نمايش در شكل واقعي اجرا مي‌شد، همان تاثير «يك دقيقه سكوت» را مي‌گذاشت
محمد يعقوبي و اجراي اين روزهاي «نوشتن در تاريكي»:
نمايش در شكل واقعي اجرا مي‌شد، همان تاثير «يك دقيقه سكوت» را مي‌گذاشت
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۲۹
محمد يعقوبي كه بعد از بازبيني‌هاي متعدد، اين روزها نمايش «نوشتن در تاريكي» را اجرا مي‌كند، گفت: مسلما خوشحالم كه نمايشم اجرا مي‌شود و خوشحالم در اداره‌ي كل هنرهاي نمايشي و شوراي نظارت و ارزشيابي افرادي حضور دارند كه قصدشان دادن مجوز به نمايش‌ها است، نه اين‌كه جلوي اجراي آثار را بگيرند.

به گزارش هنر نیوز ،اين نمايشنامه‌نويس و كارگردان تئاتر كه براي اجراي اين نمايش تغييراتي اساسي در متن اوليه‌اش ايجاد كرده است، در گفت‌وگو با ايسنا با بيان اين مطلب ادامه داد: مدير اداره كل هنرهاي نمايشي و رييس شوراي نظارت و ارزشيابي با گفتن اينكه نيت‌شان مجوز دادن به كار ماست، در من اين انگيزه را ايجاد كردند كه بارها و بارها نمايشم را تغيير بدهم تا سرانجام به اجرا برسد، اما شوراي نظارت و ارزشيابي نيازمند خانه‌تكاني است. چراكه در اين شورا افرادي حضور دارند كه سر جايشان نيستند. به عنوان مثال يك عكاس تئاتر در شورا چه مي‌كند؟! لازم است رييس شورا با افرادي همكاري كند كه به شورا اعتبار بدهند، رفتار انساني داشته باشند و هم‌چون ُربات نمايش‌ها را نگاه نكنند.

سرپرست گروه تئاتر«اين روزها» با اعتقاد بر حضور برخي از افراد غيرموجه در اين شورا معتقد است: براي ما بازبيني بهانه‌اي است كه تماشاگران ديگري هم كارمان را ببينند، به اين معنا كه در بازبيني‌هاي متعددي كه پشت سر گذاشتيم گاه برخي از بازبين‌ها براي ما حالت يك تماشاگر را داشتند. و دوستانه كار ما را تماشا كردند، اما حضور يكي دو تن در اين شورا توجيه ناپذير است. مثلا يك كارگردان كار كودك وقتي براي بازبيني كار بزرگسالان مي‌آيد، طبيعي است كه بيشتر تسبيح بيندازد تا به كار توجه كند. متاسفانه همين افراد اقليتي، به نگاه تئاتري‌ها به شورا لطمه مي‌زنند. به گونه‌اي كه در يكي از بازبيني‌ها كه آن دو فرد حضور داشتند، اجراي بسيار بدي داشتيم.

يعقوبي اظهار تاسف كرد: حضور اقليتي افرادي كه مناسب شوراي نظارت و ارزشيابي نيستند، حتي وضعيت رييس شورا را زير سوال مي‌برد. اگر شورا اصرار دارد كه قانوني است، بنابراين بايد به اعتبار و جنبه‌هاي كارشناسي‌اش فكر كند و با انتخاب‌هاي نابه‌جا عملكرد خود را خدشه‌دار نكند.

اين هنرمند تئاتر هم‌چنين خواستار عملكرد دوستانه‌ي شوراي نظارت و ارزشيابي شد و به شورا توصيه كرد: وقتي اعضاي شورا كاري را مي‌بينند چه ايرادي دارد كه با بچه‌ها گپ بزنند و گفت‌وگوهاي دوستانه داشته باشند، چرا بايد تصميم‌گيري‌ها پشت درهاي بسته انجام شود؟! وقتي رفتار اعضاي شورا دوستانه نباشد، صفت مميز به آنان اطلاق خواهد شد. بنابراين وقتي رفتار بازبينان كارشناسانه و دوستانه باشد، براي بچه‌هاي تئاتري پذيرفتني‌ است.

نويسنده و كارگردان « زمستان 66» با اشاره به تغييراتي كه نيمه دوم دهه‌ي 70 در شوراي نظارت و ارزشيابي اتفاق افتاد، يادآور شد: خرداد 76 يك خانه‌تكاني درست در شوراي نظارت و ارزشيابي اتفاق افتاد وچند تن از افراد اين شورا كه در واقع افرادي بازدارنده بودند، از تركيب شوراي بازبيني تئاترشهر كنار گذاشته شدند. امروز هم اگر شورا به ناگزير مي‌خواهد كار خوب انجام دهد و قصدش اين است تا عملكرد موجهي داشته باشد، ناچار است تعارف را كنار بگذارد و باكنار گذاشتن افراد نابجا به سود تئاتر و وجاهت خود عمل كند.

محمد يعقوبي كه ناچار شد نمايشش را با تغييراتي اساسي به صحنه ببرد، درباره‌ي اصرارش براي اجراي «نوشتن در تاريكي» توضيح داد: اگر گروه ما احساساتي مي‌شديم و تصميم مي‌گرفتيم بعد از اين همه تغيير، نمايش را اجرا نكنيم، حتما اشتباه كرده بوديم. قصد ما اين بود نشان دهيم در سال 89 آنچه مي‌تواند در تئاتر اين روزهاي ما اجرا بشود، چنين اثري است. به هرحال متن واقعي من وجود دارد و يكي دو ماه ديگر مي‌تواند در سايت شخصي‌ام منتشر شود، اما ماهيت اجرا با متن متفاوت است.

نويسنده و كارگردان نمايشنامه‌هاي«خشكسالي و دروغ» و «ماچيسمو» شرايط اجراي نمايش«نوشتن در تاريكي» را همچون تفاوت وضعيت پوشش زن و مرد در ايران دانست و توضيح داد: در اجراي اين كار از ماهيت رفتار زنان ايران كه هوشمندانه خواستند هويت اجتماعي پيدا كنند، تاثير گرفتم. آيا اين درست است كه زنان به دليل برخي از محدوديت‌هايي كه در پوششان ناگزير بايد رعايت كنند، خانه‌نشين شوند؟! چنين چيزي اصلا درست نيست و اين تفاوت زنان ايران و افغانستان است كه زنان ايراني با هوشمندي برخي از محدوديت‌ها را در پوششان پذيرفتند، اما از خانه‌هايشان بيرون آمدند و حالا در اجتماع حضور فعالي دارند و مانند زنان افغانستان خانه‌نشين نشدند.

يعقوبي كه پس از گذشت 8 سال همچنان نمايش‌نامه‌ي ناكام «از تاريكي» را در كارنامه‌ي كاري خود دارد، ياد‌آور شد: در برخورد با نمايشنامه‌ي «از تاريكي» برخلاف نمايش «نوشتن در تاريكي» عمل كردم. اشتباه بزرگي كه هشت سال پيش در مورد اين نمايشنامه داشتم، اين بود كه حاضر نشدم بنا به نظر شورا پايانش را تغيير بدهم، اما ديگر آن اشتباه بزرگ را تكرار نخواهم كرد. پاسخ من به دوستان تئاتري‌ام كه مي‌خواستند بدانند چرا اصرار داشتم نمايش «نوشتن در تاريكي» را اجرا كنم، اين است كه همه‌ي ما اعتقاداتي داريم كه نمي‌توانيم بخشي از آن را دربيرون از خانه مطرح كنيم. تئاتر هم رفتاري اجتماعي است. اجراي نمايش راه گفت‌وگوي ميان گروه ما با تماشاگران‌مان است. آيا اصلا نبايد با تماشاگرانمان گفت‌وگو مي‌كرديم يا بهتر بود با برخي از حذفيات اين گفت‌وگو را انجام مي‌داديم. ما راه دوم را انتخاب كرديم و خوشبختانه در اين چند اجرا توانسته‌ايم با مخاطبانمان ارتباط برقرار كنيم. گرچه هنوز از واكنش برخي تماشاگران بي‌خبرم، اما حس مي‌كنم اين ارتباط برقرار شده است.

او در پاسخ به پرسشي درباره‌ي نگاه ژورناليستي اين نمايش به جريانات اجتماعي سال گذشته و تفاوت رويكرد اين نمايش با نمايش «يك دقيقه سكوت» در برخورد با مسايل اجتماعي پاسخ داد: اگر اين نمايش در شكل واقعي‌اش اجرا مي‌شد، همان تاثير «يك دقيقه سكوت» را داشت، چرا كه در يكي دو اجرا براي دوستان تئاتري اين احساس در تماشاگران ما ايجاد شده بود، اما در شكل فعلي چنين اتفاقي نمي‌افتد.

يعقوبي كه در اين نمايش 6 روزنامه‌نگار را به عنوان شخصيتهاي كارش انتخاب كرده معتقد است: روزنامه‌نگار بودن يعني در بطن ماجرا‌بودن، روزنامه‌نگاران ادبياتي دارند كه آدم‌هاي معمولي به كار نمي‌برند. سال 88 و 89 سال خبر بود، طبيعي است كه روزنامه‌نگاران بيش از ديگران از ماجراها اطلاع دارند، آنها رابط‌هاي خودشان را دارند. البته سال گذشته كه ايده‌ي نوشتن اين نمايشنامه به ذهنم رسيد، تصميم داشتم به گروهي تئاتري بپردازم، اما بعد احساس كردم براي اين‌كه به حس و حال فضا بيشتر نزديك شوم بهتر است آدم‌هاي نمايشم روزنامه‌نگار باشند.

اين مدرس تئاتر درباره‌ي نگاه خود به حرفه‌ي روزنامه‌نگاري در اين نمايشنامه متذكر شد: وقتي طي تمرين متن را مي‌نوشتم دچار ترديد بودم كه آيا بهتر است وارد مسائل خصوصي اين آدم‌ها هم بشوم يا به شكل كلي به آنها بپردازم، اما به دو دليل بهتر ديدم وارد مساله‌ي خصوصي‌شان نشوم. از يك‌سو نمايش طولاني مي‌شد و از سوي ديگر نمي‌توانستم حق هر دو مطلب را ادا كنم. با اين حال در جريان آماده‌كردن اين نمايش با برخي از مسائل خبرنگاران آشنا شدم كه پيش از اين از آن بي‌خبر بودم و حس كردم بايد نمايشنامه‌اي ديگر درباره‌ي‌ روزنامه‌نگاران بنويسم و مسائلي را مطرح كنم كه در اين نمايش جاي پرداختن به آن نبود.

اين هنرمند تئاتر كه همواره براي خروج از مميزي راهكارهاي ويژه‌اي ارائه كرده است، درباره‌ي رويكردش به مميزي در نمايشنامه‌ي جديدش به ايسنا توضيح داد: پيش از اين مشكلي كه با شورا داشتم، در واژه‌ها بود. اما در اين نمايشنامه ماهيت چند صحنه مشكل‌ساز شده بود. از من خواستند يكي از لوكيشن‌هاي اصلي‌ام را به دليل اين‌كه تداعي‌گر مكاني واقعي در كشور ماست حذف كنم، بنابراين ديگر لب‌زدن يا عدد 25 به دادم نمي‌رسيد. موقعيتي بود كه نمي‌دانستم با آن چه كنم. نويسنده و كارگردان نمايش‌هاي «گل‌هاي شمعداني» و «رقص كاغذ پاره‌ها» اضافه كرد: براي برخورد با مميزي در اين نمايش سراغ ويدئو پروجكشن رفتم. اين ايده دو روز پيش از اجرا به ذهنم رسيد. در شكل واقعي اجرا ميان صحنه‌هاي شاد و پرنشاط شمال و صحنه‌هاي سنگين و پرسكوت علي سرابي و مهدي پاكدل نوعي تعادل برقرار شده بود اما با تغييراتي كه در نمايشنامه ايجاد شد، اين تعادل از ميان رفت. بنابراين تلاش كردم با استفاده از پروجكشن و سكوت و سكوني كه با آن ايجاد مي‌شد، اين تعادل را برقرار كنم.

محمد يعقوبي درباره‌ي جايگاه شعر در اين نمايشنامه هم عنوان كرد: اگر صحنه‌هاي نمايش ما به طرز واقعي‌تري اجرا مي‌شد، اين مساله نمود بيشتري پيدا مي‌كرد. در شكل واقعي نمايش، نيما و محمد با بازي علي سرابي از طريق شعر با يكديگر ارتباط برقرار مي‌كردند. نيما دريافته بود كه از اين راه مي‌تواند بر محمد تاثير بگذارد. او مي‌كوشد راه‌هايي براي رفتار‌هاي مدني پيدا ‌كند و دراين ميان از شعر استفاده مي‌كند. حالا شعر راه گفت‌وگوي دو آدمي است كه با هم فاصله‌ي بسياري دارند.

اين هنرمند تئاتربا تاكيد بر اينكه جهان بدون شعر و هنر جهان پرخشونتي خواهد بود، اظهار تاسف كرد: جاي خالي شعر را در زندگي امروزمان به خوبي احساس مي‌كنيم.

يعقوبي يادآور شد: درام در اين نمايش زماني شكل مي‌گيرد كه شخصيت مي‌خواهد كاري انجام دهد كه قانونا جرم نيست، عكس گرفتن. اما او نه تنها به خاطر عكس گرفتن گرفتار مي‌شود بلكه رفتارهاي بي ضرر گذشته او نيز به تهديدي عليه او تبديل مي‌شود.

او در ادامه‌ي اين گفت‌وگو با تاكيد بر اينكه مستقيم‌گويي در ذات خود امر ناپسندي نيست درباره‌ي پرداخت مستقيم نمايشش به برخي مسايل خاطرنشان كرد: تصور كنيم الان نمايشي درباره‌ي گفت‌و‌گوي يك كارگردان با يك خبرنگار خبرگزاري اجرا مي‌كنيم، ذات اين موقعيت نيازمند مستقيم‌گويي است. هيچ اصل غيرقابل خدشه‌اي براي پايبندي هميشگي به كنايه وجود ندارد. مستقيم‌گويي ذاتا بد نيست ولي موضوع اين است كه كجا و چطور از آن استفاده ‌شود. نمايشنامه‌ي بسيار مشهور «در انتظار گودو» پر از مستقيم‌گويي است كه برخاسته از موقعيت نمايشنامه است. در اين نمايش هم در صحنه‌هاي علي سرابي و مهدي پاكدل مستقيم‌گويي ندارند، اما قطعا ذات موضوع ايجاب مي‌كند كه در برخي صحنه‌ها مستقيم‌گويي داشته باشيم.

يعقوبي كه در اين مدت و با وجود برخي از محدوديتها در اجراي نمايش‌نامه‌هاي ايراني همواره تلاش كرده تا نمايش‌نامه‌هاي خودش را به صحنه بياورد در پايان اين گفتگو تاكيد كرد: اگر سال بعد تئاتر كار كنم، بسيار بعيد است كه نمايشم ايراني باشد، اما بايد اين تجربه را به دست مي‌آوردم، مهم اين است كه ما سعي خود را كرديم. من اين تجربه را انجام دادم كه سرم به سنگ بخورد. با اين حال خوشحالم كه نمايشم اجرا مي‌شود چون ارتباط تماشاگر را با كارمان كاملا احساس مي‌كنم.

نمايش «نوشتن در تاريكي» هر شب ساعت 19:45 دقيقه با بازي آيدا كيخايي، علي سرابي، مهدي پاكدل، مسعود ميرطاهري، مژگان خالقي، اشكان خيل‌نژاد، معصومه رحماني، محمد عسگري به صحنه مي‌رود. منوچهر شجاع طراحي صحنه اين نمايش را انجام مي‌دهد و طراح لباس آن هم پريدخت عابدين‌نژاد است. امير اسمي با طراحي پوست و بروشور و بهرنگ بقايي با ساخت موسيقي با اجراي اين اثر نمايشي همكاري مي‌كنند و امين عظيمي هم دستيار كارگردان اين نمايش است.





کد خبر: 19411
Share/Save/Bookmark