نشست تخصصي چشمانداز تحولات تلويزيون با حضور سيدجمالالدين اكبرزاده و دكتر احمد ميرعابديني در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش هنر نیوز به نقل از فارس، صبح امروز نشست تخصصي چشمانداز تحولات تلويزيون با حضور سيدجمالالدين اكبرزاده و دكتر احمد ميرعابديني در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات برگزار شد.
بنابراين گزارش، در ابتدا اكبرزاده اين چشمانداز را در قالب برنامه پاورپوينت مورد بررسي قرار داد.
وي در ادامه گفت: در ابتدا يك سري مصداقها در تلويزيون وجود دارد كه بايد مورد بررسي قرار گيرند. اين كه چطور شد كه تلويزيون آن قدر سير صعودي داشت كه توانست به سرعت فراگير شود و اين كه تعريف تلويزيون چيست؟
به گزارش فارس، متخصصان تلويزيون را تأثيرگذارترين رسانه ميدانند و اهميت تلويزيون بر هيچ كس پوشيده نيست اما تعاريف بين اساتيد، مختلف است كه در اين ميان، ديدگاه خوشبينانه داريم و بدبينانه. در ديدگاههاي بدبينانه، بيشتر تلويزيون را ابزاري براي تبليغ ميدانند اما مكلوهان، تلويزيون را دهكده جهاني فرض ميكند.
وي در ادامه گفت: در اين بحث بيشتر بحث محتواي تلويزيون مطرح نيست بلكه تغييراتي مطرح است كه موجب شده تلويزيون بتواند است ذائقه مخاطبان را عوض كند و در تمام دنيا به رسانهاي فراگير تبديل شود و ذهن و افكار بييندگان را تحتتأثير قرار دهد.
اكبرزاده ادامه داد: طبق آمار سه ماه قبل، به طور متوسط انسانها 8 ساعت از وقت خود را پاي تلويزيون صرف ميكنند و اين آمار در كشورهاي مختلف متغير است. در كشور ما، 80 درصد بينندگان صرف تفريح پاي گيرندهها مينشينند و ميانگين زمان حضور پاي گيرندهها، 8 ساعت در روز است.
اين پژوهشگر ادامه داد: عليرغم تمام اين مباحث، دو نكته اساسي مطرح است؛ اولا اين كه تلويزيون توانسته يك الگوي رفتاري مناسب باشد و نكته بعدي ميزان تنبلي افرادي است كه پاي گيرنده مينشينند و حالا تلويزيون تبديل به رسانهاي شده است كه صرف تفريح و گذران زمان است و بيشتر كار سرگرمسازي انجام ميدهد. اما به نظر من، بايد در كنار سرگرمسازي اطلاعرساني هم وجود داشته باشد كه تلفيق اين دو، يك تكنولوژي فراگير را در اختيار مخاطب قرار ميدهد.
او گفت: سير تحولات تلويزيون به شكل تدريجي آغاز شد و بعد از يك مقطعي تحولات ديگر صورت نپذيرفت. در سالهاي بعد، تلويزيون به صورت برجسته كاركرد خود را داشت تا اين كه بعد از گذشتن از آزمون و خطا، يك مقدار حق انتخاب به مخاطبان داده شد و تلويزيون ديگر كاركرد مونولوگگونه نداشت و به بيان ديگر، از حالت خطابهاي درآمد و به بحث ديگر حالت تجاري و عمومي پيدا كرد، در عين حال كه وظيفه اطلاعرساني را داشت.
اكبرزاده تصريح كرد: در اين مقطع، سئوالي كه پيش آمد، اين بود كه آيا تلويزيون جنبه عمومي دارد يا خصوصي شده است!؟ به زبان ديگر معيارها چقدر حرفهاي يا سطحي است و در اين مقطع، سعي شد كه ابتكار از سوي فرستنده باشد چرا كه تلويزيون وسيلهاي ديداري و شنيداري است.
وي ادامه داد: اين مقطع ادامه پيدا كرد تا زماني كه به جنگ اپك نزديك شديم و در اين مقطع سالهاي نزول اين رسانه بود و راه حل اين مقطع اين بود كه مرزها باز شود و از نظر اقتصادي كار كردن مقرون به صرفه شود. دراين ميان بحث تمركزگرايي به وجود آمد و تكنولوژي ابزاري شد تا تأثيرات تلويزيون در آن مقطع صدچندان شود كه شروع اين مباحث در مقطع رياستجمهوري ريگان صورت گرفت، خصوصيسازي وارد فازي تازه شد و تلويزيون توانست همگام با اينترنت و ساير موارد كاركرد خود را داشته باشد.
اكبرزاده ادامه داد: در اين مقطع بحث همگرايي و تعامل به وجود آمد و زماني كه تلويزيون و روزنامه جدا بود، حالا ادغام شد و يك تحول اساسي شكل گرفت. نتيجه اين تعامل ازدياد شبكههاي تلويزيوني بود كه در نتيجه آن، وابستگيها به جهان سوم بيشتر شد و نتيجه اين تحولات را ميتوان به مواردي مثل ظهور شركتهاي فراجهاني به اقدام شركتها، خصوصي شدن شبكههاي پخش راديو و تلويزيون موجود، برطرف شدن موانع بر مالكيت خارجي، سرمايهگذاري شركتها در رسانههاي جديدتر، فراملي شدن آگهيهاي بازرگاني و همگرايي آن با امپراتوريهاي ارتباطي، ايجاد فضاي ترويج محصولات فرهنگي دستهبندي كرد.
اكبرزاده ادامه داد: در اين مقطع سياستهاي افقي و عمودي ايجاد شد و نتيجه اين بحث برداشتن محدوديتها بود. با ورود تكنولوژي دو بحث اساسي صورت گرفت؛ 1- دسترسي به محتواي بيشتر و 2- دسترسي به كنترل مشتري بر رسانه كه نتيجهگيري آن اين بود كه رسانهها به سمت سه بعدي شدن حركت كردند و از تكنيكهاي بروزتري استفاده كردند تا سطح سليقه مخاطب را ارتقاء دهند كه از نمونههايش ميتوان به سريال لاست يا 24 اشاره كرد.
به گزارش فارس، در بخش دوم اين نشست تخصصي، نيز دكتر احمد ميرعابديني به صورت پاورپوينت چشمانداز تحولات را مروري اجمالي كرد و ادامه داد: سير تحولات را ميتوان به چهار دسته تقسيم كرد: 1- تحولات فناوريهاي تلويزيون، 2- رويكرد ابزاري به علم و تكنولوژي، 3- تحولات فناوريهاي و بهرهگيري از تكنولوژي رسانهها، 4- بهرهگيري تبليغي از علم و فناوريهاي رسانه.
ميرعابديني تصريح كرد: به نظر من تلويزيون مهمترين آموزش دهنده غير رسمي به انسانها است و امروزه مفهوم انتقالي به خود گرفته است اما يكسري تلويزيون را ابزار ميدانند اما اين رسانه ابزار محض نيست بلكه براي انسانها هدفگذاري ميكند و ذائقه آنها را تغيير ميدهد.
او گفت: به نظر من تلويزيون بايد عميقتر به موارد خود برسد و كنكاشي تازه داشته باشد.
وي در بخش دوم تقسيمبندي تحولات، را به عناوين زير اشاره كرد: چشمانداز از تلويزيون ايران، الف- تحول رسانهها و موضع ايران، نزديك شدن فاصلههاي ارتباطي -رسانهاي، جهاني شدن و اهميت همگرايي با نوآوريهاي رسانهاي.
وي در ادامه سخنان خود طرح ديگري را مبتني بر تأثير روند همگرايي بر صنعت تلويزيون ارائه داد و به زمينههاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي رسانهها درجهان، گسترش صنعت و مطالعات تلويزيون در جهان، علم و تكنولوژي در خدمت همگرايي جهاني در زيرمجموعه آن اشاره كرد.
وي همچنين در بخش تكثر شبكههاي ماهوارهاي تلويزيون به ارتباطات و گسترش جهانيسازي اقتصادي، سياسي و فرهنگي، تنوع شبكههاي ماهوارهاي و تلويزيوني و تقسيم كار ارتباطي -رسانهاي، شبكههاي ماهوارهاي تلويزيون رقباي رسانههاي ايران را برشمرد.