به گزارش هنرنیوز به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در چهارمین برنامه «شب ستارهها» ویژه آثار برگزیده جشنواره بین المللی سینماحقیقت، فیلمهای مستند «شهری که میشناسم» به کارگردانی احسان معصوم و «گنبد مینا» ساخته محمد احسانی، با حضور اُرد زند، محبوبه هنریان، محسن قاضی مرادی و مهوش وقاری (بازیگران سینما)، مازیار فکری ارشاد و عباس کریمی (منتقدان سینما)، محمد جعفری و جمعی دیگر از مستندسازان و علاقمندان سینمای مستند به نمایش درآمد و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
بنابراین گزارش ؛ مازیار فکری ارشاد منتقد سینما در ابتدای این نشست پیرامون مستند «شهری که میشناسم»، با بیان اینکه دغدغه احسان معصوم برای معرفی زادگاه پدر و مادرش قابل تقدیر است، اظهار داشت: این فیلم با یک ذهنیت قوی شروع میشود و به واسطه پژوهش خوب، پرداختن به پیشینه تاریخی شهر قزوین و بررسی موقعیت استراتژیک و جفرافیایی آن توانسته اطلاعات بصری بسیار خوبی را در اختیار مخاطب قرار دهد. ولی از دقیقه ۲۰ به بعد، فیلم به جزئیاتی نظیر آثار باستانی، کسب و کار مردم و مشاهیر قزوین میپردازد و همین موضوع باعث میشود که فیلم برای ارائه این حجم اطلاعات گنجایش کافی را نداشته باشد و به اصطلاح سوژه ها سوخت شوند. به اعتقاد من، این مستند ۳۸ دقیقهای با حجم زیاد اطلاعات خود، پتانسیل تبدیل شدن به یک مجموعه مستند را دارد.
**** فکری ارشاد: سفارشی سازی بیشترین آسیب را به بدنه سینمای مستند زده است
این منتقد سینما با اشاره به اینکه سفارشی سازی بیشترین آسیب را به بدنه سینمای مستند زده است، خاطرنشان کرد: هرجا که صحبت از تولید مستند و یک نهاد سفارش دهنده است، این معضل پدید میآید. امیدوارم مدیران فرهنگی ما به این نتیجه برسند که یک اثر سفارشی معمولا به یک کار خوب تبدیل نمیشود، زیرا کارگردان مجبور است خلاف نظر خود عمل کند و این به فیلم آسیب میزند.
عباس کریمی هم در بخشی از سخنان خود تصریح کرد: در سکانسهایی از این مستند ارجاعات ذهنی به وسیله ادبیات به تاریخ وصل میشود و ما را از فصل ادبیات به شکل ظریفی وارد فصل فرش بافی میکند. در واقع استفاده از این نوع کارکرد بیانی پیوستگی بین نماها و حتی موضوع فیلم را بیشتر میکند.
وی ادامه داد: استفاده از دوربین و نماهای رو به بالا برای بیان عظمت دوره صفویه و موسیقی فیلم که متناسب با زاویه دوربین تغییر می کند، همچنین تصویر پرندگانی که به پرواز درمی آیند به خوبی نشان می دهد که کشور با ورود به دوران صفویه، در مسیر شکوفایی قرار می گیرد.
این منتقد سینما در بخشی دیگر از سخنان خود عنوان کرد: در تیتراژ ابتدایی فیلم با نمایش صحنههای تاریخی تصور میشود که میخواهیم یک مستند تاریخی را ببینیم، اما این اتفاق نمیافند. همچنین در این مستند با ساختار ژورنالیستی روبه رو هستیم که بیشتر از تحلیل زیرپوستی یک رویداد را بیان میکند و به همین دلیل یکنواخت میشود.
احسان معصوم کارگردان مستند «شهری که میشناسم» هم درباره این فیلم توضیح داد: پدر و مادر من ساکن قزوین هستند و به خوبی این منطقه را میشناسند. شهر قزوین علی رغم اینکه به پایتخت نزدیک است ولی بسیار ناشناخته باقی ماننده است. شهری که آثار تاریخی ثبت شده زیادی دارد و میتوانست هم پایه اصفهان، به یک شهر تاریخی تبدیل شود.
وی با بیان اینکه سعی کرده تا با یک ریتم مناسب موضوعات شهر قزوین را بررسی نماید، تصریح کرد: چون موضوع این مستند گسترده بود، سعی کردم با استفاده از موسیقی با کلام و نشان دادن بخشهایی مخاطب را با خود نگاه دارم.
به گفته کارگردان، هدف از تولید این مستند تنها نمایش بخشهایی از شهر قزوین بوده است و قصد نداشته که به شکل عمیق به این موضوع بپردازد. وی در این ارتباط گفت: زمانیکه مستندی با سوژه مشخصی مانند "بررسی معماری" در شهر قزوین ساخته میشود، کارکردن آسانتر است ولی دشواری کار روی سوژهای است که ابعاد مختلفی دارد و باعث میشود به جزئیات آن پرداخته نشود.
*** کریمی: ریتم مستند «گنبد مینا» کند است
در بخش دیگری از این جلسه نقد و بررسی، مستند «گنبد مینا» به کارگردانی محمد احسانی که در ششمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت ۲ جایزه دریافت کرده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مازیار فکری ارشاد منتقد سینما درباره این مستند گفت: گنبد مینا یک دغدغه فرهنگی جدی دارد و در این زمینه مباحثی را مطرح میکند. وندالیسم تنها به تخریب آثار باستانی اطلاق نمیشود و در سراسر دنیا به شکلهای گوناگون وجود دارد.
وی با بیان اینکه ریتم این فیلم مستند کند است، ادامه داد: این مستند در ۵ دقیقه اول تمام حرفهای خود را بیان میکند و موضوع تبیین میشود و بنظر می رسد که ادامه کار ضرورتی ندارد!
این منتقد سینما با اشاره به اینکه مخاطب این مستند مخاطب عام است، تصریح کرد: مخاطب فرهنگی این موضوعات را میداند و برای حفظ مخاطب عام باید پیامها را با جذابیتهایی همراه کرد که مخاطب با فیلم بماند.
وی همچنین افزود: در بخشهایی از صحبتهای کارشناسان میبینیم که حرفهای برخی از آنها با موضوع همخوانی ندارد و ارجاعاتی داده میشود که به خارج فیلم باز میگردد و به کندی ریتم فیلم منجر می شود.
عباس کریمی هم گفت: عنوان فیلم سرشناسنامه و کلید راهنمای فیلم است اما اسم این فیلم مناسبتی با محتوا ندارد و روی عنوان این فیلم مستند میشد تصمیمات دیگری گرفت.
وی افزود: دوربین در بیشتر صحنهها در یک مکان ثابت است و نوع تصویرها یکسان است. بیشتر فضاهای فیلم بسته است که این موضوع نوعی آسیب است.
محمد احسانی کارگردان مستند «گنبد مینا» هم درباره نام فیلم خود گفت: برای مستندم میخواستم نامی را انتخاب کنم که هم شرقی باشد و هم داستان درونی آن را لو ندهد!
وی ادامه داد: از ابتدا هم تصمیم داشتم فیلمی با ریتم کند بسازم، چون فیلمم به موضوعی جدی میپردازد و به همین دلیل فیلم به آهستگی پیش می رود.
در انتهای این نشست، جلسه پرسش و پاسخ حضــــار با کارگردانان این دو مستند برپا شد. در پایان هم به رسم یادبود، هدیهای از طرف مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به کارگردانان این فیلم مستند و منتقدان حاضر در جلسه اهدا شد.