یادداشت «پژمان طهماسبیان» در آستانه انتشار آلبوم «درفش کاویانی»
«شهرام ناظری» در «درفش کاویانی» آواهای چند هزار ساله ایران را اجرا کرده است
«پژمان طهماسبیان» منتقد و محقق حوزه موسیقی در یادداشتی در مورد آلبوم صوتی و تصویری «درفش کاویانی» با صدای «شهرام ناظری» و به آهنگسازی «فرید الهامی» نوشته است: «شهرام ناظری» در آلبوم «درفش کاویانی» آواهای چند هزار ساله «هوره» و «مور» را بهخوبی اجرا کرده است که در معرض فراموشی قرار دارند.
تاريخ : سه شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۴
به گزارش هنرنیوز؛آلبوم صوتی و تصویری «درفش کاویانی» با صدای «شهرام ناظری» شوالیه آواز ایران، به آهنگسازی «فرید الهامی» و براساس اشعار حکیم «ابوالقاسم فردوسی» و همچنین با همکاری نوازندگان گروه موسیقی «فردوسی» پس از نزدیک به یک دهه تلاش؛ توسط نشر «نغمه سرای روژین» اواسط اسفند ماه توسط پخش «هنر شهر» منتشر میشود؛ «پژمان طهماسبیان» منتقد و محقق حوزه موسیقی، در مورد این آلبوم یادداشتی نوشته است که در ادامه میخوانید:
در ابتدای یادداشت «پژمان طهماسبیان» منتقد و محقق حوزه موسیقی آمده است: اگر قرار باشد به کسی که «شهرام ناظری» را نمیشناسد اثری را معرفی کنید؛ قطعا آلبومهایی نظیر؛ «آتش در نیستان»، «گل صد برگ»، «سفر به دیگر سو»، «یادگار دوست» و «حیرانی» میتواند کافی باشند. آثاری که در پس زمینه تولید آنها اندیشهای هست که در زمان نمیگنجد. هر نسلی، هر سنی و هر فرهنگی میتواند به طور کامل با این آثار ارتباط برقرار کند. آثاری که آهنگسازان توانستهاند با تفکری والا و درکِ محدوده و حالِ صدای «شهرام ناظری» بر غنای آثارشان بیفزایند. همکاری توأم با اندیشه آهنگساز، مجموعه نوازندگان و در نهایت صدای «شهرام ناظری» به خلق این آثار ماندگار منجر شده است.
وی در ادامه این یادداشت نوشته است: اما سال ۸۴ پروژهای کلید خورد که آهنگسازی آن را «فرید الهامی» بر عهده گرفت و کار بهصورت صوت و تصویر ضبط گردید. این کار بر روی داستان ضحاک شاهنامه آهنگسازی شد و گروه موسیقی «فردوسی» آنرا اجرا کردند. در این اثر، از نمادهای بیشماری استفاده شده است که نمایانگر شناخت «فرید الهامی» از نمادهای باستانی ایران است. ساختار این اثر بر مبنای موسیقی مقامیست که شامل موسیقی مقامیِ کرمانشاه و حوزه صحنه است که نوازندگان چیرهدست تنبور و خنیاگرانی نغزنواز دارد؛ استفاده از مقامهای باستانی تنبور مانند؛ «ساروخانی»، «مجنونی»، «سحری»، «قطار» و «طرز رستم»، که بعضا بیش از هزار سال قدمت دارند؛ نشان از دانش، ذوق و شناخت الهامی از فضای نهفته در موسیقی مقامی دارد و بهراحتی در برابر کسانی که موسیقی مقامی را فاقدِ شخصیتِ ارکسترال میدانند میایستد.
طهماسبیان در بخش دیگری از این یادداشت در مورد آلبوم «درفش کاویانی» نوشته است: در این اثر، داستان ضحاک روایت میشود؛ چنانکه میدانیم شاهنامه فردوسی به لحاظ وزنِ شعری از ابتدا تا انتها ثابت است و تغییری نمیکند و این همان نقطهایست که باعث شده تاکنون آهنگسازان به سراغ فردوسی نروند و جز چند اثر کوتاه، هنوز اثری براساس شاهنامه خلق نشده است که البته از تلاش جناب «حمید متبسم» در اثر «سیمرغ» نباید چشمپوشی کرد. جدا از بهکارگیری عناصر ذکر شده در خلق این اثر، باید به نکته شاخصی اشاره کرد؛ استفاده از آواهای «هوره» و «مور» که آواهای چند هزار ساله کُردی هستند، آهنگساز و «شهرام ناظری» بهخوبی توانستهاند این آواها را که مردمِ کُردزبان با آنها آشنا هستند با فضای ارکسترال و همآواییها تلفیق کنند تا فرهنگهای دیگر برای اولین بار، آنها را بشنوند و با این نواهای کهن آشنا شوند. نواهایی که در جای جایِ فرهنگِ این سرزمین، با فرمهای مختلف وجود دارند اما رو به فراموشی هستند. همچنین استفاده از شاهنامهخوانی و تلفیق با مقامهای باستانی تنبور از نکات قوت این آلبوم خواهد بود.
این منتقد حوزه موسیقی در ادامه این یادداشت نوشته است: و اما مرکز ثقل این اثر «شهرام ناظری» است؛ «شهرام ناظری» را سالهاست که روایتگر لحن حماسیِ آواز در ایران نامیدهایم. لحنی که سراسر حال است و شور و نوآوری در استفاده از تحریرهایی که ریشه در فرهنگ کردستان دارند و وی به شیوهای مختص به خودش از آنها در این اثر استفاده کرده است. کاری که بیشک کسی نتواسته است انجام دهد. همراهیِ «فرید الهامی» به عنوان مقامدان و نوازنده تنبور از شهر صحنه و از نوادهگان سید «ایاز قزوینهای» نوازنده صاحبسبک و روشنضمیر تنبور حوزه صحنه با «شهرام ناظریِ» برآمده از فرهنگ غنیِ کردستان اثری را بهوجود آورده است که میتواند در این وانفسای موسیقیهای بیهویت، خونی تازه در رگهای موسیقیِ ایرانی و دوستداران «شهرام ناظری» به جریان بیندازد.
«پژمان طهماسبیان» محقق حوزه موسیقی در پایان این یادداشت در مورد آلبوم صوتی و تصویری «درفش کاویانی» نوشته است: در خبرها آمده است که این اثر در اسفند ماه سال جاری تقدیم به شیفتگان موسیقی ایرانی و دوستداران «شهرام ناظری» میشود؛ با توجه به تصویریبودن این اثر و استفاده از فضای انیمیشن و حضور نقال و دکور و نقاشی براساس پردهخوانیهای قهوهخانهای دوران گذشته در بخشهایی از آن، پیشبینی میشود این اثر با استقبال بینظیر علاقمندان ناظری مواجه خواهد شد. بیصبرانه منتظریم تا این اثر روانه بازار شود تا بعد از سالها اثری متفاوت و همانند آثار ذکر شده در سطرهای ابتدایی این یادداشت را از «شهرام ناظری» شاهد باشیم تا در آسمان موسیقی ایرانی جایگاهی جاودان پیدا کند و بهخوبی بدرخشد.