربلا اقدام نمودند.
پيشينه نوحهسرايى براى امام حسين عليهالسلام و شهداى فاجعه كربلا در سوريه و لبنان به زمان شهادت آن حضرت در سال ۶۱ ق برمىگردد و بر اساس روايتى شهر حلب، مدفن رأس الحسين است و به همين دليل از زمان حمدانيان و به ويژه از دوره حكومت عبداللّه بن حمدان اين مراسم به طور آشكار صورت مىگرفته است. در واقع، حكومت آل بويه در عراق و ايران و حكومت فاطميان در مصر و حكومت حمدانيان در سوريه و لبنان در ترويج اين سنت تأثير داشتهاند.
مولانا جلال الدين مولوى مراسم سوگوارى شيعيان را در شهر حلب كه به روز عاشوراى نيمه دوم قرن هفتم مربوط مىشود، اين گونه وصف كرده است:
روز عاشورا همه اهل حلب
باب انطاكيه اندر تا به شب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم
ماتم آن خاندان دارد مقيم
ناله و نوحه كنند اندر بكا
شيعه عاشورا براى كربلا
بشمرند آن ظلمها را يك به يك
كز يزيد و شمر ديد آن خاندان
نعرههاشان مىرود در ويل و دشت
پر همى گردد همه صحرا و دشت(۴)
در دوره خلافت عثمانى شيعيان تنها در جبل عامل توانستند به عزادارى بپردازند. در جبل عامل تكيههاى منسوب به امام حسين عليهالسلام وجود داشت. حسينيه به خانههايى گفته مىشد كه چند حجره و يك صحن داشت و منبرى در آن گذارده شده بود و افراد غريب در آنجا منزل داده مىشدند و در آنها هر هفته و نيز دهه اول محرم عزادارى مىشد.
اولين حسينيه منطقه جبل عامل «انباطيه التحتاء» نام داشت. بعد از آن چند حسينيه در صور، نباطيه الفوقاء، كفر رمان، بنت جبيل، حاروف، الخيام، طيبه، كفر صبر و جاهاى ديگر بنا شد(۵).
از سال ۱۳۹۳ ق دولت لبنان روز عاشورا را در تمام كشور تعطيل رسمى اعلان نمود(۶) و اين جريان تا به امروز ادامه دارد.
بر اساس نوشته مقريزى(۷) در زمان المعز لدين اللّه در سال ۳۶۳ در مصر تمام فاطميان و شيعيان در روز عاشورا در كنار قبر كلثوم و نفيسه اجتماع نموده، به عزادارى مىپرداختند و مبالغ فراوانى براى اطعام و عزادارى و شربت هزينه مىكردند. عاشوراى سال ۳۹۶ در مصر همه بازارها تعطيل عمومى بود و ابن مأمون نيز در سال ۵۱۵ علاوه بر تعطيلى روز عاشورا موقوفات و صدقات زيادى را براى اجراى مراسم در نظر گرفت.
پي نوشت:
۱ـ شهرستانى، تاريخچه عزادارى حسينى، انتشارات حسينيه عمادزاده، ص ۲۸۹.
۲ـ همان، ص ۲۹۳.
۳ـ سيد جواد شهرستانى، نهضة الحسين، ص ۱۶۴.
۴ـ مثنوى معنوى، توفيق ه سبحانى، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۸، دفتر ششم، ص ۸۴۲.
۵ـ سيد محسن امين، كتاب خطط، ص ۶۹.
۶ـ تاريخچه عزادارى حسينى، ص ۳۰۳.
۷ـ مقريزى، خطط، ج ۱، ص ۴۲۷.