نمایشگاهی که کسی آن را نمی‌شناسد
اما و اگرهای نمایشگاه صنایع دستی،
نمایشگاهی که کسی آن را نمی‌شناسد
بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی صنایع دستی ایران فردا به کار خود پایان می‌دهد. نمایشگاهی که به زعم بیشتر هنرمندان صنایع دستی به دلیل عدم تبلیغات مناسب نسبت به سالهای گذشته فروش کمتری داشته است تا آنجا که برخی هنرمندان عنوان می‌کنند اگر این نمایشگاه رایگان نبود روز دوم سالن نمایشگاه را ترک می‌کردند.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۵۴
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛ نمایشگاه بین‌المللی صنایع دستی ایران بیست و چهارساله شد. دولت یازدهم نخستین سالی است که این نمایشگاه را برگزار می‌کند. شاید به دلیل همین ناآشنایی با فضا است که تقاضای ۲ میلیارد و صد میلیون تومانی معاونت صنایع دستی برای برپایی نمایشگاه با ۸۰۰ میلیون تومان پاسخ گفته می‌شود و برپایی آن با هفته میراث فرهنگی که هزینه‌ای ۵۰۰ میلیون تومانی داشته مقایسه می‌شود! و شاید از این روست که مسعود سلطانی‌فر پس از افتتاح نمایشگاه علاقه مند می شود یکبار نیز در عصر جمعه و نیمه شعبان راه را بر خود هموار ‌کند و به دیدن نمایشگاه بیاید
  
اما جدای از عدم آشنایی مسوولان در حوزه های مختلف با صنایع دستی، مردم چه تصویری از نمایشگاه صنایع دستی در ذهن دارند؟ بیتا یارزاده دانشجوی رشته هنر درحالی که در کنار غرفه‌های پته کرمان ایستاده می‌گوید:« من از طریق استادم از برگزاری نمایشگاه مطلع شدم. و هیچ تیزر تبلیغاتی در تلویزیون و رادیو ندیده و نشنیدم. در سطح شهر هم خبری نیست. این که نمایشگاهی به این مهمی در حوزه صنایع دستی برگزار شود و هیچ کس از آن مطلع نمی‌شود، جای تأسف دارد. اگر قرار نیست کسی از وجود این نمایشگاه اطلاع یابد اصلاً برای چه برگزار می‌شود. از طرفی اکنون زمان برگزاری جام جهانی و همچنین امتحان دانشجویان و جوانان است، کسانی که بیشترین رغبت به خرید صنایع دستی را دارند، بدترین زمان بازدید را پیش رو دارند.»
 



اسماعیل حجابی نیز با همسر و دو فرزندش به نمایشگاه صنایع دستی آمده است. او از جذابیت نمایشگاه برای فرزندانش سخن می‌گوید. همسر حجابی از طریق روزنامه از برگزاری نمایشگاه مطلع شده است و شوهر و فرزندانش را ترغیب کرده تا به نمایشگاه بیایند. همسر حجابی اظهار می‌کند:« چه اشکالی دارد این نمایشگاه در طول سال هم برگزار شود. البته در سطح شهر و در پارک‌ها مثلاً سیاه‌چادرهایی که در بیرون دو سالن برپا شده غذاهای سنتی ارائه می‌کنند و به پخش موسیقی عشایر مشغولند، برای فرزندانمان این نوع زندگی بسیار جالب بود. آنها حتا ما را ترغیب کردند تا برای اتاق‌هایشان انار و پرنده سفالی بخریم. آنها با کنجکاوی به صنایع دستی مختلف نگاه می‌کنند و از ما توضیح می‌خواهند. اما صد حیف که این هنرها در تلویزیون به نمایش در نمی‌آید. ساعتها وقت تلویزیون صرف پخش انواع تبلیغات و سخنوری‌ها می‌شود اما حاضر نیستند یک برنامه پخش زنده از هنرهای کشور خودمان بگذارند. بعد می‌گوییم چرا ماهواره فلان، چرا ماهواره بهمان. همین شبکه من و تو همیشه از فستیوال‌های مختلف یک گزارش کامل می‌رود. یعنی مجری از صبح زود هنگام آغاز نمایشگاه تا پایان آن هنگام شب به جاهای مختلف سر می‌زند و مخاطب را با خود به این سو و آن سو می‌برد، جوری که آدم آرزو می‌کند کاش در آن فستیوال یا جشن حضور داشت.» 



سپیده شربتی نیز با دخترش راهی این نمایشگاه شده است. او از رانندگان تاکسی نمایشگاه بسیار شاکی است و توضیح می‌دهد:« من نیاوران زندگی می‌کنم و از طریق پسر دوستم که خبرنگار است از برپایی نمایشگاه مطلع شدم. بحث جنس چینی و عدم اهمیت به کالاهای ایرانی پیش آمد، پسر دوستم هم به من گفت مثلاً الان که نمایشگاه صنایع دستی برپاست شما حاضرید به جای خرید کریستال خارجی و مجسمه‌های بودایی چینی برای جهزیه دخترتان به نمایشگاه سر بزنید و از آنجا خرید کنید. من با تعجب گفتم مگر چنین نمایشگاهی وجود دارد؟! دیروز خودرو همراهمان نبود اما به خاطر علاقه و حس کنجکاوی، من و دخترم با تاکسی به اینجا آمدیم و خوب با دنیایی روبه رو شدیم که تاکنون ندیده بودیم. خرید هم کردیم اما موقع بازگشت تاکسی تلفنی‌های اینجا چنان قیمت سرسام آوری را برای کرایه عنوان کردند که برق از چشم ما پرید. چرا نظارتی بر تاکسی‌های نمایشگاه نیست. امروز با دوستم که خودرو شخصی دارد به نمایشگاه آمدیم و از دیدن این همه زیبایی لذت بردیم.»

اما این تنها خانم شربتی نیست که از قیمت تاکسی‌ها گلایه دارد، احمد اسلامی از علاقه‌مندان به هنر است و هر سال به نمایشگاه سر می‌زند. او معتقد است سالی که نمایشگاه در مصلا برگزار شده است، بهترین سال برپایی بود چرا که دسترسی همگان به محل برگزاری نمایشگاه راحت‌تر بوده است. او توضیح می‌دهد:« نمایشگاه‌های اینچنینی نیازمند تبلیغ و دسترسی و زمان برگزاری مناسب است. نخست آن که این نمایشگاه حتا یک دستگاه آبسرد کن ندارد. دوم دستگاه تهویه آن به خوبی کار نمی‌کند، سوم دستگاه کارت خوان ندارد . از طرفی دو دستگاه دریافت پول در دو سالن به این بزرگی قرار داده‌اند، نور سالن هم خوب نیست اما خوب بلدند برای آوردن خودرو به داخل پول بگیرند. قیمت کرایه‌های تاکسی‌ها هم که بیداد می‌کند. از طرفی مسابقات فوتبال آغاز شده است. من خودم خیلی فوتبالی نیستم وگرنه هرگز این همه راه تا اینجا نمی‌آمدم. درضمن خودرو شخصی دارم اما واقعاً اگر پدر خانواده‌ای بخواهد دست زن و بچه‌اش را بگیرد و یک روز تعطیل یا یک بعدازظهر را اینجا بگذراند، و خودرو شخصی هم نداشته باشد باید چه کند؟ مصلا حسنش این است که با مترو می‌توان بدان رفت و آمد کرد بعد هم مردم به خاطر نمایشگاه کتاب به خوبی آن را می‌شناسند. البته نمایشگاه خیابان حجاب هم خوب است.در ایام ماه رمضان آنجا نمایشگاه قرآن برگزار می‌شد. منظورم این است راه دسترسی بدان خیلی خوب بود
 


یکی از هنرمندان گلیم هم از عدم تبلیغات گلایه‌مند است و می‌گوید: « فروش امسال خیلی بد بود. نه تبلیغی نه استقبالی، مسابقات فوتبال هم که جای خود دارد. ما امید یکساله‌مان به برگزاری این نمایشگاه بود. یادم می‌آید چه تلاشی کردم تا غرفه بگیرم دلم به حال خودم می‌سوزد! گرانی قیمت‌ها به دلیل تورم، پایین آمدن قدرت خرید مردم، دور بودن مکان برپایی نمایشگاه، عدم تبلیغ مناسب همه و همه دست به دست هم داده تا امسال فروش خوبی نداشته باشیم.» 

یکی دیگر از صنعتگران شیشه هم با اشاره به این که نمایشگاه شور و هیجان می‌خواهد، می‌افزاید:« چطور ممکن است همه رسانه‌ها خود را موظف بدانند ساعتها درباره نمایشگاه کتاب در رادیو و تلویزیون سخن بگویند اما هیچ کس حاضر نشود یک دقیقه وقتش را به هنرهای سنتی بدهد. چند درصد مردم از برگزاری این نمایشگاه مطلع‌اند. چطور می‌شود مردم از اطراف تهران و حتا شهرستان ها برای دیدن نمایشگاه کتاب که یک امر فرهنگی است بیایند اما نمایشگاه صنایع دستی سرد و بی‌روح باشد. مشکل ما اسکان در هتل استقلال و غذا نیست. من حاضرم پنج روز را کنسرو و ساندویچ بخورم، ما را هم در یک مهمانسرای آبرومند اقامت بدهند، اما فروش داشته باشم. همه چشم امید ما به نمایشگاه سالیانه است که امسال از همه سال‌ها فروشش کمتر بود. البته مسئولان هم تازه‌کارند، شاید سال دیگر تبلیغات خوب باشد و اوضاع فروش بهتر باشد.»
 



یکی دیگر از هنرمندان سفال نیز معتقد است عزمی برای خرید صنایع دستی از هنرمندان وجود ندارد و همچنان ارگان‌های مختلف به کارمندان خود کالای صنایع دستی هدیه نمی‌دهند. او می‌گوید:«مردم هم ارزشی برای صنایع دستی قائل نیستند. آنها حاضرند بخشی از هزینه خود را صرف خرید بسته‌های فرهنگی دیگر مثل فیلم و CD و بازیهای رایانه‌ای و رفتن به کافی شاپ و رستوران و سفر بکنند اما حاضر نیستند هزینه‌ای بابت خرید صنایع دستی صرف کنند. فیلم‌های تلویزیونی هم تبلیغات کمی روی صنایع دستی دارد . کارگردانان درفیلم‌هایی بیشتر از صنایع دستی استفاده می‌شود که بخواهند دوران قدیم و گذشته را نشان دهند یا بخواهند یک طبقه پولدار را نشان دهند. چه اشکالی دارد در همین فیلمها از بشقاب‌های سفال و سرامیک و از گلدان‌های ایرانی استفاده کنند. اگر تبلیغ شود و مردم هم علاقه‌مند شوند تقاضا بالا می‌رود، ما هم بیشتر تولید می‌کنیم البته با قیمت پایین‌تر. از طرفی چرا نمایشگاه را در اصفهان، شیراز یا یزد برگزار نمی‌کنند این شهرها گردشگر خارجی زیادی دارد. و یا چرا از تورها نمی‌خواهند که گردشگران خارجی را به نمایشگاه بیاورند.» 

به گزارش هنرنیوز، به هرحال نمایشگاه درحالی به کار خود پایان می‌دهد که همچنان گرفتار مشکلات سالهای پیش است. باید منتظر ماند و دید مسوولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چه تدبیری برای سالهای آینده می‌اندیشند تا امید صنعتگران و هنرمندان به ناامیدی تبدیل نشود.
کد خبر: 72610
Share/Save/Bookmark